امام به علمای قم خیلی احترام گذاشتند و فرمودند علمای قم و مراجع تقلید مقلد دارند؛ اینها باید به حال خودشان باشند همه که نباید بیایند از من تقلید کنند.
جی پلاس: من بیشتر به مساله آموزش دادن مردم به اطاعت از رهبری مقید بودم. این نکته مهمی برایم بود؛ علتش هم این بود که قبلا در محافل سیاسی دیده بودم که به تصمیمات شورای انقلاب عمل می شد و هیچ تصمیمی برای مرجع نبود. من همان روز احساس خطر کردم که شورای انقلاب یک اطلاعیه هایی دارد می دهد و امام خمینی تقریبا دارند رانده می شوند. شاید اول کسی باشم که این فکر در کله ام پیدا شد. برای آنکه وقتی رفتم؛ گفتم برای چه اینقدر شورای انقلاب اطلاعیه بدهد و شما همه اش بگویید و امام خمینی کنار بنشینند؛ گفتند: چه کسی این حرف را می گوید؟ آقا امضا می کند و قبول می کند. آقایان بهشتی، هاشمی و بنی صدر این را می گفتند که بنی صدر از همه بیشتر پافشاری می کرد. او سابقه دوستی و درگیری با من داشت. در جوانی کشمکش ها بین من و او به دعوا و فحاشی کشیده شد؛ منتها من همیشه کوتاه می آمدم؛ علتش هم این بود که در دوران جوانی، در زد و خوردها، یک بار نصیحت شدم که هیچ وقت ادامه ندهم و کوتاه بیایم و اجر ببرم؛ نه از ترس بلکه از روی قدرت؛ یکی اینکه در باب علمی و مباحثات علمی کوتاه بیایم؛ ولو اینکه بگویند تو شکست خوردی چون جوانمردی می آورد ولی حرفم را می زدم، صراحت لفظی من همیشه جلوتر بود. آنجا گفتم نه؛ نمی شود باید آقا نظر بدهد. اولین کسی که همان روز گفت شما نباید این کار را کنید؛ آقای بازرگان بود. گفت: حکومت رساله که نمی خواهد بشود پسر جان! الان حکومت، حکومت انقلاب است و انقلابیون، گفتم: نه ایشان رهبر انقلاب است و رهبر انقلاب هم باید حکم خودش باشد. من رساله اش را بلد نیستم. خودش که رساله اش را بلد است؛ باید از او سوال شود. همان زمان اطلاعیه ای را به دست خودم چاپ کردم که باید کل امور با اجازه مرجعیت حضرت امام خمینی باشد. اصلا کلمه (نظرات) حضرت امام خمینی باید به کار رود و رساله عملی ایشان باید اجرا شود. خود امام خمینی هم زیاد موافقت نکردند. من و آقای بهشتی نزد امام رفتیم؛ ایشان فرمودند نه، اینها همه اش زیر نظر خودم است و انجام می شود.
اطلاعیه هایی که چاپ کرده بودم؛ همه را جمع کردم. حتی آقای خمینی این کلمه را فرمودند که مراجع دیگر هم در کشور هستند؛ پس حالا نباید بگویم همه به حرف من گوش بکنند. دیدم راست می گویند. به علمای قم خیلی احترام گذاشتند و فرمودند علمای قم و مراجع تقلید مقلد دارند؛ اینها باید به حال خودشان باشند؛ همه که نباید بیایند از من تقلید کنند. شما بگذارید که شورای انقلاب کارش را بکند. زیر نظر خودم است. به من اینجور فرمودند.
منبع: برشی از کتاب اخلاق و مبارزه (خاطرات حجت الاسلام و المسلمین سید مهدی طباطبایی)؛ ج 2، ص 41-43؛ ناشر: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)؛ چاپ اول (1397).