اگر چه رویدادهای تاریخی متعدد بر شکلگیری قیام خونین 15 خرداد تأثیرگذار بودند، اما اگر نقش آفرینی امام خمینی (س) نبود، سرنوشت متفاوتی برای اعتراضات مردمی که از سال 1332 آغاز شده بود رقم میخورد. در این مقاله علاوه بر بررسی این رویدادها به طور خلاصه، به تشریح قیام 15 خرداد و نقش امام خمینی در آن میپردازیم.
منصوره جاسبی_ قیام 15 خرداد از نهضت امام خمینی جدایی ناپذیر است. نقش امام خمینی در این رویداد تاریخی از جمله مواردی است که شاید برای بسیاری از مخاطبان و نسل چهارمی های انقلاب به عنوان پرسشی مهم و کلیدی مطرح باشد. از طرفی دیگر باید دید رویدادهای تاریخی چه تأثیری بر شکل گیری این قیام داشتند. در پاسخ به این پرسش و برای ورود به چگونگی و بررسی علل آن، باید گفت که کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ یکی از اصلی ترین رویدادهایی بود که زمینه را برای شکلگیری اعتراضات گسترده فراهم کرد. تشدید دیکتاتوری و افزایش خفقان طی یک دوره ده ساله (از سال 1332 تا 1342)، مردم را تا حدودی نسبت به ماهیت واقعی و ظلم و ستم حکومت پهلوی آگاه کرده بود.
در چنین شرایطی امام خمینی (س) به نمایندگی از مرجعیت شیعه، نقش مؤثری در بیان حقایق درباره شاه ایفا کرد که به فراگیری اعتراضات مردمی منجر شد. سرانجام ایشان با بهره گیری از ظرفیت ماه محرم و اثرگذاری مجلس عزای امام حسین علیه السلام، جرقه قیام را زد. سخنرانی امام خمینی (س) در عصر عاشورای سال ۱۳۸۳ که مطابق با سیزدهم خرداد سال ۴۲ بود منجر به قیامی تاریخی به نام ۱۵ خرداد شد.
خلاصه اقدامات امام خمینی و نقشآفرینی ایشان در قیام 15 خرداد 1342
اقدام امام خمینی |
شرح و توضیحات |
---|---|
امام خمینی به طور علنی به این لایحه اعتراض کردند و آن را سرآغاز اجرای برنامههای ضد اسلامی دانستند. برای مطالعه تأثیر این اعتراض بر شکلگیری قیام 15 خرداد اینجا را کلیک کنید. |
|
امام خمینی اصلاحات موسوم به انقلاب سفید را آمریکایی میدانستند، برهمین اساس ضمن برگزاری جلسه با سایر علما تلاش کردند در این زمینه روشنگری کنند. خلاصهای از اعتراضات امام خمینی به انقلاب سفید را اینجا بخوانید. |
|
امام خمینی به دنبال اعتراض به انقلاب سفید، در نامهای خطاب به علما و روحانیون، نوروز ۴۲ را عزای عمومی اعلام کرد. ایشان در این نامه اشاره کرد حکومت درصدد است با انقلاب سفید اسلام را به خطر اندازد. برای اطلاعات بیشتر اینجا را مطالعه کنید. |
|
به دنبال حمله کماندوهای رژیم شاه به فیضیه و شهادت جمعی از طلاب، امام خمینی اعتراض خود را در تلگراف تسلیت به افراد مختلف ابراز داشت. مجموعه این سخنرانیها و بیانات روند شکلگیری قیام 15 خرداد را سرعت بخشید. برای مطالعه بیشتر اینجا را کلیک کنید. |
|
سخنرانی امام خمینی در روز عاشورا با موضوع «شاه و اسرائیل، اساس گرفتاریهای ملتند» اصلیترین رویدادی بود که زمینه ساز قیام خونین ۱۵ خرداد شد. خلاصهای از سخنان امام را اینجا مطالعه کنید. |
دلایل شکل گیری قیام ۱۵ خرداد
۱. کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و استقرار مجدد دیکتاتوری محمدرضا شاه
آنچه که از حوادث دوره پهلوی دوم مشخص است، آن است که با کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، شاه پایه های قدرت خود را مستحکم تر کرد و اختناق و خفقان بیشتر، نتیجه دیکتاتوری این دوره از سلطنتش بود، و از آنجایی که این بار پایه های حکومت خود را قوام یافتهتر می دید، خود را بی نیاز از روحانیت و حمایت آنها دانست و اینگونه با بی اعتنایی به آیت الله العظمی بروجردی که مرجع تقلید بلامنازع مردم بود، جدایی اش از روحانیت و در تقابل با آنها قرار گرفتن را به رخ کشید.
از طرفی دیگر در آمریکا نیز جان اف کندی با شعار اجرای اصلاحات در کشورهای حافظ منافع ایالات متحده در منطقه خاورمیانه در اواخر سال ۱۳۳۹ در انتخابات پیروز شد و اجرای اصلاحات را در دستور کار کشورهای منطقه قرار داد اما شاه که از پایگاه و نفوذ روحانیون در میان مردم و بویژه آیت الله بروجردی خبر داشت، اجرای دستورالعمل ها را به تاخیر انداخت تا اینکه در فروردین سال ۱۳۴۰ آیت الله العظمی بروجردی رحلت کرد و شاه فرصت را مناسب دید تا خطر مرجعیت را از بیخ گوش خود دور کند و به جای فرستادن پیام تسلیت به حوزه قم، پیامی خطاب به آیت الله سید محسن حکیم فرستاد و خواست تا مرجعیت را از قم به نجف منتقل کند و با خیال راحت اصلاحات آمریکایی را پیش برد.
هر چند که از این نقشه اش طرفی نبست و ناکام ماند و از این به بعد بود که امام خمینی به همراه چند تن دیگر از روحانیون مانند آیت الله گلپایگانی و مرعشی نجفی مرجعیت را کم و بیش بر عهده گرفتند؛ اما باز هم کوتاه نیامد و با انتخاب علی امینی به نخست وزیری، با یک تیر دو نشان زد چرا که امینی مهره مورد اعتماد امریکایی ها بود و شاه او را مامور انجام اصلاحات کرده بود. (برای مطالعه بیشتر به زندگینامه امام خمینی رجوع کنید).
۲. تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی
از جمله مسائلی که زمینه را برای قیام خونین ۱۵ خرداد فراهم کرد، اجرایی شدن برخی اصلاحات امریکایی و از آن جمله تصویب لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی بود.
شانزدهم مهر ۱۳۴۱ بود که شاه اولین گام را برای اجرای اصلاحات امریکایی برداشت و لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی را به تصویب رساند. تصویب این لایحه که در آن به جای تحلیف با قرآن، کتاب آسمانی خودشان جایگزین و قید اسلام از انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان برداشت شده بود، صدای اعتراض امام خمینی را بلند کرد و ایشان این اقدام را سرآغاز اجرای برنامه های ضد اسلامی شاه دانستند. برای مطالعه نقش امام در اعتراض به لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی به این مقاله در سایت جماران مراجعه کنید.
3. انقلاب سفید
دومین اقدام شاه که نارضایتی علما و امام خمینی را در پی داشت و اثرش در قیام ۱۵ خرداد خود را نمایان کرد، انقلاب سفید بود. «انقلاب سفید» یا «انقلاب شاه و مردم» در واقع مجموعه ای از برنامه های اصلاحی، اقتصادی و اجتماعی از جمله اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی بود که در ششم بهمن ماه ۱۳۴۱، به رفراندوم گذاشته و اجرایی شد
اصلاحات تصویب شده با عنوان انقلاب سفید مخالفت امام و روحانیون را در پی داشت. امام در پاسخ به استفتای جمعی از متدینان تهران - که از تصویب ملی سؤال کرده بودند - رفراندوم را در صورتی قابل قبول دانستند که در آن «تهدید و تطمیع در کار نباشد و ملت بفهمد که چه می کند». متن کامل انتقادات امام خمینی به رفراندوم را در صحیفه امام خمینی در اینجا بخوانید.
نقش امام خمینی در قیام 15 خرداد
همان طور که پیشتر هم اشاره شد امام خمینی با فراگیری ظلم و ستم نظام شاهنشاهی به آگاهی رسانی عمومی پرداخت و از هر فرصتی برای بازگو کردن حقایق استفاده کرد. مهمترین اقدامات امام خمینی (س) علیه رژیم پهلوی که به قیام 15 خرداد منجر شد عبارتند از اعتراض به لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی، اعتراض به انقلاب سفید، اعلام عزای عمومی در نوروز ۴۲، فاجعه مدرسه فیضیه و اعتراض امام خمینی و سخنرانی امام خمینی در عاشورای سال ۱۳۴۲.
اعتراض امام خمینی به لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی
تصویب این لایحه که در آن به جای تحلیف با قرآن، کتاب آسمانی خودشان جایگزین و قید اسلام از انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان برداشت شده بود، صدای اعتراض امام خمینی را بلند کرد و ایشان این اقدام را سرآغاز اجرای برنامه های ضد اسلامی شاه دانستند. از جمله اقداماتی که امام در این زمینه انجام دادند و می توان فهرست وار به آنها اشاره کرد به شرح زیر است:
۱. تلگراف به اسدالله علم درباره انجمن های ایالتی و ولایتی در تاریخ ۲۸ مهر ۱۳۴۱ (صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۸۰-۸۱)
۲. سخنرانی در جمع بازاریان تهران (لزوم لغو لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی) در تاریخ ششم آبان ۱۳۴۱ (صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۸۲-۸۳)
۳.تشکر از فعالیت ها و خطابه های آقای فلسفی در اعتراض به تصویب لایحۀ انجمن های ایالتی و ولایتی در تاریخ ۷ آبان ۱۳۴۱ (صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۸۴)
۴. صدور اعلامیۀ آقای خوانساری در رابطه با تجمع مردم تهران در مسجد سید عزیزالله، و انتقاد امام خمینی از عدم برخورد انقلابی و فراگیر در اعتراض به تصویبنامۀ لایحۀ انجمن های ایالتی و ولایتی در نهم آبان ماه ۱۳۴۱ (صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۸۵-۸۶)
۵. بیانات در جمع طلاب و بازاریان (لزوم لغو لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی) در تاریخ ۱۴ آبان ماه (صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۸۷)
۶. تلگراف به محمد رضا پهلوی در اعتراض به عملکرد اسد الله علم در تاریخ ۱۵ آبان ۱۳۴۱ (صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۸۸-۸۹)
۷. تلگراف به اسد الله علم (تصویب لایحه انجمن های ایالتی) در تاریخ ۱۵ آبان ۱۳۴۱ (صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۹۰)
۸. بیانات در جمع اصناف و طلاب قم (لغو لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی) در تاریخ ۲۰ آبان ۱۳۴۱ (صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۹۱)
اعتراض های امام خمینی نسبت به این لایحه تا زمان لغو آن که در هفتم آذر ۱۳۴۱ و با تلگرافی که اسدالله علم به حوزه قم زد و اطلاع رسانی کرد، ادامه داشت. همه این روشنگری های امام در مقابل رژیم پهلوی، جرقه های قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بود که اینگونه همانند آتش زیر خاکستر خود را می نمایاند.
اعتراض امام خمینی به انقلاب سفید
در ششم بهمن ماه ۱۳۴۱، مفاد انقلاب سفید به رفراندوم گذاشته شد که به گفته دستگاه تبلیعاتی رژیم شاه ۹ .۹۹ درصد از واجدین شرایط به آن رأی مثبت دادند.
در واکنش به این اقدام شاه، امام خمینی بار دیگر مراجع قم را به تشکیل جلسه و اخذ تصمیم فراخواند. در آن جلسه نتیجه بر آن شد که نماینده ای از سوی رژیم دعوت شود تا انگیزه شاه را از طرح این لوایح توضیح دهد. گفتگوی چند باره علما با نماینده شاه (بهبودی) و عدم پاسخ مناسب به پرسش ها و پیشنهادهای علما بی نتیجه ماند و سبب شد که روحانیون، آیت الله روح الله کمالوند را به عنوان نماینده به نزد شاه روانه کنند اما شاه به جای توضیح روشن به پرسش های مطرح شده از طرف نماینده علما اینگونه پاسخ داد:
اگر آسمان به زمین بیاید و زمین به آسمان برود من باید این برنامه را اجرا کنم، زیرا اگر (این کار را) نکنم از بین می روم.
این سخنان برای امام و علما روشن کرد که اصول ادعایی شاه با حمایت آمریکا صورت گرفته است و ادامه سلطنتش به اجرای لوایح بستگی دارد.
اعلام عزای عمومی در نوروز ۴۲
امام خمینی در ۲۲ اسفند سال ۴۱ در نامه ای خطاب به علما و روحانیون، نوروز ۴۲ را عزای عمومی اعلام کرد. ایشان در این نامه اشاره کرد حکومت در صدد است با انقلاب سفید اسلام را به خطر اندازد، به همین دلیل اتحاد میان روحانیان را ضروری دانست. متن کامل نامه امام خمینی (س) را اینجا بخوانید.
این اقدام امام خمینی را هم می توان یکی از علل وقوع قیام خونین ۱۵ خرداد به شمار آورد که نقش امام خمینی را در آن به خوبی می توان مشاهده کرد. همزمانی عید نوروز و سالگرد شهادت امام صادق (ع) و همچنین تحریم عید نوروز، فرصت مناسبی بود تا مردم و روحانیان با بهرهگیری از اجتماعات درباره مشکلات و وضعیت جاری کشور روشنگری کنند.
فاجعه خونین مدرسه فیضیه و اعتراض تأثیرگذار امام خمینی
عصر روز دوم فروردین ۴۲ و به مناسبت شهادت امام صادق علیه السلام از طرف آیت الله گلپایگانی مجلس عزاداری برگزار شد. در میانه سخنرانی، ماموران رژیم به جمعیت حمله کردند. همزمان، نیروهای ضدشورش، تعدادی از طلاب را از پشت بامها به زمین پرتاب کردند. حجره ها خالی شد و کتاب ها و وسایل سوزانده و جمع زیادی از طلاب مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. فردای آن روز نیز این رفتار دور از انسانیت ادامه پیدا کرد؛ همچنین بخش هایی از مدرسه را تخریب و از ورود مردم به فیضیه جلوگیری کردند. برای مطالعه بیشتر از اینجا بخوانید.
به دنبال حمله کماندوهای رژیم شاه به فیضیه و شهادت جمعی از طلاب، امام خمینی اعتراض خود را در تلگراف تسلیت به افراد مختلف ابراز داشت. ایشان همچنین دست به اقدام مختلفی زد از جمله:
-بیانات کوتاه در جمع طلاب و روحانیون در دوم فروردین ۴۲ و درخواست صبر در برابر مصیبت ها و فجایع (صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۱۶۶)
- بیانات کوتاه در جمع طلاب و مردم قم و درخواست از آنان برای بازدید از فجایع در مدرسه فیضیه (صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۱۶۷)
پیام به علمای تهران و درخواست استیضاح اسدالله علم در تاریخ ۱۳ فروردین ۴۲ (صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۱۷۷-۱۷۹)
- پیام به ملت ایران و سپاسگزاری از مردم به خاطر اعتصاب و تعطیل عمومی در اعتراض به فاجعه فیضیه در تاریخ ۱۶ فروردین ۴۲ (صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۱۸۰-۱۸۱)
سخنرانی امام خمینی در عاشورای سال ۴۲ و شکل گیری قیام ۱۵ خرداد
در دوازدهم اردیبهشت ۴۲، امام خمینی در پیامی خطاب به مسلمانان ایران و جهان و به مناسبت فرا رسیدن چهلم شهدای فیضیه به افشای ابعاد مختلف جنایات رژیم پرداختند. همچنین ایشان در آغاز دروس خود پس از فاجعه فیضیه در همان روز دوازدهم اردیبهشت به حوادث تلخ سال ۴۱ و آغاز سال ۴۲ (صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۲۰۶-۲۱۶) اشاره کردند.
ایشان با هر وسیله چه پیام، نامه و سخنرانی به بیان فجایع صورت گرفته به وسیله رژیم می پرداختند.
در آستانه ماه محرم، ایشان از وعاظ خواستند تا در سخنرانی هایشان، ستمکاری های رژیم شاه را برملا کنند.
تاکید امام خمینی بر بیان رابطه رژیم شاه با اسرائیل، ساواک را بر آن داشت تا وعاظ را احضار کرده و با تهدید از آنان بخواهند در سخنرانی هایشان به سه مطلب اشاره نکنند:
۱. برضد شاه سخنی نگویند ۲. علیه اسرائیل مطلبی نگویند.۳. مرتب به مردم نگویند اسلام و قرآن در خطر است.
امام خمینی از آغاز محرم در منزل خود مجلس روضه خوانی بر پا کردند و هر شب نیز به یکی از مجالس سوگواری محله های قم سر زدند. پیشتر به مراجع و علمای قم نیز پیشنهاد کرده بودند تا در روز عاشورا در مدرسه فیضیه سخنرانی کرده و از مظالم رژیم سخن گویند. در این زمان، التهابی در شهر پدید آمده و بسیاری نیز از دیگر شهرها به قم آمدند.
تصویری از سخنرانی امام در مدرسه فیضیه
عصر روز عاشورا مطابق با سیزدهم خرداد ۴۲، امام خمینی برای ایراد سخنرانی به طرف مدرسه فیضیه رفتند. جمعیت بسیاری در اطراف فیضیه و در صحن حرم حضرت معصومه سلام الله علیها تجمع کردند.
امام خمینی در سخنان خود که زمینه ساز قیام خونین ۱۵ خرداد شد، در حضور روحانیون، طلاب، اهالی قم و زائران حرم حضرت فاطمۀ معصومه (س) و با موضوع " شاه و اسرائیل، اساس گرفتاری های ملتند" اینگونه فرمودند:
"اسرائیل نمی خواهد در این مملکت دانشمند باشد؛ اسرائیل نمی خواهد در این مملکت قرآن باشد؛ اسرائیل نمی خواهد در این مملکت علمای دین باشند؛ اسرائیل نمی خواهد در این مملکت احکام اسلام باشد. اسرائیل به دست عمال سیاه خود، مدرسه را کوبید. ما را می کوبند؛ شما ملت را می کوبند. می خواهد اقتصاد شما را قبضه کند؛ می خواهد زراعت و تجارت شما را از بین ببرد؛ می خواهد در این مملکت، دارای ثروتی نباشد، ثروت ها را تصاحب کند به دست عمال خود. این چیزهایی که مانع هستند، چیزهایی که سد راه هستند، این سدها را می شکند."
امام خمینی به عنوان اثرگذارترین فرد در قیام ۱۵ خرداد در ادامه سخنان خود شاه را نصیحت کرد. برای مطالعه متن سخنرانی به لینک زیر مراجعه کنید:
سخنرانی امام در عصر عاشورای ۴۲ (صحیفه امام؛ ج ۱، ص ۲۴۳-۲۴۸)
سخنرانی امام، ارکان سلطنت شاه و رابطه اش با اسرائیل و بهائیت را نشانه گرفت. حرکت ها و تظاهرات خیابانی مردم در قم و تهران خود را به شکل دسته های عزاداری نشان داد. شاه دریافت که حرکت این امواج به دست امام است پس باید به حذف او بپردازد تا از پس اوضاع برآید؛ بی خبر از آنکه نبودش نیز قیامی برپا می کند؛ قیام خونین پانزده خرداد.
دستگیری امام در 15 خرداد 1342
نیمه شب ۱۲ محرم مصادف با ۱۵ خرداد ۴۲ بود که ماموران ساواک وحشیانه به خانه امام در قم یورش بردند. همان سحرگاه ۱۵ خرداد که امام را دستگیر کردند، ایشان را به باشگاه افسران تهران و از آنجا به پادگان قصر منتقل می کنند.
برای بازخوانی خاطره تلخ همسر امام از آن شب اینجا را بخوانید.
آفتاب ۱۵ خرداد ۴۲ سربرآورده که خبر دستگیری امام، در همه جای مملکت می پیچد. قم، تهران، ورامین، تهران، مشهد، تبریز و شیراز شاهد اعتراضات گسترده مردم است.
اعتراضات مردم شکل شورش به خود می گیرد و در خیابان های اصلی تهران و قم سیل جمعیت غیرقابل کنترل است و آتش است که به روی آنها گشوده می شود و مانند برگ خزان بر زمین می ریزند هرچند که سعی می کنند با چوب و سنگ از خود دفاع کنند.
تظاهرات در آن روز و دو روز بعد نیز ادامه پیدا کرد و هزاران نفر از مردم کشته و مجروح شدند. فجیعترین حادثه، قتل عام دهقانان کفن پوش ورامینی بود که در پشتیبانی از امام راهی تهران شده بودند. مأموران نظامی در سرپل باقرآباد با آنها روبرو شده و با سلاحهای سنگین مردم را قتل عام کردند.
تیمسار حسین فردوست در خاطراتش از به کارگیری تجربیات و همکاری زبده ترین مأموران سیاسی و امنیتی امریکا برای سرکوب قیام خونین ۱۵ خرداد و همچنین از سراسیمگی محمدرضاشاه و دربار و امرای ارتش و ساواک در این ساعات پرده برداشته و توضیح داده است که چگونه محمدرضا پهلوی و ژنرال هایش دیوانه وار فرمان سرکوب صادر می کردند. ارتشبد فردوست در توضیح وخامت اوضاع می نویسد: به اویسی (فرمانده لشکر گارد ویژه) گفتم «تنها راه این است که هر چه آشپز و نظافتکار و اسلحه دار و غیره در لشکرداری مسلح کنی». سرانجام مأموران نظامی و پلیس با تیراندازی های گسترده و مستقیم و به کارگیری هرچه در توان داشتند بر قیام مردم فائق آمدند.
امیر اسدالله علم نخست وزیر نیز در خاطراتش می نویسد: اگر ما عقب نشینی کرده بودیم ناآرامی به چهار گوشه ایران سرایت می کرد و رژیم ما با تسلیم ننگ آوری سقوط می کرد. در آن موقع حتی این را به شاه عرض کردم که اگر خود من هم از مسند قدرت به زیر کشانده شوم شما همیشه می توانید با محکوم کردن و اعدام من به عنوان مسبب آنچه واقع شده خود را نجات دهید! (گفت وگوهای من با شاه: خاطرات محرمانه امیر اسدالله علم.)
شعار مشترک قیام کنندگان ۱۵ خرداد
قیام خونین ۱۵ خرداد ۴۲ را باید حرکتی خودجوش به حساب آورد؛ چرا که شرکت کنندگان آن فارغ از سن و مدرک و شغل و وابستگی گروهی یک هدف را دنبال می کردند و برنامه ای از قبل تعیین شده نداشتند بلکه رفتارهای یکی دو سال اخیر حکومت پهلوی و روشنگری های امام، مردم را آگاه کرده بود و حالا با دستگیری ایشان، خشم مردم فوران کرده و پایه های سلطنت محمدرضا را لرزانده بود و او چاره ای نمی دید جز اینکه دست به سرکوب قیام زند، هر چند که شاید در ظاهر توانسته بود شعله های خشم مردم را خاموش کند اما اشتباه در همین قضیه بود و آن آتش زیر خاکستری بود که رفته رفته مبدا انقلاب ۵۷ شد.
پیامدهای قیام ۱۵ خرداد
شاه دو روز بعد از قیام خونین ۱۵ خرداد، آن را بلوا، اقدامی وحشیانه و نتیجه اتحاد ارتجاع سرخ و سیاه نامید و سعی کرد تا آن را به خارج از مرزها و اشخاصی همچون جمال عبدالناصر نسبت دهد. سستی ادعاهای محمدرضا پهلوی بر هیچ کس پوشیده نبود. برخلاف ادعاهای مکرر وی، عناصر چپ و کمونیست ها نه تنها هیچ گونه مشارکتی در این قیام نداشتند بلکه حزب توده و دیگر کمونیست های ایران در نوشته ها و مواضع خویش به تکرار تفسیر رادیو مسکو و روزنامه های شوروی از وقایع پانزده خرداد می پرداختند.
حزب کمونیست شوروی، قیام ۱۵ خرداد را حرکتی کور و ارتجاعی بر ضد اصلاحات مترقّیانه رژیم می دانست. ادعای کذب دیگر محمدرضا پهلوی (در خصوص دخالت دولت مصر) نیز با وجود تلاش و دسیسه ساواک هیچ گاه از طرف احدی باور نشد. استقلال و اراده ملی در خلق این حماسه، آنچنان فاحش بود که اینگونه برچسب ها نمی توانست، کمترین لطمه ای بدان وارد کند.
مطبوعات خارجی به صورت های مختلف و با تیترهای بزرگ از آن نام بردند. برای مثال روزنامه "دی ولت" در شماره ۱۲۹ خود نوشت:" در تهران، صدها نفر کشته شده اند. دولت عَلَم، حکومت نظامی اعلام کرد. ارتش با تانک و مسلسل، بر ضد طرفداران رهبر مسلمانان، [امام] خمینی که علیه اصلاحات شاه دست به اعتراض زده اند، وارد عمل شد".
روزنامه "الاهرام" در ۱۶ خرداد نوشت: "دیروز تهران در آتش خشم شعله ور شد... این، شدیدترین تظاهرات ضد شاه بود و هنگامی آغاز شد که رهبر دینی، روح الله خمینی و یاوران او دستگیر گردیدند".
حوزه های علمیه نجف، کربلا و کاظمین به حمایت از امام خمینی، تلگراف هایی به سران کشورهای اسلامی و سازمان های بین المللی مخابره و کشتار پانزدهم خرداد رژیم را به شدت محکوم کردند. تمام این اتفاق ها در حالی صورت می پذیرفت که در مطبوعات کشور هیچ خبری از حقایق و وقایع منعکس نمی شد.
سخنان امام خمینی در مورد قیام ۱۵ خرداد
طبق فرمایش امام خمینی قیام ۱۵ خرداد نقطه عطفی در تاریخ کشور بود و نقطه آغازی برای نهضت انقلاب اسلامی به حساب میآمد. به همین دلیل میتوانیم بگوییم امام خمینی با ارجاعاتی که در سخنرانیهای مختلف به قیام خونین 15 خرداد میدادند نقش مهمی در انسجام یافتن اعتراضات مردمی داشتند.
اگر بخواهیم نظر امام خمینی (س) درباره قیام 15 خرداد را متوجه شویم بهتر است به سخنرانی ایشان در سال 59 رجوع کنیم که در آن فرمودند: «15 خرداد در عین حالی که مصیبت بود، لکن مبارک بود برای ملت که منتهی شد به یک امر بزرگی و آن استقلال کشور و آزادی برای همۀ مملکت.»
برای مطالعه بیشتر در این خصوص و مطالعه متن کلیه سخنرانیها و پیامهای امام خمینی درباره قیام 15 خرداد این مقاله را مطالعه کنید.