فرید حیدری آل کثیر،این صدای مردی است که از فلسطین میگوید مردی که در نگاهش عالم اسلام وطن اوست و خود را به سرزمینش محدود نمیکند. در سینه اش خشم مردم فلسطین موج میزند و برای بیداری مسلمانان در برابر غرب فریاد سر میدهد:
یا بن الکرام غزا اوطاننا الخصم/فوّق سهامک و اضرب رأس من هجموا
ای فرزند بزرگان دشمن به سرزمینت هجوم آورد پس سلاحت را آماده کن و بر سر دشمن بزن
از جهاد و مظلومیت مردم بوسنی میگوید و از بی تفاوتی مسلمانان نسبت به افغانستان و جنایتهای غرب میسراید.
او به تمام زوایای عالم اسلام آگاه است و در هر گوشه ای از جهان که مسلمانی فریاد استغاثه سر دهد غافل نیست. و چه زیبا از مقاومت مردم چچن و مبارزات مردم مسلمان کشمیر سخن میگوید.
و شعب کشمیر للاسلام کان له/جهدٌ علی الکفر فی الافاق ینتشرُ
ایشان حاج جبار طایی متولد سال 1315در روستای خرابه شهر بستان است.
او درخانوادهای ادیب و اهل فضل متولد شد. پدرش کسی بود که در مجامع ادبی کشورهای عربی بعنوان نسب شناس، تاریخ دان منطقه و آشنابه فنون ادبی شناخته شده بود. و این را از پدرش زایر علی به ارث برده بود. علیرغم تحصیل به زبان فارسی با تمامی زوایا و مفردات زبان عربی به خوبی آشنا بود. از کودکی به تعلم و قرائت قرآن پرداخت و در دوره ی جوانی ( 37 هـ.ش) به استخدام آموزش و پرورش در آمد.
پس از گذراندن دورههای تحصیلی در سوسنگرد و آبادان و اهواز و پذیرفته شدن در آزمون ورودی دانشگاه در رشته حقوق دانشگاه تهران مدرک کارشناسی گرفت و سپس در وزارت دادگستری بعنوان قاضی استخدام شد.
او در کنار کار قضاوت از تحصیل علوم دینی غافل نبود و از محضر آیت الله کرمی استفاده کرد تا در مسائل دینی بیشتر تفقه کند. و علی الخصوص در مسئله ی قضاوت به کار برد.
حاج جبار طایی کتابی هم دارد به نام ( اضواء علی رواسب الماضی« تحلیل بازماندههای گذشته» ) که در آن به آداب و رسوم مردم عرب خوزستان میپردازد.
اما شعرش و فضای حاکم بر اشعارش او را مسلمانی معترض در برابر وضع موجود نشان میدهد و در برابر نا ملائمات و مشکلات جامعهاش او را کنشگری اجتماعی نمایان میکند.
توجه به زهد و قناعت، علاقه به خانواده، آزادی و آزادگی و صبر از دیگر زوایای شعری او هستند.
حبّ محمد و آل محمد (ص) در شعرش قسمتی اعظم از دیوانش را فرا گرفته که این نکته با روح شاعران عرب خوزستان عجین است و نیازی به پرداختن بیشتر به آن نیست.
ولی باید او را شاعر فلسطین در خوزستان نامید و شاید ایران.
او با بکارگیری سبک کلاسیک و استفاده از زبان فصیح (در حالیکه در میان عربهای خوزستان شعر الشعبی یا شعر محاورهای بیشتر کاربرد دارد.) میخواهد صدای خود را به گوش جهانیان برساند.
گاهی فلسطین را وطن گمشده مینامد و گاهی از رنج مردم و ستمی که بر آنها رواست مینالد. از گذشت و ایثارشان میگوید و با اشک دیده حماسه ی مردم جنین را میسراید و همه ی مردم را بویژه مسلمانان را برای دفاع از فلسطین دعوت میکند.
مبارزان و رهبران مجاهد مقاومت فلسطین را نیز فراموش نمیکند و قصایدی هم برای شیخ احمد یاسین، عبدالعزیز الرنتیسی و یاسر عرفات به رشته ی نظم در میآورد.
سر انجام این شاعر خستگی ناپذیر با سینه ای مالامال از غم مردم فلسطین و حب اهل بیت رسول الله واپسین روز زمستان 1395 دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت.
46