جی پلاس؛

روایت آیت الله موسوی خوئینی ها از چگونگی مبارزه حاج احمدآقا از تکثیر اعلامیه، پیداکردن خانه مخفی تا تمایل به مبارزه مسلحانه

سید محمد موسوی خوئینی ها در خاطرات خود از روزهایی که با حاج احمدآقا در تنور مبارزه علیه رژیم شاه می دمیدند به نقل خاطره پرداخته و بر این نکته که ایشان نه به عنوان فرزند امام که به عنوان یک علاقه مند به نهضت امام، همه سختی های مبارزاتی را به جان خریده بود، تاکید کرده است.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس: آیت الله سید محمد موسوی خوئینی ها درباره نقش مرحوم حاج احمد آقا در پیشبرد نهضت امام نه چون فرزند امام بود که خود یکی از علاقه مندان نهضت ایشان بود، به نقل خاطره پرداخته و از تلاش وی برای پیدا کردن خانه های مخفی برای فعالیت های مبارزاتی، چاپ اعلامیه و تمایل ایشان به مبارزه مسلحانه اینگونه گفته است:

 ‌

‌‌من نمی توانم زندگی نامه ایشان را بگویم. طبیعت آن زمان این بود که حتی دوستان‌‎ ‎‌بسیار نزدیک به واسطه ترس از ساواک با یکدیگر راجع به این مسائل صحبت نکنند. دو‌‎ ‎‌تا مشکل، یکی اینکه صحیح نبود دیگران شناخته شوند. و دوم اینکه وقت‌‎ ‎‌دستگیری چیزی نداشته باشم تا اعتراف کنم. و نوعاً اسم و آدرس اشخاص را‌‎ ‎‌نمی دانستم. مرحوم حاج احمد آقا را من احساس می کردم پیش اشخاصی که می رفت، در‌‎ ‎‌صدد تنظیم ارتباط بین این اشخاص و امام بود و پیام و پاسخ امام و ایشان را می برد و ‌‎ ‎‌می آورد. وقتی که ایشان تهران می آمد علی القاعده، من ایشان را می دیدم و می دانستم پیش‌‎ ‎‌آقای هاشمی که رفته طبعاً یک کاری را انجام داده در رابطه با مبارزه بیشتر هم سراغ‌‎ ‎‌روحانیون و علماء می رفتند.

 

در قم بسیاری از ارتباطات بیت امام در قم و نجف را ایشان‌‎ ‎‌برقرار می کرد. چون پسر امام بود و ساواک علیرغم ارتباط ایشان با امام خیلی زود سراغ‌‎ ‎‌دستگیری ایشان نمی رفت. و خود ایشان می گفت اینها با مراقبت از من سعی می کنند‌‎ ‎‌ارتباطات را پیدا کنند و بیشتر می روند سراغ کسانی که من با آنها ارتباط دارم و لذا ایشان‌‎ ‎‌خیلی دقت می کرد در تنظیم این رابطه. و به گمان من قبل از اینکه به عنوان یک رابط‌‎ ‎‌باشد، خود ایشان به واسطۀ تفکر مبارزه هیچ وقت نمی توانست از انقلاب و مبارزه جدا‌‎ ‎‌باشد و خودش یک انقلابی به تمام معنی بود. و نقش رابط هم داشت. فردی بود بسیار‌‎ ‎‌باهوش. و در میان اقران خودش به واسطه بزرگ شدن در بیت امام از اوّل سیاسی بود. و‌‎ ‎‌هوش و استعداد خودش هم اثر داشت و به لحاظ روحیه، گرایش به حادّترین شکل‌‎ ‎‌مبارزه داشت. علیرغم اینکه حضرت امام هیچ وقت مسئله حرکت مسلحانه را تشویق‌‎ ‎‌نکردند. گرچه امام کسانی را که چنین می کردند تخطئه نمی فرمودند. ایشان هم به لحاظ‌‎ ‎‌روحیات شخصی گرایش به این جهت داشت و از طرق مختلف حمایت می کرد و با آنها‌‎ ‎‌هم ارتباط داشت من حس می کردم ایشان مرتبط است ولی من هیچ وقت نمی پرسیدم‌‎ ‎‌به واسطه شرایط آن زمان. و ایشان گرایش به مبارزات مسلحانه داشت.

 

ما در قم یک خانه‌‎ ‎‌مخفی می خواستیم برای تکثیر اعلامیه، ایشان می رفت خانه هایی را پیدا می کرد نسبتاً‌‎ ‎‌مخروبه و ما امکانات تکثیر اعلامیه می بردیم آنجا. من خودم حدسم این بود که من را‌‎ ‎‎‌خیلی نمی شناختند. از توی یخچال قاضی (منزل امام) در روز گرم تابستان، ایشان ابتدا‌‎ ‎‌می رفت راه را چک می کرد تا ساواکی نباشد. و بعد می رفتیم با یک فاصله سی تا چهل‌‎ ‎‌متری از یکدیگر و ایشان خیلی مواظبت می کرد که کسی متوجه نشود این منزل مرتبط با‌‎ ‎‌ایشان است و ایشان اوّل وارد می شد و بعد از دو الی سه دقیقه من وارد می شدم و با اینکه‌‎ ‎‌ایشان آقازاده بود و طلبه های هم شأن ایشان و حتی پائین تر از آن به این کارها تن‌‎ ‎‌نمی دادند و خودشان را به دردسر نمی انداختند. و ایشان همه کارهایی که طلبه های‌‎ ‎‌پابرهنه برای نهضت انجام می دادند انجام می داد لذا رابطه من با ایشان تحت تأثیر اینکه‌‎ ‎‌ایشان آقازاده است نبود.

 

یادم می آید، یک خانه ای که داشتیم ایشان احساس کرد این خانه‌‎ ‎‌لو رفته است و خانه پیدا کردن بر عهده ایشان بود چون من اطلاع از قم نداشتم. مثلاً ایشان‌‎ ‎‌می گفت کوچه ای که بن بست است از این جهت خوب است که ساواکی ها برای تعقیب‌‎ ‎‌باید از کوچه ای که بن بست نباشد عبور کنند تا کسی متوجه تعقیب کردن آنها نشود. والاّ‌‎ ‎‌زود متوجه می شدیم. بعد از پیاده کردن خانه برای حمل دستگاه فتوکپی و پلی کپی که‌‎ ‎‌سنگین هم بود، ایشان باید سراغ یک گاری برود و گاریچی هم باید از آن تیپ هایی باشد که‌‎ ‎‌خیلی هوشیار نباشد-تا تشخیص دهد این چه اثاثیه ای است. و ایشان توی کوچه ها و‌‎ ‎‌خیابان دنبال این اشخاص می گشت. و دو نفری خیلی به زحمت این را حمل می کردیم. و‌‎ ‎‌نمی گذاشتیم آنها دست بزنند. و ایشان درست مثل هر فرد علاقمند به نهضت هر کاری که‌‎ ‎‌بود انجام می داد. و صرف رابطه ایشان با امام نبود و خودش دارای روحیات و‌‎ ‎‌خصوصیات انقلابی بود. و من مطمئن بودم که ایشان با مبارزین مسلح هم ارتباط داشت.‌‎ ‎‌همچنان که من هم داشتم. ولی هیچ یک کنجکاو نمی شدیم. ایشان با بازاری های مبارز مثل‌‎ ‎‌حاج مهدی عراقی ارتباط داشت. ‌

 

 

برشی از کتاب گنجینه دل: مجموعه خاطرات یاران در وصف یادگار امام حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی؛ ص ۵۲۰-۵۲۱

دیدگاه تان را بنویسید