جی پلاس/ برگی از تاریخ نهضت امام خمینی؛

علت جدایی آیت الله میلانی از نهضت امام خمینی چه بود؟/علت تغییر جایگاه ایشان نزد مردم،؛ پاسخ این پرسش ها از زبان موسوی تبریزی

آیت الله العظمی سید هادی میلانی از بزرگانی بود که از همان ابتدای شروع نهضت امام خمینی با ایشان و مواضعشان همگام بود و در هر مرحله موضع گیری های بجا داشتند تا اینکه... سید حسین موسوی تبریزی در این باره به نقل مطالبی پرداخته است.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس: آیت الله سید حسین موسوی تبریزی از پیشگامان و همراهان نهضت امام خمینی در خاطرات خود به نقش آیت الله میلانی در روند انقلاب اسلامی اشاره کرده و در ادامه از علت جدا شدن ایشان از نهضت امام می گوید که با هم می خوانیم:

 

نقش آیت الله سید هادی میلانی در مبارزه با رژیم شاه

مرحوم آیت الله میلانی‌‎[1]‎‌ هم از ابتدای نهضت همگام با حضرت امام وارد عرصه مبارزه‌‎ ‎‌شد و با اعلامیه های کوبنده اش به مبارزه علیه رژیم و حمایت از امام برخاست و جز در‌‎ ‎‌یکی ـ دو سال آخر عمر شریفش به جهت جریانی که پیش آمد، ایشان در کنار مبارزان و‌‎ ‎‌انقلابیون قرار داشت و از موقعیت و منزلت بالایی در میان آنها برخوردار بود. ولی در دو‌‎ ‎سال پایانی عمر ایشان حرکاتی از سوی بیت آن مرحوم بویژه بعضی از فرزندانش بروز‌‎ ‎‌کرد که موجب از دست رفتن موقعیت ایشان نزد انقلابیون شد. ولی ما به جهت سابقه‌‎ ‎‌درخشان ایشان در مبارزات و عظمت علمی و عملی اش از اینکه چنین قضایایی پیش‌‎ ‎‌آمده و باعث خارج شدن چنین شخصیت عظیم القدری از جرگه انقلابیون شده است‌‎ ‎‌واقعاً متأسف بودیم.

 

دیدار فرزندان آیت الله میلانی با شاه و فرح

از جمله وقایعی که موجب افت ایشان در جامعه شد یکی موضوع‌‎ ‎‌ملاقات دو تن از فرزندان ایشان با شاه و فرح هنگام مسافرتشان به مشهد بود که در یکی‌‎ ‎‌از این دیدارها ظاهراً آسیدمحمدعلی و در دیدار دیگر آسیدنورالدین که در آن هنگام در‌‎ ‎‌حضرت عبدالعظیم نماز می خواند به استقبال و ملاقات شاه و همسرش رفت. این‌‎ ‎‌ملاقاتها در واقع از سوی بیت مرحوم آقای میلانی صورت گرفت ولی من نمی دانم که با‌‎ ‎‌اطلاع خود ایشان نیز بوده است یا نه؟

 

رابطه بیت آیت الله میلانی با نوغانی و مواضع علیه دکتر شریعتی

مسأله دوم: موضوع ارتباط آقای نوغانی‌‎[2]‎‌ از وعاظ‌‎ ‎‌معروف شهر مشهد با بیت آن مرحوم بود. رفت و آمد ایشان به منزل آقای میلانی و‌‎ ‎‌رفاقتی که با پسر ایشان آقای سید محمدعلی داشت، باعث سوءظن شدید مردم نسبت‌‎ ‎‌به بیت آقای میلانی شد؛ در ضمن مواضع سفت و سخت بیت ایشان در اواخر عمر آقای‌‎ ‎‌میلانی علیه مرحوم دکتر شریعتی تأثیر زیادی در بدبینی روشنفکرهای انقلابی نسبت به‌‎ ‎‌ایشان داشت و تلاش های بعضی از شاگردان و دوستان نزدیک ایشان مثل آقای شیخ علی‌‎ ‎‌تهرانی و حضرت آیت الله خامنه ای و شهید هاشمی نژاد و جناب آقای طبسی برای تغییر‌‎ ‎‌موضع و روش ایشان به جهت برخورد زننده و نامناسب فرزندان و بعضی از اعضای‌‎ ‎‌دفتر آن مرحوم به جایی نرسید. گفتنی است که بعضی از آقازاده های مراجع یا مسئولین‌‎ ‎‌دفاترشان که همه کاره دفاتر محسوب می شدند، گاهی آنقدر با علما و بزرگانی که قصد‌‎ ‎‌ملاقات و گفتگو با آن مراجع را داشتند بد برخورد می کردند که باعث می شد این‌‎ ‎‌بزرگان برای همیشه با آن بیت قطع رابطه کنند. چون قصد اینها کسب مال و منال و مقام‌‎ ‎‌نبود بلکه می خواستند در راه خدا اقدام کنند اما وقتی در بیوت آقایان با بی احترامی یا‌‎ ‎‌اهانت مواجه می شدند از انجام آن کار خیر هم صرف نظر می کردند و برمی گشتند. در خود‌‎ ‎قم هم من خودم شاهد بودم و می دیدم که بعضی از دوستان و فضلا به جهت همین‌‎ ‎‌برخورد نامناسب به هیچ وجه حاضر نمی شدند که به بیوت مراجع قدم بگذارند.

 

به هر‌‎ ‎‌حال مجموع این عوامل باعث شد که مرحوم آقای میلانی موقعیتش را در میان انقلابیون‌‎ ‎‌و اکثر مردم از دست بدهد به طوری که حتی مردم خود مشهد بعد از رحلت ایشان در‌‎ ‎‌تشییع جنازه اش همچنان که در شأن یک عالم و مرجع تقلید است شرکت نکردند و این‌‎ ‎‌تشییع جنازه که من خودم از نزدیک شاهدش بودم مناسب شأن و مقام یک مرجع بزرگ‌‎ ‎‌نبود و جز یک خیابان اکثر مغازه ها و بازار به احترام ایشان تعطیل نشد.‌

‌‎ ‎

 

۱. آیت الله سید محمد هادی حسینی میلانی در شب هفتم ماه محرم 1313 هـ .ق. در خاندان علم و تقوا در نجف اشرف متولد شد و در مهد تربیت والدین خود رشد کرد. وی در سنین کودکی تحصیل علم را آغاز کرد و پس از طی کردن مراحل مقدماتی، از محضر عالمان و فقهای برجسته ای همانند: مرحوم نائینی، مرحوم کمپانی و مرحوم آقاضیاءالدین عراقی استفاده کرد و پس از آن نیز خود بر کرسی تعلّم و تدریس تکیه زد. آیت الله میلانی سپس برای تقویت حوزه کربلا چند سالی در آنجا اقامت گزید و پس از آن، هنگامی که برای زیارت مرقد مطهر حضرت رضا (ع) به مشهد مشرف شده بود، به اصرار علما و فضلای مشهد در آن دیار رحل اقامت افکند و تا پایان عمر شریف خود در آنجا باقی ماند. فعالیت های سیاسی و اجتماعی ایشان علیه رژیم پهلوی بر همگان روشن و آشکار است. آن مرحوم یکی از چهره های شناخته شده بین مبارزین در نهضت اسلامی ایران بود و بخصوص بعد از انجمن های ایالتی و ولایتی، فعالیت های معظمٌ له به همراه دیگر مراجع بزرگ چشمگیر و قابل توجه بود. بعد از قیام شکوهمند 15 خرداد و دستگیری حضرت امام (س)، آیت الله میلانی برای دفاع از کیان اسلام و مرجعیت شیعه به تهران عزیمت کرد. ایشان در همه مراحل با اطلاعیه های خود از نهضت امام خمینی حمایت می کرد. سرانجام در آخرین روز از ماه رجب سال 1395 هـ .ق. دعوت حق را لبیک گفت و به سرای باقی شتافت.

 

۲. وی اگرچه در ابتدا در طیف انقلابیون قرار داشت ولی بعداً ارتباطاتی با ساواک و دربار پیدا کرد و به ثناگویی و دعا برای شاه پرداخت که از سوی انقلابیون طرد شد. نوغانی بعد از انقلاب به جهت ارتباطش با ساواک و فسادهای مالی از ایران فرار کرد و به انگلیس رفت.

 

 

برشی از کتاب خاطرات آیت الله سید حسین موسوی تبریزی (دفتر اول)؛ ص ۲۰۳-۲۰۵؛ ناشر: موسسه چاپ و نشر عروج؛ 

دیدگاه تان را بنویسید