گفتگوی اختصاصی پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران -تهران

در گفت وگو با جماران؛

دلفی، سفیر پیشین ایران در فرانسه: ایران نباید از گفت و گو با امارات درباره جزایر سه گانه فرار کند/ سیاست دولت در تنش زدایی از رابطه با اروپا تاکنون عملیاتی نشده است/ شورای همکاری خلیج فارس جای ایران را برای اروپا گرفت

ما باید موضوعات با غرب را حل کنیم. حل کردن مسائل با غرب خیلی ساده نیست؛ باید بفهمیم که باید امتیاز بدهیم و امتیازی هم که الآن می‌توانیم بدهیم و هنوز دیر نشده، بحث اوکراین است. اگر در بحث اوکراین تجدیدنظر کنیم، مشکلات ما تا حدی می‌تواند تخفیف پیدا کند و ما وارد بازی‌های بین‌المللی و گفت‌وگو با غرب یا حداقل وارد گفت‌وگو با اروپا شویم.

پایگاه خبری جماران: جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا در یکی از بحرانی ترین دوره های روابط دوجانبه قرار دارند. علیرغم اولویت های اعلام شده از سوی دولت چهاردهم مبنی بر تنش زدایی از رابطه با اروپا، مجموعه اختلاف های موجود میان دو طرف از پرونده فعالیت های هسته ای ایران و تحریم های غرب تا ادعای غرب درباره همراهی ایران با روسیه در جنگ اوکراین و این روزها هم جنگ در غزه دو طرف را از میز مذاکره دورتر کرده است.

هفته گذشته اروپایی ها در ادامه پرونده ادعایی همراهی ایران با روسیه در جنگ اوکراین، دور جدیدی  از تحریم را علیه ایران وضع کردند که شرکت هواپیمایی ایران ایر را شامل شد. پس از آن نیز شاهد همراهی رهبران اتحادیه اروپا با روایت همتاهای خود از شورای همکاری خلیج فارس درباره زیر سوال بردن مالکیت ایران بر جزایر سه گانه بودیم به گونه ای که برای نخستین بار در یک بیانیه مشترک از ایران با عنوان اشغالگر این جزایر  نام برده شد.

با ابوالقاسم دلفی، کارشناس سیاست خارجی و سفیر پیشین ایران در فرانسه درباره وضعیت جاری میان ایران و اتحادیه اروپا گفت و گو کردیم:

 

 

ما هفته گذشته شاهد برگزاری نخستین نشست رهبران اتحادیه اروپا و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس بودیم. به نظر شما اهمیت برگزاری این جلسه در این سطح چیست و با توجه به تحولات میدانی(جنگ های اوکراین و غزه) این نزدیکی بیشتر چه انگیزه هایی میتواند داشته باشد؟

روابط اتحادیه اروپایی با شورای همکاری خلیج فارس جدید نیست و اتفاقاتی که اخیرا افتاده، در ادامه یک سری تحولاتی است که از سال 1989 در چهارچوب مذاکرات دوره‌ای شکل گرفته است. این رایزنی های از آن به بعد سالیانه یا شش ماه یک بار در سطح کارشناسی و بعد وزیران انجام شده است، اما چون دارای محتوای چندگانه نبوده، فقط نشست‌های معمول در سطح وزرای خارجه و یا سایر  وزرای دو طرف بوده است.

اولین بار است که نشست های میان اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس در سطح سران تشکیل می‌شود. بعد از تهاجم روسیه به اوکراین و اشغال بخش هایی از این کشور، اروپا با کمبود انرژی و غلات روبه رو شد و اروپایی‌ها باید این دو کمبود را جبران می‌کردند. یکی از منابعی که برای آنها قابل احصاء بود، شورای همکاری خلیج فارس و کشورهای تولیدکننده نفت در جنوب خلیج فارس بود. این مسأله اهمیت حیاتی برای اروپا داشت و به همین دلیل روابط خود را با شورای همکاری خلیج فارس ارتقا دادند.

در ماه آگوست،  شارل میشل، رئیس شورای اروپا، برای اولین بار به منطقه آمد و از عربستان، قطر(و فکر می‌کنم امارات) بازدید کرد. در جریان این تور منطقه ای مذاکراتی انجام شد و تدارک برگزاری اجلاس سران که چهارشنبه گذشته بود صورت گرفت. برگزاری این جلسه مهر تأییدی بر همکاری‌ها و موضوع تأمین انرژی اروپا از طریق خلیج فارس بود. در سال‌های گذشته توازن روابط دو طرف چندان چشمگیر نبوده و شاید مجموع بالانس این شش کشور در سال‌های معمولی به اوج دوران روابط ایران و اروپا نمی‌رسید که 30 میلیارد دلار و شاید هم بیشتر بود. البته حجم رابطه بعد از 2020 روند صعودی پیدا کرد و در 2023 حجم روابط دو طرف به حدود 170 میلیارد یورو رسید. می توان گفت که حجم روابط تجاری دو طرف، 200 میلیارد دلار است که عمدتا همه شش کشور، مثلا عمان یا بحرین، ظرفیت بالایی در این حجم ندارند و شاید در واردات بیشتر از صادرات مؤثر هستند. ولی عربستان، امارات و قطر سه کشوری هستند که این حجم را پر می‌کنند.

لذا می توان گفت که دو طرف برای برگزاری این نشست از یک سال پیش کار کرده بودند و بیشتر بحث چگونگی انتقال انرژی و تفکیک یک منبع مؤثر و قابل اعتماد برای انرژی اروپا مطرح بوده که این اتفاق را اکنون تقریبا نهایی کرده اند. برهمین اساس سران شش کشور را به بروکسل دعوت کرده‌اند و قرارداد نهایی هم امضاء شد.

شورای همکاری خلیج فارس در یک روند شاید یک دهه ای به دلیل نوع عملکرد ما در روابط با اروپا و خلأیی که در بازار نفتی دنیا برای ما ایجاد شد، در اروپا جایگزین ایران شد و نفت و گاز اروپا را تأمین و متقابلا تکنولوژی اروپا را هم دریافت می‌کند. فرانسوی‌ها، انگلیسی‌ها و اسپانیایی‌ها مشغول سرمایه گذاری و استخراج نفت این کشورها هستند و متأسفانه در این بازار پرمنفعت و بازار سیاسی انرژی دنیا سر ما بی کلاه است.

 

در بخش هایی از سخنان خود اشاره کردید که بیانیه مشترک منتشر شده که در ایران بیشتر بخش های مربوط به ایران آن پررنگ شد بسیار متنوع بوده، پیش از ورود به بحث ایران، چه موضوعاتی در این بیانیه بخصوص درباره تحولات میدانی در غزه مطرح شده که می توان آن را متفاوت از سایر بیانیه ها دانست؟

بیانیه صادر شده مفصل و مطول است. 57 بند دارد که در آن به تقریبا تمامی دغدغه های روز جهانی اشاره شده است. یعنی همه مسائل مربوط به تحولات بین‌المللی از آب و هوا تا انرژی، مسائل سیاسی، آینده دنیا و تحولات روابط اتحادیه اروپا و شورای همکاری خلیج فارس در این بیانیه گنجانده شده است. از این 57 بند، هشت بند مربوط به اسرائیل و فلسطین است؛ یعنی بیش از 15 درصد بیانیه متعلق به این بحث و تقریبا هم تمام بندهایش علیه اسرائیل است؛ به غیر از جاهایی که به موضوع گروگان‌ها و اسرای اسرائیلی اشاره و بحث تروریستی بودن حماس را مطرح می‌کند، مابقی علیه اسرائیل است.

متأسفانه رسانه‌های بین‌المللی به خاطر نوع برخوردی که از طرف رسانه‌های غربی و اسرائیلی با این بیانیه شد، بخش ایران این بیانیه را پررنگ کردند. البته که این بحث بسیار مهمی است، ولی می‌خواهم بگویم مطالبی که در این بیانیه در قبال اسرائیل و فلسطین و لبنان و ضرورت توقف جنگ  گفته شده در هیچ بیانیه دیگری نمی‌بینید.

 

مهم ترین بخش مدنظر ما از این نشست، ادعاهای ضدایرانی مطرح شده-به خصوص در حوزه جزایر سه گانه- است که در آن از ایران با عنوان «اشغالگر» یاد شده است. ابتدا برآورد کلی خودتان از چرایی قرار گرفتن اروپا در کنار شورای همکاری در این بخش از بیانیه با این ادبیات غیرعادی و تند و  تیز را چه می دانید؟

در بخش مربوط به ایران در این بیانیه فقط به موضوع جزایر سه گانه اشاره نشده، بلکه درباره مسائل جاری در منطقه، همکاری های منطقه ای ایران، رویکرد ایران به اختلاف های موجود، پرونده هسته ای موضع گیری شده و خواستار گفت‌وگو بین ما، شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه اروپا برای موضوعات منطقه‌ای و بحث هسته‌ای شده است که می  توان ادبیات این بخش را سازنده خواند.

متأسفانه در چند ماهی که از دولت جدید ما می‌گذرد و علی‌رغم بحث‌هایی که در دوران انتخابات مسعود پزشکیان شد که ما دنبال گفت‌وگو هستیم و می‌خواهیم مسائل را از طریق گفت‌وگو حل و فصل کنیم، عملا شاهد تحول خاصی نبودیم، اما در این بیانیه به این موضوع هم اشاره شده است. من فکر می کنم در داخل  کشور باید به این بخش از بیانیه هم توجه می شد که نشد و متأسفانه دولت و علی‌الخصوص وزارت خارجه جهت برخورد با بیانیه را به سمت تقابل با موضع اتحادیه اروپا در قبال جزایر سه گانه برد.

متأسفانه نهایت واکنش وزارت خارجه ما هم به بندهای متفاوت این بیانیه یک توئیت انتقادی و اعتراضی از سوی وزیر خارجه بود و البته در این موضع هم شاهد آشفتگی هایی بودیم. به هر حال وقتی وزارت خارجه در حد وزیر خارجه راجع به یک موضوعی اعلام نظر می‌کند، به نظر من یعنی ختم کلام؛ در وزارت خارجه کسی بالاتر از وزیر نمی‌تواند اعلام موضع کند. ولی ما متأسفانه دیدیم که نمایندگی ما در نیویورک بیانیه‌ای تندتر از بیانیه وزیر خارجه علیه اروپا صادر کرد.

 

به هرحال نمی توان از کنار این موضع بی سابقه درباره جزایر سه گانه و اشغالگر خواندن ایران هم گذشت و صرفا به سایر بخش های بیانیه درباره ایران پرداخت.

سال‌ها است که امارات در موضوع جزایر سه گانه موضع مشخصی دارد؛ درخواست گفت‌وگو می‌کند و اگر گفت‌وگو به جایی نرسید، به داوری ارجاع می‌دهد. امارات آهسته آهسته طی بیش از یک دهه این موضع را بین‌المللی کرده و الآن پنج عضو دائم شورای امنیت از این موضع دفاع می‌کنند؛ ضمن اینکه فرانسوی‌ها با  این بیانیه اتحادیه جزء یکی از پنج عضو شدند که ما را «اشغالگر» خواندند. یعنی موضع امارات در صحنه بین‌المللی پیشرفت می‌کند.

ما در مقابل این موضع طی این سال‌ها چه کار کرده‌ایم؟ موضع انفعالی اینکه ما درباره سرزمین‌هایمان مذاکره نمی‌کنیم، این حرف درستی است که در مورد حاکمیت خودمان با کسی مذاکره نمی‌کنیم. ولی درباره اینکه با امارات اختلاف داریم، چه کاری باید انجام بدهیم؟ باید در همین حد بگوییم مذاکره نمی‌کنیم؟! در چنین فضایی امارات هم برای خودش با سایرین درباره این پرونده مذاکره می‌کند و همین می‌شود که حمایت بسیاری از بازیگران مطرح در سطح بین المللی را جلب می کند. روسیه و چین هم از موضع امارات حمایت می‌کنند. اتحادیه اروپا طی یک دهه از امارات حمایت کرده و الآن شما می‌دانید که کشورهای اروپایی در امارات پایگاه دارند و این کشور با اروپا روابط استراتژیک پیدا کرده؛ بخش عمده نفت اروپا را تأمین می‌کند و بین روسیه و اوکراین برای آزادی گروگان‌ها میانجی‌گری کرده است. در همین بیانیه از امارات به خاطر میانجی‌گری تشکر می‌کنند.

ولی در جنگ اوکراین ما متهم هستیم به اینکه از کشور متجاوز حمایت کرده‌ایم یا در کنار او بوده‌ایم. ما به عنوان کشوری که درد تجاوز عراق را هشت سال احساس کردیم، چطور شده که حالا باید به ما اتهام بزنند که در یک جنگ نابرابر و متجاوزانه در کنار تجاوزگر ایستادیم و به او اسلحه می‌دهیم. جنگ اوکراین امنیت اقتصادی، انرژی و غذایی اروپا را به خطر انداخته و امارات در کنار بقیه کشورهای خلیج فارس در حال کمک به اروپا برای را رفع و رجوع یکی از مشکلات ناشی از جنگ اوکراین است. یعنی انرژی مورد نیاز اروپا را تأمین می‌کند؛ حجم روابط با اروپا را بسیار بالا برده و مناسبات بسیار خوبی با اروپا دارد.

در این وضعیت کشوری به نام جمهوری اسلامی ایران در جنگ اوکراین مقابل اروپا و امارات در کنار اروپا است. بنابراین طبیعی است که اروپایی‌ها در داد و ستدی که  با خلیج فارس دارند، در مقابل امتیاز بزرگی که به عنوان تأمین انرژی از خلیج فارس گرفته‌اند، یک چیزی هم باید بدهند. اماراتی‌ها زرنگ و در حال  استفاده از این فضا هستند.

 

جدا از بحث بیانیه سایر رویکردهای کشورهای اروپایی هم در این مدت مثبت نبوده است. مثلا تحریم ایران ایر و ...

سخنگوی شورا اروپا یک هفته قبل با صراحت اعلام کرد که موضوع مذاکرات هسته‌ای حتی جدای از بحث اوکراین می‌تواند با ایران مورد بررسی قرار بگیرد. واکنش از داخل ایران به این سخنان چه بود؟ هیچ. ما یک صدا از داخل ایران در تایید این اظهارات نشنیدیم. در نیویورک جلسات ملاقاتی انجام شد و هیأت ایرانی بازگشت، نتیجه چه بود؟ یعنی چه اقدام عملی در قبال روابط با اروپا برداشیم که در سایه آن روند اعتمادسازی دوجانبه آغاز شود؟ اینکه شما می‌گویید ما این کار را می‌کنیم، ولی در قبالش هیچ کاری نمی‌کنید و فقط حرف می‌زنید، مشکلی را حل نمی‌کند. مثلا ما می گوئیم  در اوکراین بی‌طرف هستیم، ولی همزمان اخباری مبنی بر انتقال موشک های ایرانی به روسیه منتشر می شود. ابتدا تکذیب و سپس در مجلس شورای اسلامی توسط یک نماینده تایید شده و حتی گفته می شود که در ازای آن مواد غذایی گرفتیم. مگر روابط ما با اروپا چقدر ظرفیت دارد؟ بنابراین، اینکه چرا موضع اروپایی‌ها تغییر کرده در یک روند تحولی بوده است.

امروز کار ما به جایی رسیده که عده ای در داخل می گویند موضع اروپایی ها اشغالگر خواندن ایران در مسأله جزایر سه گانه است و موضع چین و روسیه موافقت با ارجاع پرونده به حکمیت بین المللی، پس موضع روسیه و چین جای شکر گزاری  دارد!

ولی شما صبر کنید که اگر در یک دوره مشخص روابط امارات و روسیه دستخوش تحول شود و روابط اقتصادی آنها ارتقاء یابد و روسیه به یک امتیاز در اروپا دست پیدا کند، این کشور هم همین راهی که اروپا رفت را طی خواهد کرد.

تمامی پنج عضو دائم شورای امنیت مواضع امارات را در قبال جزایر تأیید کرده‌اند که گفت‌وگو یا ارجاع به داوری است. فرانسه اولین کشوری است که در جمع اروپایی‌ها این موضع جدید یعنی اشغالگر خواندن ایران را اعلام و قبول کرده است. بنابراین، این می‌تواند یک خط شکنی برای بقیه کشورهایی که آن موضع اولیه را دارند، مخصوصا چین و روسیه که در خلیج فارس دنبال سرمایه‌گذاری، منافع اقتصادی و تحکیم حضور هستند، باشد.

 

شما در سخنان خود مذاکره با امارات متحده عربی را راهگشا دانستید، اما موضع جمهوری اسلامی ایران این است که ما درباره تمامیت ارضی خود با هیچ کشور مذاکره نمی کنیم. در چنین شرایطی چگونه میتوان وارد فضای مذاکراتی شد که این موضع  اولیه ایران هم تا حدودی حفظ شود؟  

بحث امارات یک مقدار فنی‌ است و من پرهیز می‌کنم از اینکه در رسانه وارد آن شوم. ولی اینکه چرا بحث امارات به اینجا رسید تا حدودی مشخص است. یعنی اینکه چه اتفاقی افتاد که اماراتی‌ها به سمت جذب حمایت بین‌المللی از روایت خود و طرح ضرورت گفت‌وگو در این باره رفتند، مشخص بود. اماراتی‌ها با موضع قبلی خودشان در مورد جزایر به این منطقه رفت و آمدهایی داشتند و ادعایی هم نسبت به این جزایر نداشتند. اتفاقاتی در جزایر افتاد که از رهگذر برخی اشتباهات، باعث شد اماراتی‌ها را به یک وضعیت جدید برساند و ناچار شوند از ضرورت گفت و گو برای حل و فصل این اختلاف ها سخن بگویند. موضع اولیه آنها حل اختلاف از طریق گفت و گو بود ما به گفت‌وگو در این باره با این استدلال که درباره حاکمیت خود حرف نمی زنیم اهمیت ندادیم. در آن مقطع موضوع صحبت ها می توانست نوع اداره جزایر و اینکه به هر حال اتباع خارجی آنجا چگونه زندگی می‌کنند، باشد.

این موضوعات را مسکوت باقی گذاشتیم تا رسیدیم به مرحله فعلی. اینکه ما نباید درباره تمامیت ارضی خود مذاکره کنیم، درست است و یک موضوع مورد چالش نیست، ولی می‌خواهم بگویم وقتی با یک کشور در موضوعی اختلاف داریم، چه کاری باید انجام بدهیم؟ باید از اختلاف فرار کنیم؟ به هر حال سر  این موضوع موضع امارات خیلی متفاوت از گذشته شده است. ولی هیچ وقت برای گفت‌وگو دیر نیست. پیدا کردن یک راه حل برای گفت‌وگو به مراتب هزینه‌اش کمتر از این است که از گفت‌وگو فرار و کاری کنیم که دنیا پشت امارات جمع شود و مدافع روایت او شود که می گوید ایران حاضر نیست با من گفت‌وگو کند؛ وقتی حاضر نیست با من گفت‌وگو کند، من چه کار باید بکنم؟ یعنی موضع بین‌المللی پسندی را ارائه می‌دهد که برای او طرفدار پیدا می‌کند.

بنده معتقدم که به هر حال وضعیت و موضع ما در منطقه و شرایط فعلی منطقه به گونه‌ای نیست که ما از موضع برتری در برخی از موضوعات وارد شویم. ولی چنانچه روابط ما با منطقه عادی‌تر شود، طبیعتا خیلی از موضوعات هم تحت الشعاع آن می‌تواند مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. البته عرض نهایی من این است که ما مشکلات‌مان را با منطقه قطعا به صورت مستقیم نمی‌توانیم حل کنیم. به هر حال ما داریم تلاش می‌کنیم که شرایط مناسبی را به وجود بیاوریم و سفرهای وزیر امور خارجه این هداف را نشان می‌دهد که در بحث مربوط به خاورمیانه اجماعی را به وجود بیاوریم. اما سوال اینجاست که آیا ممکن است؟ 

یعنی موضوعی به اهمیت فلسطین که هم برای دنیای عرب، هم برای دنیای اسلام و هم برای امنیت بین‌المللی اهمیت دارد، کشوری مثل ایران با موضعی که فعلا دارد و یک طرف دعوا است، می‌تواند میانجی‌گر باشد؛ در حالی که همه طرف‌های مقابل علیه او مواضع خصمانه دارند؟! حتی در پیدا کردن موضوع و طرف گفت‌وگو هم دقیق عمل نمی‌کنیم. بنابراین اگر قرار است که ما مشکلات منطقه را حل کنیم، باید با کسی حرف بزنیم که دو طرف برای او ارزش قائل باشند و به حرف او گوش بدهند. یعنی یک طرف قضیه اسرائیل است که هیچ، طرف دومش که اعراب هستند و کل منطقه عربی، موضع مشخصی با ما دارند و آن وقت ما می‌خواهیم اینجا میانجی‌گری و تلاش کنیم که بر آنها تأثیرگذار باشیم.

به نظر من ما باید موضوعات با غرب را حل کنیم. حل کردن مسائل با غرب خیلی ساده نیست؛ باید بفهمیم که باید امتیاز بدهیم و امتیازی هم که الآن می‌توانیم بدهیم و هنوز دیر نشده، بحث اوکراین است. اگر در بحث اوکراین تجدیدنظر کنیم، مشکلات ما تا حدی می‌تواند تخفیف پیدا کند و ما وارد بازی‌های بین‌المللی و گفت‌وگو با غرب یا حداقل وارد گفت‌وگو با اروپا شویم. بخشی از موضع الآن اروپا در برابر ما مربوط به اوکراین است. درباره درست یا غلط بودن ادعاها درباره همراهی ایران با روسیه در جنگ اوکراین من قضاوت نمی کنم، اما حرف من این است که باید با آنها در این باره وارد فضای گفت و گو شویم.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
3 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.