رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان زنجان درباره تلاش کشورهای دنیا برای افزایش نرخ رشد جمعیت میگوید: تاکنون در غرب، تلاشهای فراوانی بهمنظور ترغیب و تشویق مردم به فرزندآوری صورت گرفته، ولی موفقیت چندانی حاصل نشده است؛ چراکه باورهای ذهنی، نظام اقتصادی و پایگاه اجتماعی آنها اجازه فرزندآوری زیاد را به آنها نمیدهد. ضمن اینکه این موضوع را باید درنظر گرفت که امروزه تولد هر فرزند، در همهجای دنیا هزینه بسیاری را به یک خانواده تحمیل میکند.
شهرام طهماسبی، در ادامه دو متغیر جمعیت و نقدینگی را متغیرهایی بسیار مهم و حساس عنوان کرده و درباره نتایج ایجاد تغییر در این دو متغیر اعلام میکند: تغییر و دستکاریِ دو متغیر جمعیت و نقدینگی، موجب تغییرات بیبازگشتی میشود. برای مثال در مقطعی از زمان که نقدینگی را در کشور دستکاری کردیم، به شرایط بیبازگشتی در قیمت دلار رسیدیم. بنابراین اگر این دو عامل، درست سیاستگذاری نشوند و شرایط لازم برای آنها محیا نشود، میتوانند هر تمدنی را به ورطه نابودی بکشانند.
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان زنجان در ادامه تصریح میکند: یکیاز سیاستهای ابلاغی، افزایش نرخ باروری است که با توجه به روند کاهشی رشد جمعیت با راهکارهایی همچون تسهیلاترسانی به مادران و تسهیل شرایط ازدواج درنظر گرفته شده است؛ تأمین سلامت جامعه و تغذیه سالم و توانمندسازی جمعیت در سن کار، از دیگر سیاستهای ابلاغی هستند که همه این سیاستها باید خلاقیت و مهارت لازم را بهمنظور ایجاد تغییراتی جدید در ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور بههمراه داشته باشند.
طهماسبی با بیان اینکه تفکرات آمایش سرزمینی بخش مهم و برجسته این سیاستهاست، اضافه میکند: در تفکرات آمایشی با یک بازتوزیع جغرافیایی از جمعیت مواجه هستیم و باید به این مهم توجه کنیم که نمیتوان الگوی واحدی برای رشد جمعیت به تمام مناطق کشور درنظر گرفت، چنانچه اگر این رشد جمعیتی بر کلانشهرها و مناطق پرجمعیت بارگذاری شود، دوباره گرفتاریهای گذشته گریبانگیر ما خواهد بود و افزایش خواهند یافت. پس لازمه اعمال سیاستهای رشد جمعیت این است که با تفکرات آمایشی مناطقی که مطابق با ظرفیتهای زیستی، ظرفیت رشد جمعیت را دارند، بررسی شوند. طهماسبی با بیان اینکه حدود 6 میلیون نفر ایرانی در خارج از کشور زندگی میکنند، اظهار میکند: بیشتر این افراد، نخبههایی هستند که میتوانیم با درپیش گرفتن سیاستهای تشویق زمینه بازگشت و مهاجرت آنها را به داخل کشور فراهم کرد و به این طریق کیفیت جمعیت را بالا ببریم.
وی در ادامه، ایجاد تغییر در جمعیت و ایجاد تغییر در وضعیت بازار را به شکل دو تابع مجزا، مقایسه کرده و در اینباره میگوید: تابع محدودیت کالاهای عمومی و اقتصادی در جامعه، تابعی برونزا بوده و بهمیزان تقاضا بستگی دارد، در حالی که تابع محدودیت جمعیت، درونزا و درواقع به عوامل ذهنی وابسته است. به بیان دیگر رشد جمعیت به افکار و باورهای مردم، شغل، سواد، موقعیت اجتماعی و ملاحظات اجتماعی بستگی دارد. بنابراین شاید بازار را بتوان با تغییر عرضه و تقاضا تغییر داد، ولی اگر در رشد جمعیتی دخالت کنیم به نقطه بیبازگشتی میرسیم. چنانچه اشاره شد، تغییرات ابعاد جمعیتی بیشتر از اینکه تابع سیاستگذاری باشد، تابع تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه است. هرچه شرایط اقتصادی بدتر و آگاهیهای اجتماعی جامعه بالاتر رود، رشد جمعیت کاهش مییابد. در ضمن تغییرات اجتماعی بسیار پرتحرکتر از تغییرات اقتصادی صورت گرفته و این فاصله بسیار زیاد، معادلات و سیاستگذاریهای ما را تحت تأثیر قرار میدهد. قدرت و ثروت در گذشته منوط به نیروی انسانی بیشتر بود، در حالی که امروز قدرت وابسته به سرمایههای اقتصادی و اجتماعی است.
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان زنجان با بیان اینکه ما نمیتوانیم با دستورالعمل و بخشنامه، جمعیت را کنترل کنیم، تأکید میکند: ما باید شرایط و فضا را محیا کنیم و با آمادهکردن شرایط، امکانات، قابلیتها و زیرساختها، درصورت امکان، تغییراتی ایجاد کنیم. البته این تغییرات نیز گسترده نخواهد بود؛ چراکه تغییرات زیاد آن به نقطه غیرقابل بازگشتی میرسد.
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی با اشاره به تغییرات جمعیتی ایران از اولین سرشماری نفوس و مسکن در سال 1335، اعلام میکند: جمعیت کشور در سال 1335، 19 میلیون نفر بود و در سال 1395 به 80 میلیون نفر رسید و بهعبارتی چهار برابر شد و درواقع در طول این 60 سال بهصورت میانگین هرسال یک میلیون نفر به جمعیت کشور اضافه شده است. کشور ما در دهه 1360 دچار انفجار جمعیتی شده و با رشد چهار درصدی مواجه شد که بالاترین رکورد ما در رشد جمعیت بوده است. هماکنون این جمعیت بهعنوان یک فرصت و ظرفیت پیشروی ما است و ما یک پنجره جمعیتی داریم که از دهه 1360 شکل گرفته و بعداز دو دهه به بالندگی رسیده و در سن کار و تولید قرار گرفته است. ما از دهه 1380 در این پنجره جمعیتی قرار گرفتیم، ولی متأسفانه نتوانستهایم در ظرف دو دهه گذشته، از این ظرفیت بهدرستی استفاده کنیم. اگر جمعیت جدید بهدرستیبا سیاستهای آمایشی توزیع نشود، بازهم با پنجره جمعیتی جدیدی مواجه میشویم که در تأمین نیازهای شغلی آنها ناتوان خواهیم بود.
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان زنجان، در خاتمه اقتصاد را پایه تمام دستورالعملها و تصمیمات اعلام و تأکید کرد: ما باید برنامهریزی کنیم که چه سیاستهای راهبردی را میتوانیم پیادهسازی کنیم که درصورت افزایش جمعیت، این جمعیت، مولد، توانمند و باکیفیت باشد.
* روزنامه مردم نو،حمیده بلوری، 1397،10،3.
3088/6085
شهرام طهماسبی، در ادامه دو متغیر جمعیت و نقدینگی را متغیرهایی بسیار مهم و حساس عنوان کرده و درباره نتایج ایجاد تغییر در این دو متغیر اعلام میکند: تغییر و دستکاریِ دو متغیر جمعیت و نقدینگی، موجب تغییرات بیبازگشتی میشود. برای مثال در مقطعی از زمان که نقدینگی را در کشور دستکاری کردیم، به شرایط بیبازگشتی در قیمت دلار رسیدیم. بنابراین اگر این دو عامل، درست سیاستگذاری نشوند و شرایط لازم برای آنها محیا نشود، میتوانند هر تمدنی را به ورطه نابودی بکشانند.
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان زنجان در ادامه تصریح میکند: یکیاز سیاستهای ابلاغی، افزایش نرخ باروری است که با توجه به روند کاهشی رشد جمعیت با راهکارهایی همچون تسهیلاترسانی به مادران و تسهیل شرایط ازدواج درنظر گرفته شده است؛ تأمین سلامت جامعه و تغذیه سالم و توانمندسازی جمعیت در سن کار، از دیگر سیاستهای ابلاغی هستند که همه این سیاستها باید خلاقیت و مهارت لازم را بهمنظور ایجاد تغییراتی جدید در ساختار اقتصادی و اجتماعی کشور بههمراه داشته باشند.
طهماسبی با بیان اینکه تفکرات آمایش سرزمینی بخش مهم و برجسته این سیاستهاست، اضافه میکند: در تفکرات آمایشی با یک بازتوزیع جغرافیایی از جمعیت مواجه هستیم و باید به این مهم توجه کنیم که نمیتوان الگوی واحدی برای رشد جمعیت به تمام مناطق کشور درنظر گرفت، چنانچه اگر این رشد جمعیتی بر کلانشهرها و مناطق پرجمعیت بارگذاری شود، دوباره گرفتاریهای گذشته گریبانگیر ما خواهد بود و افزایش خواهند یافت. پس لازمه اعمال سیاستهای رشد جمعیت این است که با تفکرات آمایشی مناطقی که مطابق با ظرفیتهای زیستی، ظرفیت رشد جمعیت را دارند، بررسی شوند. طهماسبی با بیان اینکه حدود 6 میلیون نفر ایرانی در خارج از کشور زندگی میکنند، اظهار میکند: بیشتر این افراد، نخبههایی هستند که میتوانیم با درپیش گرفتن سیاستهای تشویق زمینه بازگشت و مهاجرت آنها را به داخل کشور فراهم کرد و به این طریق کیفیت جمعیت را بالا ببریم.
وی در ادامه، ایجاد تغییر در جمعیت و ایجاد تغییر در وضعیت بازار را به شکل دو تابع مجزا، مقایسه کرده و در اینباره میگوید: تابع محدودیت کالاهای عمومی و اقتصادی در جامعه، تابعی برونزا بوده و بهمیزان تقاضا بستگی دارد، در حالی که تابع محدودیت جمعیت، درونزا و درواقع به عوامل ذهنی وابسته است. به بیان دیگر رشد جمعیت به افکار و باورهای مردم، شغل، سواد، موقعیت اجتماعی و ملاحظات اجتماعی بستگی دارد. بنابراین شاید بازار را بتوان با تغییر عرضه و تقاضا تغییر داد، ولی اگر در رشد جمعیتی دخالت کنیم به نقطه بیبازگشتی میرسیم. چنانچه اشاره شد، تغییرات ابعاد جمعیتی بیشتر از اینکه تابع سیاستگذاری باشد، تابع تغییرات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه است. هرچه شرایط اقتصادی بدتر و آگاهیهای اجتماعی جامعه بالاتر رود، رشد جمعیت کاهش مییابد. در ضمن تغییرات اجتماعی بسیار پرتحرکتر از تغییرات اقتصادی صورت گرفته و این فاصله بسیار زیاد، معادلات و سیاستگذاریهای ما را تحت تأثیر قرار میدهد. قدرت و ثروت در گذشته منوط به نیروی انسانی بیشتر بود، در حالی که امروز قدرت وابسته به سرمایههای اقتصادی و اجتماعی است.
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان زنجان با بیان اینکه ما نمیتوانیم با دستورالعمل و بخشنامه، جمعیت را کنترل کنیم، تأکید میکند: ما باید شرایط و فضا را محیا کنیم و با آمادهکردن شرایط، امکانات، قابلیتها و زیرساختها، درصورت امکان، تغییراتی ایجاد کنیم. البته این تغییرات نیز گسترده نخواهد بود؛ چراکه تغییرات زیاد آن به نقطه غیرقابل بازگشتی میرسد.
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی با اشاره به تغییرات جمعیتی ایران از اولین سرشماری نفوس و مسکن در سال 1335، اعلام میکند: جمعیت کشور در سال 1335، 19 میلیون نفر بود و در سال 1395 به 80 میلیون نفر رسید و بهعبارتی چهار برابر شد و درواقع در طول این 60 سال بهصورت میانگین هرسال یک میلیون نفر به جمعیت کشور اضافه شده است. کشور ما در دهه 1360 دچار انفجار جمعیتی شده و با رشد چهار درصدی مواجه شد که بالاترین رکورد ما در رشد جمعیت بوده است. هماکنون این جمعیت بهعنوان یک فرصت و ظرفیت پیشروی ما است و ما یک پنجره جمعیتی داریم که از دهه 1360 شکل گرفته و بعداز دو دهه به بالندگی رسیده و در سن کار و تولید قرار گرفته است. ما از دهه 1380 در این پنجره جمعیتی قرار گرفتیم، ولی متأسفانه نتوانستهایم در ظرف دو دهه گذشته، از این ظرفیت بهدرستی استفاده کنیم. اگر جمعیت جدید بهدرستیبا سیاستهای آمایشی توزیع نشود، بازهم با پنجره جمعیتی جدیدی مواجه میشویم که در تأمین نیازهای شغلی آنها ناتوان خواهیم بود.
رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی استان زنجان، در خاتمه اقتصاد را پایه تمام دستورالعملها و تصمیمات اعلام و تأکید کرد: ما باید برنامهریزی کنیم که چه سیاستهای راهبردی را میتوانیم پیادهسازی کنیم که درصورت افزایش جمعیت، این جمعیت، مولد، توانمند و باکیفیت باشد.
* روزنامه مردم نو،حمیده بلوری، 1397،10،3.
3088/6085
کپی شد