بیشتر به عنوان سراینده سرود ملی جمهوری اسلامی ایران شناخته میشود، در حالی که برنامه رادیویی «راه شب»، «شبانگاهان» با صدای غلامحسین مختاباد، برنامه تلوزیونی «تماشاگه راز» اسامی آشنا و خاطرهانگیزی هستند که با قرار گرفتن در کنار نام باقری معنا مییابند و از این شاعر معاصر، پژوهشگر، نویسنده، ترانه سرا و برنامهساز و مجری ساختهاند.
او که حالا در دهه ششم زندگی قدم میزند، تمایل زیادی برای مصاحبه ندارد اما گفتگو با مردم نو را به شرط کوتاهی قبول میکند.
باقری در خصوص تغییر سرود ملی جمهوری اسلامی ایران در سال 1370 را مدت زمان زیاد سرود قبلی میداند و در این رابطه میگوید: سرود قبلی اثر ابوالقاسم حالت بود. به دلیل مدت زمان طولانی آن در مواقع استفاده در مجامع بین المللی به اجبار قسمتی از آن حذف و حدود یک دقیقه از آن پخش میشد که بیحرمتی به سرود ملی جمهوری اسلامی ایران بود.
ساعد باقری در پاسخ به این سؤال که چقدر ادبیات در خدمت انقلاب اسلامی بوده و توانسته وظایف خود را در این حوزه انجام دهد، میگوید: تودههای مردم با شعار سه گانه استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی در راهپیمایها شرکت کردند و از سال 56 خواستههای خود را در این شعار سه گانه به منصه ظهور رساندند. تبعا ادبیات انقلاب با توجه به اهمیت و معنای هرکدام از این کلمات شکل گرفت.
باقری ادامه میدهد: دوست داشتم امروز متن مذاکرات مجلس شورای اسلامی در خلال تدوین و تصویب قانون اساسی پخش شود تا همگان بدانند که چقدر برای تأمین هرکدام از این اجزا پافشاری شده است.
وی اضافه میکند: در واقع خواسته مردم چهار جزء داشت که شامل استقلال، آزادی، جمهوری و اسلامی بودن است.
این شاعر و پژوهشگر به گفتههای خود اضافه میکند که نظام جمهوری اسلامی ایران بشر را فقط بنده خدا میدانست و از بندگی غیر او را بر حذر میکرد.
ساعد باقری با بیان اینکه قانون اساسی مدون شده توسط جمهوری اسلامی، انسان را سربلند میخواست، یادآوری میکند: انقلاب، برخورداری از ایمنی و زندگی با کرامت همراه معنویت انسان را هم طلب میکرد.
باقری ادامه میدهد: جماعت شاعران انقلاب هم از بین تودههای مردم بر خواسته بودند و خیلی هاشان هم در آغاز راه دهها برابر آنهایی که امروز شناخته میشوند، آغازگر شعر انقلاب بودند.
وی انگیزه شاعران نسل اول انقلاب را بودن در خدمت آرمانهای انقلاب اعلام میکندو میگوید: دنیای ادبیات صرفاً با بیان یک معنی محقق نمیشود بلکه بیان هنرمندانه معنی هم لازم و ضروری است.
این شاعر اضافه میکند: شاید بتوان گفت جریان شعری انقلاب از حوزه اندیشه و هنر اسلامی که امروزه به عنوان حوزه هنری انقلاب اسلامی شناخته میشود، نشات گرفت.
سید حسن حسینی، قیصر امینپور، مهرداد اوستا، سهیل محمودی و من به عنوان اعضای شورای شعر حوزه با همراهی چند نفر دیگر از دوستان در جلسات نقد و بررسی شعر شرکت برگزار میکردیم.
ساعد باقری نخستین دیدار خود را حسین منزوی را از همین جلسات با خاطر دارد و در این رابطه میگوید: برخی افراد با فاصله در جلسات شرکت میکردند، از جمله شاعر بزرگ زنجان حسین منزوی را هم نخستین بار دیدم در همان جلسات دیدم.
باقری توضیح میدهد: اینکه چقدر ادبیات در خدمت انقلاب بوده را میتوان در گذر زمان دید و میتوان این موضوع را در دههها و دورههای مختلف بررسی کرد.
وی با اشاره به اینکه میتوان نحله (مکتب) های مختلف فکری در حوزه ادبیات انقلاب را رصد کرد، میگوید: وجود افکار مختلف به نفع ادبیات انقلاب است وگرنه ادبیات انقلاب با ادبیات دستوری و بخشنامهای اشتباه گرفته میشود که اینطور نبوده است.
«شاعران بزرگ امروز حکمتهای بزرگ تقریر نمیکنند و حرفهای بزرگ و حکیمانه نمیزنند بلکه شاعران بزرگ امروز سوالهای بزرگی مطرح میکنند.» این آخرین اظهار نظر ساعد باقری در خصوص شعر امروزاست. او در رابطه با این نقل قول؛ میگوید: با این گفته وضع موجود را توضیح دادم. شاعران پیشین پاسخهای بزرگ داشتند ولی امروز هنرمندان بزرگ دنیا در رشتههای مختلف دریافتهاند که جهان، جهان پرسشهاست. این شاعر ادامه میدهد: هنرمندان بزرگ سؤالات بزرگ مطرح میکنند و آدمی را مخاطب پرسشهای خودشان قرار میدهند.
آیا امیدی به شاعران نسل جوان دارید؟ آیا آنها میتوانند در ادبیات تاثیرگذار باشند؟
ساعد باقری برخلاف شعرای هم نسلش و منتقدان ادبی که ادبیات دهههای اخیر را رو به زوال پیشبینی میکندد، میگوید: امید من به نسلهای بعدی و متأخر شاعران بسیار زیاد است.
بسیاری میپندارند شعر و ادبیات به سمت زوال میرود اما اینطور نیست. باقری به برگزاری مجدد کنگره شعر جوان اشاره میپردازد و اضافه میکند: دو سال است که مجدداً کنگره شعر جوان بین شاعران 16 تا 25 سال و همچنین جایزه قیصر امین پور که متعلق به شاعران جوان زیر 30 سال است، برگزار میشوند.
وی ادامه میدهد: نوآمدهترها، جدیترند و فارغ از جوگیری و هیاهوها و جدالهای بیهوده مطالعه و شاعری میکنند.
سراینده سرود ملی جمهوری اسلامی ایران تاکید میکند: جوانترها فهمیدهاند کسی که گذشته ندارد آیندهای هم نخواهد داشت. شاعران جوان خوب مطالعه میکنند و به دنبال نقد آثارشان هستند.
آنها دریافتهاند راه بهتر کردن شعرشان مطالعه است نه سر و صدا کردن و اسم گذاری آثارشان تحت عناوین مختلف جریانهای شعری.
ساعد باقری میگوید: با این تصور که با نظریه پردازی میتوان شعر آفرید غلط است، چرا که شعرها زاینده نظریهها هستند نه زاییده نظریهها و شاعران جوان این مساله را درک کردهاند. به همین دلیل است که من آینده شعری 15، 16 سالهها را روشن میبینم و حس
میکنم جوانترها زیربنایی و اساسی کار میکنند.
* فرناز محرر، روزنامه مردم نو، 1397،12،13.
3088/8068
او که حالا در دهه ششم زندگی قدم میزند، تمایل زیادی برای مصاحبه ندارد اما گفتگو با مردم نو را به شرط کوتاهی قبول میکند.
باقری در خصوص تغییر سرود ملی جمهوری اسلامی ایران در سال 1370 را مدت زمان زیاد سرود قبلی میداند و در این رابطه میگوید: سرود قبلی اثر ابوالقاسم حالت بود. به دلیل مدت زمان طولانی آن در مواقع استفاده در مجامع بین المللی به اجبار قسمتی از آن حذف و حدود یک دقیقه از آن پخش میشد که بیحرمتی به سرود ملی جمهوری اسلامی ایران بود.
ساعد باقری در پاسخ به این سؤال که چقدر ادبیات در خدمت انقلاب اسلامی بوده و توانسته وظایف خود را در این حوزه انجام دهد، میگوید: تودههای مردم با شعار سه گانه استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی در راهپیمایها شرکت کردند و از سال 56 خواستههای خود را در این شعار سه گانه به منصه ظهور رساندند. تبعا ادبیات انقلاب با توجه به اهمیت و معنای هرکدام از این کلمات شکل گرفت.
باقری ادامه میدهد: دوست داشتم امروز متن مذاکرات مجلس شورای اسلامی در خلال تدوین و تصویب قانون اساسی پخش شود تا همگان بدانند که چقدر برای تأمین هرکدام از این اجزا پافشاری شده است.
وی اضافه میکند: در واقع خواسته مردم چهار جزء داشت که شامل استقلال، آزادی، جمهوری و اسلامی بودن است.
این شاعر و پژوهشگر به گفتههای خود اضافه میکند که نظام جمهوری اسلامی ایران بشر را فقط بنده خدا میدانست و از بندگی غیر او را بر حذر میکرد.
ساعد باقری با بیان اینکه قانون اساسی مدون شده توسط جمهوری اسلامی، انسان را سربلند میخواست، یادآوری میکند: انقلاب، برخورداری از ایمنی و زندگی با کرامت همراه معنویت انسان را هم طلب میکرد.
باقری ادامه میدهد: جماعت شاعران انقلاب هم از بین تودههای مردم بر خواسته بودند و خیلی هاشان هم در آغاز راه دهها برابر آنهایی که امروز شناخته میشوند، آغازگر شعر انقلاب بودند.
وی انگیزه شاعران نسل اول انقلاب را بودن در خدمت آرمانهای انقلاب اعلام میکندو میگوید: دنیای ادبیات صرفاً با بیان یک معنی محقق نمیشود بلکه بیان هنرمندانه معنی هم لازم و ضروری است.
این شاعر اضافه میکند: شاید بتوان گفت جریان شعری انقلاب از حوزه اندیشه و هنر اسلامی که امروزه به عنوان حوزه هنری انقلاب اسلامی شناخته میشود، نشات گرفت.
سید حسن حسینی، قیصر امینپور، مهرداد اوستا، سهیل محمودی و من به عنوان اعضای شورای شعر حوزه با همراهی چند نفر دیگر از دوستان در جلسات نقد و بررسی شعر شرکت برگزار میکردیم.
ساعد باقری نخستین دیدار خود را حسین منزوی را از همین جلسات با خاطر دارد و در این رابطه میگوید: برخی افراد با فاصله در جلسات شرکت میکردند، از جمله شاعر بزرگ زنجان حسین منزوی را هم نخستین بار دیدم در همان جلسات دیدم.
باقری توضیح میدهد: اینکه چقدر ادبیات در خدمت انقلاب بوده را میتوان در گذر زمان دید و میتوان این موضوع را در دههها و دورههای مختلف بررسی کرد.
وی با اشاره به اینکه میتوان نحله (مکتب) های مختلف فکری در حوزه ادبیات انقلاب را رصد کرد، میگوید: وجود افکار مختلف به نفع ادبیات انقلاب است وگرنه ادبیات انقلاب با ادبیات دستوری و بخشنامهای اشتباه گرفته میشود که اینطور نبوده است.
«شاعران بزرگ امروز حکمتهای بزرگ تقریر نمیکنند و حرفهای بزرگ و حکیمانه نمیزنند بلکه شاعران بزرگ امروز سوالهای بزرگی مطرح میکنند.» این آخرین اظهار نظر ساعد باقری در خصوص شعر امروزاست. او در رابطه با این نقل قول؛ میگوید: با این گفته وضع موجود را توضیح دادم. شاعران پیشین پاسخهای بزرگ داشتند ولی امروز هنرمندان بزرگ دنیا در رشتههای مختلف دریافتهاند که جهان، جهان پرسشهاست. این شاعر ادامه میدهد: هنرمندان بزرگ سؤالات بزرگ مطرح میکنند و آدمی را مخاطب پرسشهای خودشان قرار میدهند.
آیا امیدی به شاعران نسل جوان دارید؟ آیا آنها میتوانند در ادبیات تاثیرگذار باشند؟
ساعد باقری برخلاف شعرای هم نسلش و منتقدان ادبی که ادبیات دهههای اخیر را رو به زوال پیشبینی میکندد، میگوید: امید من به نسلهای بعدی و متأخر شاعران بسیار زیاد است.
بسیاری میپندارند شعر و ادبیات به سمت زوال میرود اما اینطور نیست. باقری به برگزاری مجدد کنگره شعر جوان اشاره میپردازد و اضافه میکند: دو سال است که مجدداً کنگره شعر جوان بین شاعران 16 تا 25 سال و همچنین جایزه قیصر امین پور که متعلق به شاعران جوان زیر 30 سال است، برگزار میشوند.
وی ادامه میدهد: نوآمدهترها، جدیترند و فارغ از جوگیری و هیاهوها و جدالهای بیهوده مطالعه و شاعری میکنند.
سراینده سرود ملی جمهوری اسلامی ایران تاکید میکند: جوانترها فهمیدهاند کسی که گذشته ندارد آیندهای هم نخواهد داشت. شاعران جوان خوب مطالعه میکنند و به دنبال نقد آثارشان هستند.
آنها دریافتهاند راه بهتر کردن شعرشان مطالعه است نه سر و صدا کردن و اسم گذاری آثارشان تحت عناوین مختلف جریانهای شعری.
ساعد باقری میگوید: با این تصور که با نظریه پردازی میتوان شعر آفرید غلط است، چرا که شعرها زاینده نظریهها هستند نه زاییده نظریهها و شاعران جوان این مساله را درک کردهاند. به همین دلیل است که من آینده شعری 15، 16 سالهها را روشن میبینم و حس
میکنم جوانترها زیربنایی و اساسی کار میکنند.
* فرناز محرر، روزنامه مردم نو، 1397،12،13.
3088/8068
کپی شد