هرچه کوچه پس کوچه‌‌های شهر را نگریستم، آن یاد و اثری که گوشه‌ای از حقیقت بی‌مانند تو را نشان دهد نیافتم. در میان برگ‌‌های کتاب‌ها به‌دنبال اثر اصیلی که گوشه‌ای از عظمتت را تحریر کرده باشد پرسه زدم، اما آنچنان که باید چیزی نیافتم و البته گاه به گزافه‌‌هایی برخوردم که قلبم را به درد آورد. مولای مهربان! گرچه قصور قلم‌ها در حق تو نابخشودنی است اما بر ما مگیر؛ چراکه عظمتت در فهم هیچ نگارند‌ه‌ای نمی‌گنجد و هیچ جوهری یارای ترسیم آن‌را ندارد.
در برکت و بزرگی نیمه ماه رمضان در منابع موثق سخن‌ها رفته است، اما می‌گویم برای عظمت این روز همین بس که خداوند کریمانه نعمت وجود تو را در این روز برای ما عطا فرمود؛ چراکه اگر ماه رمضان ماه نزول قرآن کلام‌ا. . . است، شایسته است که قلب آن سالروز تولد امام معصوم یعنی قرآن ناطق، کلام‌ا. . . اکبر باشد.
ای کریم اهل‌بیت! تو همانی که در عمر شریف خود سه بار همه دارایی‌ات را در راه خدا کریمانه انفاق نمودی؛ چراکه تو تربیت‌یافته علی و فاطمه بودی؛ به گواهی خاطر‌ه‌ای از کودکیت زمانی که همه خانواده برای ادای سه روز روزه که برای سلامتی تو و برادرت نذر شده بود، اقدام کردید، در هر روز یک نیازمند مهمان همه افطار شما شد و مادرت چه کریمانه در این سه روز یتیم و اسیر و فقیر را اطعام کرد.
ای مولای رئوف! زندگی تو آینه تمام‌نمای غربت است؛ چراکه در زمان حیاتت درک نشدی، پس از شهادتت بر تو جفا شد و تاریخ هم در حقت کوتاهی کرد. وقتی تاریخ را ورق می‌زنم و می‌بینم که چه قلم‌ها بر تو ظلم کرده‌اند، با خود فکر می‌کنم آیا صاحبان این قلم‌ها هرگز نامه 31 نهج‌البلاغه را نخوانده‌اند، نامه‌ای که مخاطبش تو هستی و پدرت علی(علیه‌السلام) در آن تو را «یا بُنی» خطاب می‌کند، آیا آن تهمت‌‌های تاریخی را به مخاطب این نامه نسبت دادن رواست؟! آیا صاحبان آن قلم‌‌های زهرآلود که شخصیت والای تو را نشانه رفته‌اند، هرگز حدیث کساء را نخوانده‌اند که مادرت در آن، تو را میوه دل و نور چشم خطاب می‌کند؟! آیا نشنیده‌اند که پیامبر، تو و برادرت را سید جوانان اهل بهشت نامید؟! بشکند قلم‌‌هایی که می‌خواهند نور را رنگ دیگر بدهند و به خیال باطلشان از فروغ آن بکاهند. تو رحمت خداوند بر عالمیان هستی، تو گنج خفی الهی هستی، تو صاحب بهترین سیاست در حکومت و رئوف‌ترین قلب در زندگی اجتماعی و خانوادگی هستی، دل تو مخزن راز بزرگ مادرت و کوچه‌ است.
ای مهربان! دل‌‌های کویری ما را نیز به باران کرامتت سیراب کن و از عجز قلم‌‌هایمان درگذر؛ چراکه شکوه از وجود توست و مثل همیشه قصور از قلم‌‌های ما، اما دل به دری که همیشه از کرم باز است امیدوار بوده و خاضعانه می‌گوید: با همه شرمساریم دوستت دارم. دل من سائلی است که جایی جز درگه شما را نمی‌شناسد؛ اگر کریم تویی، سائلی نمی‌ماند...
عاشقان مژده باد شما را به گشوده شدن در رحمت بی‌کران الهی و رسیدن زیباترین روز ضیافت رحمانی. عیدتان مبارک!
پسر حضرت دریا دل ما را دریاب
ما یتیمیم و اسیریم و فقیر ای باران

* منبع: روزنامه مردم نو، 1397،3،10.
7312/8068
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.