چند روزی است که بارش باران و سیل از شمال تا جنوب و از غرب تا شرق کشور را با شدت و ضعف هایی تحت کنترل خود گرفته و هر چیزی که در مسیرش باشد را با خود می برد ؛ تاکنون 25 نفر را کشته و تعداد زیادی را مصدوم کرده است.
اینکه چرا ما در طول سالیان گذشته کاری کردیم که هر رخداد طبیعی برای کشور یک بلا و بحران باشد بماند برای بعد، حتی چرایی ناتوانی مدیریت بحران کشور و دستگاه های اجرایی در کنترل این بلاها و ابتدایی بودن تجهیزات پیش بینی و مقابله ای نیز در شرایط اضطرار کنونی چندان جای پرسش ندارد، هر چند گفتن ها هم هیچ فایده ای نخواهد داشت و بعد از فروکش کردن بحران کسی اهمیت نمی دهد که چرا به اینجا رسیدیم.
مساله ای که در این شرایط آزار دهنده و تعجب برانگیز است، رفتار کسانی است که هیچ هشداری را جدی نمی گیرند و در مقابل همه تذکرها و درخواست های رعایت نکات ایمنی و فاصله گرفتن از نقاط خطرناک، مقاومت می کنند.
در همین سیل اخیر مدیر روابط عمومی جمعیت هلال احمر گفته بود: بزرگترین مشکل ما در حال حاضر این است که مردم هشدارهایمان را جدی نمی گیرند، در دروازه قرآن شیراز آب ماشین ها را برد و چندنفر کشته شدند و نیروهایمان هشدار می دادند دور شوند اما خیلی ها همچنان ایستاده بودند و عکس و فیلم می گرفتند!
در واقع خطرناک تر از بحران سیل، زلزله، آتش سوزی و همه رخدادهای طبیعی و غیر طبیعی چند سال اخیر کشور، بحران مشترکی است که در همه این حادثه ها تکرار شده و آن عکس و فیلم گرفتن مردمی است که به هشدارها اهمیت نمی دهند و برای اینکه در دل ماجرا باشند حاضر به از دست دادن جان خودشان هستند.
مساله ای که در این شرایط آزار دهنده و تعجب برانگیز است، رفتار کسانی است که هیچ هشداری را جدی نمی گیرند و در مقابل همه تذکرها و درخواست های رعایت نکات ایمنی و فاصله گرفتن از نقاط خطرناک، مقاومت می کنند.
کارمان به جایی رسیده که نه تنها خودمان درکی از شرایط نداریم و برای جانمان و امداد رسانی سریع به دیگران ارزش قائل نیستیم بلکه به هشدارها و درخواست های نهادهای امدادی نیز بی تفاوت شده ایم و با رفتاری بچگانه از هر چیزی که ما را منع می کنند علاقه بیشتری به انجام آن داریم.
سیل در کشور طغیان کرده و همه چیز را دارد با خود می برد اما کماکان عده ای با گوشی در چند متری عکس و فیلم می گیرند یا عده ای بار سفر را بسته اند، در حالی که اگر از همان گوشی تنها استفاده دوربین عکاسی را نکنند حجم بالایی از پیام ها و هشدارهایی را خواهند دید که از آنها می خواهد برای حفظ جان خود و دیگران از سیل فاصله بگیرند و سفر نروند.
هرچند مثل دیگر بحران ها این سیل هم می گذرد اما بحران ناآگاهی و همراهی نکردن مردم با نهادهای امدادی کماکان می ماند، با این وضعیتی که ما داریم تنها امیدواری این است که حوادث با فاصله زمانی رخ می دهند و گرنه معلوم نبود با این سطح جدی گرفتن موارد ایمنی و همراهی اگر در کشور هر روز یک بلای طبیعی بیاید یا اتفاقی بزرگتر مانند یک جنگ رخ دهد چگونه می خواهیم شرایط را کنترل کنیم.
9887/6002
اینکه چرا ما در طول سالیان گذشته کاری کردیم که هر رخداد طبیعی برای کشور یک بلا و بحران باشد بماند برای بعد، حتی چرایی ناتوانی مدیریت بحران کشور و دستگاه های اجرایی در کنترل این بلاها و ابتدایی بودن تجهیزات پیش بینی و مقابله ای نیز در شرایط اضطرار کنونی چندان جای پرسش ندارد، هر چند گفتن ها هم هیچ فایده ای نخواهد داشت و بعد از فروکش کردن بحران کسی اهمیت نمی دهد که چرا به اینجا رسیدیم.
مساله ای که در این شرایط آزار دهنده و تعجب برانگیز است، رفتار کسانی است که هیچ هشداری را جدی نمی گیرند و در مقابل همه تذکرها و درخواست های رعایت نکات ایمنی و فاصله گرفتن از نقاط خطرناک، مقاومت می کنند.
در همین سیل اخیر مدیر روابط عمومی جمعیت هلال احمر گفته بود: بزرگترین مشکل ما در حال حاضر این است که مردم هشدارهایمان را جدی نمی گیرند، در دروازه قرآن شیراز آب ماشین ها را برد و چندنفر کشته شدند و نیروهایمان هشدار می دادند دور شوند اما خیلی ها همچنان ایستاده بودند و عکس و فیلم می گرفتند!
در واقع خطرناک تر از بحران سیل، زلزله، آتش سوزی و همه رخدادهای طبیعی و غیر طبیعی چند سال اخیر کشور، بحران مشترکی است که در همه این حادثه ها تکرار شده و آن عکس و فیلم گرفتن مردمی است که به هشدارها اهمیت نمی دهند و برای اینکه در دل ماجرا باشند حاضر به از دست دادن جان خودشان هستند.
مساله ای که در این شرایط آزار دهنده و تعجب برانگیز است، رفتار کسانی است که هیچ هشداری را جدی نمی گیرند و در مقابل همه تذکرها و درخواست های رعایت نکات ایمنی و فاصله گرفتن از نقاط خطرناک، مقاومت می کنند.
کارمان به جایی رسیده که نه تنها خودمان درکی از شرایط نداریم و برای جانمان و امداد رسانی سریع به دیگران ارزش قائل نیستیم بلکه به هشدارها و درخواست های نهادهای امدادی نیز بی تفاوت شده ایم و با رفتاری بچگانه از هر چیزی که ما را منع می کنند علاقه بیشتری به انجام آن داریم.
سیل در کشور طغیان کرده و همه چیز را دارد با خود می برد اما کماکان عده ای با گوشی در چند متری عکس و فیلم می گیرند یا عده ای بار سفر را بسته اند، در حالی که اگر از همان گوشی تنها استفاده دوربین عکاسی را نکنند حجم بالایی از پیام ها و هشدارهایی را خواهند دید که از آنها می خواهد برای حفظ جان خود و دیگران از سیل فاصله بگیرند و سفر نروند.
هرچند مثل دیگر بحران ها این سیل هم می گذرد اما بحران ناآگاهی و همراهی نکردن مردم با نهادهای امدادی کماکان می ماند، با این وضعیتی که ما داریم تنها امیدواری این است که حوادث با فاصله زمانی رخ می دهند و گرنه معلوم نبود با این سطح جدی گرفتن موارد ایمنی و همراهی اگر در کشور هر روز یک بلای طبیعی بیاید یا اتفاقی بزرگتر مانند یک جنگ رخ دهد چگونه می خواهیم شرایط را کنترل کنیم.
9887/6002
کپی شد