وقتی حسینیه می روم و می بینم بچه ای دست تکان می دهد یا گریه می کند، حواسم می رود سمت بچه.

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: یکی از روزهایی که برای دیدار آقا[1] به منزلشان رفته بودم، تا وارد حیاط شدم، در حالی که قدم می زدند، گفتند: فاطمه کجاست؟ چرا او را نیاورده ای؟ اگر این بار خواستی بدون او بیایی، دیگر نیا؟

گفتم: آخر او اذیت می کند و ادامه دادم آقا چون این بچه ها، فرزندان ما هستند، شما اینطور آنها را دوست دارید؟

آقا جواب دادند: نه من اینقدر بچه ها را دوست دارم که وقتی به حسینیه می روم، اگر بچه ای باشد حواسم می رود به سمت او. حتی وقتی دارم صحبت می کنم اگر بچه ای گریه کند یا برایم دست تکان دهد،‌ حواسم به اوست.[2]

 
  1. امام خمینی (س).
  1. برگرفته از خاطره زهرا اشراقی،‌ نوه امام خمینی (س).

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.