جی پلاس؛
علت مخالفت امام با درخواست شهید سعیدی چه بود؟
شهید آیت الله سعیدی هنگامی که امام در تبعید به سر می بردند برای زیارت حرم حضرت امیر سلام الله علیه و نیز دیدار با امام به نجف اشرف مشرف شدند.
جی پلاس: شهید آیت الله سید محمد رضا سعیدی در خاطرات خود به ایامی اشاره کرده است که برای دیدار با امام خمینی (س) و زیارت حرم نورانی حضرت امیر سلام الله علیه به نجف مشرف شده و اینگونه گفته است:
در نجف اشرف چون هوا گرم است تمام آقایان مراجع در نقاط ییلاقی برای خود منزل خریده یا اجاره نموده اند که ایام تابستان را در آنجا بروند. امسال وقتی من خدمت حضرت آیت اللّه خمینی مشرف شدم، ابتدا فکر کردم ایشان هم در ییلاق منزلی برای خود تهیه دیده است ولی مشاهده کردم که در شهر نجف هستند. از چند نفر پرسیدم چرا در این گرما آقا به جای خنکی تشریف نبرده اند؟ آنها گفتند که تمام آقایان مراجع به ایشان توصیه نموده اند ولی آقا قبول نکرده است. از حاج آقا مصطفی آقازاده ایشان هم سئوال کردم؛ در جواب گفتند اصرار بی فایده است؛ شما پیش آقا بروید شاید قبول کنند. من پیش حضرت آیت اللّه خمینی رفته و به ایشان گفتم آقاجان در اینجا هوا گرم است و وجود شما در این هوا ناراحت است، خواهش می کنم به مکان خنک تری تشریف ببرید. آقا فرمودند: آیا فرق من و مردمان دیگر چیست؟ که آنها در شهر باشند و من به جای خنکی بروم من به آقا گفتم: شما برای اسلام زحمت زیاد کشیده اید؛ اسلام به شما احتیاج دارد، عزت و عظمت اسلام را شما تا مرزهای دور دست کشانیده اید، ما عزت و عظمت اسلام را از شما داریم که در تمام مراحل پیشقدم بوده اید. باز هم آقا قبول نکردند.
باز هم بخوانید:
روزی که آیت الله صانعی نماینده امام شد
علت ملاقات خصوصی امام با بانوان چه بود؟/امام به بانوی متاهلی که قصد ادامه تحصیل داشت، چه گفتند؟
امام چه کسانی را به عنوان نمایندگان خود در امور حج منصوب کرد؟
روزی که بنی صدر از فرماندهی نیروهای مسلح برکنار شد
احکام مهمی که امام در نوزدهم خرداد صادر کردند
لذا برای بار دوم پیش ایشان مشرف شدم و به آقا گفتم ممکن است در این هوای گرم به وجود شما آسیب برسد، مزاج شما پرورده ایران است و به هوای اینجا عادت ندارید. تقاضا می کنم برای سلامتی خود از شهر خارج شوید، اسلام به شما احتیاج دارد، بعد از امام زمان (عج) شما هستید، اگر ممکن است خواهش ما را بپذیرید، آخر چرا قبول نمی فرمایید؟ در این موقع آیت اللّه خمینی نگاهی به من کرد و گفت: سعیدی آیا فکر می کنی که من خیال راحتی دارم در حالی که مردم این همه به خاطر من رنج کشیده و مصیبت دیده اند، با وجودی که عده ای به خاطر من در گوشه زندان ها به سر می برند، چگونه من راضی می شوم که در مکانی خنک استراحت کنم؟ این است نمونه بزرگی از فرزندان زهرا.
برشی از کتاب آیینه حسن؛ ص ۱۱۱ -۱۱۲؛ نوبت چاپ (۱۳۹۲)؛ خاطره به نقل از شهید آیت الله سید محمد رضا سعیدی؛ ناشر: موسسه چاپ و نشر عروج
دیدگاه تان را بنویسید