نویسنده با طرح این ادعا که در تهران کسی برای تحولات رخ داده در دمشق آماده نبوده و یا برنامه جایگزینی نداشته می نویسد که : البته مسکو و تهران از سقوط اسد متعجب نشدند، حتی اگر زمان‌بندی و ناگهانی بودن آن غیرمنتظره بود. در مقابل، پایتخت‌های غربی غافلگیر شده‌اند.

پایگاه خبری جماران: سقوط ناگهانی رژیم سوریه در روز شنبه، با ورود هیnت تحریر الشام به دمشق و فرار بشار اسد از کشور، برای مسکو و تهران تعجب‌آور نبود. هر دو کشور سریعاً پرسنل خود را تخلیه کردند و هیچ‌کدام تمایلی به کمک به اسد نداشتند. این تنها به دلیل درگیری روسیه در جنگ اوکراین و مشغول بودن نیابتی‌های ایران با اسرائیل نبود، بلکه شایعاتی از سپتامبر در خلیج فارس و میان سوری‌های مقیم خارج وجود داشت که روسیه و ایران در حال بحث بر سر جایگزینی بشار اسد با فردی مؤثرتر و قابل‌اعتمادتر بودند.

به گزارش جماران، نشنال اینترست با این مقدمه می نویسد:

اکنون، با نگاه به گذشته، می‌توان به ناتوانی رژیم سوریه در حفظ وفاداری و انسجام در میان مردم خسته از جنگ و ارتش کم‌درآمد اشاره کرد. برخی ناظران بیرونی هوشمندانه به نیاز فوری دولت سوریه به اصلاحات در بخش امنیتی اشاره کرده بودند، چرا که مدل اولویت دادن به گروه کوچکی از جنگجویان علوی به عنوان نیروهای حفاظت از رژیم، بر یک ارتش یکپارچه با مأموریت مشترک، مشکلاتی را به وجود آورده بود. از بعضی جهات، نشانه‌ها از سال 2013 خود را نشان داده بود. وابستگی بشار به استراتژی ضد شورشی قدیمی که از پدرش به ارث برده بود، دوستان و دشمنان زیادی برای او ایجاد کرد و صفوف جنگجویان وفادار را از طریق فرسایش و انشعاب کاهش داد.

سقوط دمشق اکنون خطوط تأمین حزب‌الله را تخریب کرده است. وضعیت بندر روسیه در طرطوس در خطر است، در حالی که مردم حتی در قلعه علوی‌ها در لاذقیه، مجسمه‌های خانواده اسد را پایین می‌آورند. بالاتر از همه، تأثیر این تغییرات در لبنان بسیار بزرگ خواهد بود. ائتلاف آزاد و پراکنده‌ای از فِرَق مسیحی، دروزی و سنی که زمانی خود را «ائتلاف 14 مارس» می‌نامیدند، اکنون در موقعیتی بهتر از گذشته برای بهره‌برداری از شکست‌های حزب‌الله در سال گذشته قرار دارند.

با این حال، فشارهای بین‌المللی زیادی به صحنه سیاسی لبنان وارد خواهد شد. حزب‌الله نیاز دارد زمان بخرد تا عملیات‌های خود را تغییر دهد، و شبه‌نظامیانی که امروز در خیابان‌های دمشق رژه می‌روند، احتمالاً فردا در لبنان هم‌میهنان خود را آموزش خواهند داد و تجهیز خواهند کرد. ائتلاف 14 مارس ممکن است مجبور نباشد که برای گرفتن امتیازات از حزب‌الله، به‌ویژه در انتصاب رئیس‌جمهور یا اجرای قطعنامه 1701 شورای امنیت، شایستگی یا سازماندهی خاصی نشان دهد.

جامعه بین‌المللی برای برگزاری انتخابات جدید در سوریه فشار خواهد آورد. نیروهای ترکیه احتمالاً با یک حمله نظامی برای اشغال بیشتر مناطق کردنشین شمال کشور وارد خواهند شد. ترکیه، اردن، عربستان سعودی و امارات متحده عربی تلاش خواهند کرد از برخی از بازیگران سیاسی که به زودی از تبعید بازخواهند گشت حمایت کنند تا اعتبار مخالفت خود را تقویت کنند و به عنوان واسطه‌ای برای ورود سرمایه خارجی به کشوری که از نظر اقتصادی ضعیف است، عمل کنند. بسیاری از این سوری‌ها از خارج مدت‌ها پیش از مخالفان دست کشیده بودند و برخی حتی در سال‌های اخیر با رژیم اسد در احیاء اقتصادی همکاری کرده بودند، اما گذشته آن‌ها به‌طور عمده فراموش خواهد شد. با این حال، عواقب واقعی تغییرات در سوریه در بیت المقدس و تهران نمایان خواهد شد.

نویسنده این مطلب در ادامه ادعا می کند که نخست وزیر رژیم اسرائیل بیشترین بهره برداری را از اتفاق های پیش آمده در سوریه داشته و می نویسد: بنیامین نتانیاهو به مراتب بیشتر از آنچه که هر کسی در اسرائیل یا در سراسر جهان در تاریخ 8 اکتبر 2023 تصور می‌کرد، دستاورد داشته است. نیروهای اسرائیلی در حال نابودی تأسیسات نظامی سوری در اطراف کوه هرمون هستند تا یک منطقه حائل در امتداد بلندی‌های جولان ایجاد کنند و همزمان به تأسیسات سلاح‌های شیمیایی سوری حمله می‌کنند. اکنون زمان آن است که نتانیاهو پیروزی‌های میدانی را به اهداف سیاسی تبدیل کند و با توجه به اینکه متحدان هم‌فکر او به زودی در واشنگتن به قدرت خواهند رسید، او در موقعیتی قرار دارد که می‌تواند خواسته‌هایی را مطرح کند.

برخی از موارد موجود در لیست آرزوهای نتانیاهو باید به راحتی قابل شناسایی باشند. او به وضوح می‌خواهد یک کریدور شمال و جنوب غزه را تقسیم کند، به این ترتیب نظارت و گشت‌زنی بر یک منطقه غیرنظامی آسان‌تر می‌شود. او می‌خواهد یک منطقه حایل در امتداد مرز لبنان ایجاد کند و امکان اجرایی شدن آن را توسط اسرائیل داشته باشد. او می‌خواهد از شرکای بین‌المللی خود تضمین‌های مشخصی بگیرد که اقداماتی قاطع و هماهنگ علیه برنامه هسته‌ای ایران انجام دهند. با این حال، ممکن است این خواسته بیش از حد باشد. در واقع، او می‌تواند انتظار داشته باشد که بسیاری از کشورها در سراسر جهان تمایل بیشتری برای شرکت در کمپین فشار حداکثری دوباره داشته باشند. او همچنین می‌خواهد تصویر بین‌المللی خود را بازسازی کند که ممکن است به معنای سفر به کاخ سفید بلافاصله بعد از روز تحلیف یا یک ملاقات با ولیعهد عربستان، محمد بن سلمان باشد. اگر شرایط مهیا باشد، این احتمال وجود دارد که حتی هر دو اتفاق همزمان بیفتد.

تعدادی از سیاستمداران راست‌گرای اسرائیلی، به‌ویژه وزیر دارایی از دولت ترامپ خواسته‌اند از تلاش‌های اسرائیل برای «اعمال حاکمیت اسرائیلی» بر شهرک‌ها حمایت کند. این نباید به عنوان الحاق قطعی کرانه باختری تفسیر شود. این یک گام فراتر از سطح کنونی کنترل اسرائیل بر منطقه C است که اداره آن از اختیار وزارت دفاع تحت نهاد COGAT (هماهنگ‌کننده فعالیت‌های دولت در مناطق) خارج می‌شود و حکومت‌داری تحت کنترل غیرنظامی به‌طور عادی برقرار می‌شود. جنبش شهرک‌سازی این را به‌عنوان توجیه قانونی و اخلاقی برای گسترش شهرک‌ها بدون ترس از دستگیری یا اجرای تحریم‌ها خواهد دید.

سوال این است که آیا نتانیاهو خواهان این کنترل بیشتر بر شهرک‌ها است یا اینکه تنها می‌خواهد امید به این امر را حفظ کند تا ائتلاف شکننده خود را حفظ کند و از آن به‌عنوان یک کارت چانه‌زنی برای گرفتن امتیازات از شرکای بین‌المللی استفاده کند. واشنگتن باید درک کند که نتانیاهو اکنون به دنبال بیشتر از تنها بقا سیاسی است و به میراث خود می‌اندیشد. او آینده‌ای برای دولت فلسطین نمی‌بیند. وضعیت دائمی قانونی برای شهرک‌ها ممکن است چیزی باشد که او به‌عنوان سهم خود در رشد و امنیت اسرائیل ببیند.

نویسنده این مطلب در ادامه از آنچه در سوریه رخ داده با عنوان زمین‌لرزه در تهران یاد کرده و ادعا می کند که: سال گذشته جنگ‌ها در خاورمیانه بارها به تضعیف نیروهای مورد حمایت ایران در منطقه منتهی  شد. منابع ایرانی به رویترز گفته‌اند که آن‌ها با اعضای مخالف سوری که اکنون در دمشق کنترل امور را در اختیار دارند تماس گرفته‌اند و دولت ایران در گذشته با سایر سازمان‌های افراطی سنی همکاری کرده است. با این حال، تصور اینکه ایران به سطحی از دسترسی و کنترل مشابه با دوران اسد بازگردد، دشوار است.

نویسنده با طرح این ادعا که در تهران کسی برای تحولات رخ داده در دمشق آماده نبوده و یا برنامه جایگزینی نداشته می نویسد که: البته مسکو و تهران از سقوط اسد متعجب نشدند، حتی اگر زمان‌بندی و ناگهانی بودن آن غیرمنتظره بود. در مقابل، پایتخت‌های غربی غافلگیر شده‌اند. بخشی از این ناشی از این است که تحلیلگران در واشنگتن و جاهای دیگر نسخه‌های سیاسی خود را با محتوای تحلیلی اشتباه گرفته‌اند تا نشان دهند که چقدر از نظر سیاسی مهم هستند.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.