بیشترین سدهای بزرگ کشور در خوزستان بنا شده است. به گفته آخوندعلی استاد علوم آب دانشگاه شهید چمران اهواز، 170 سد بر روی رودخانه های خوزستان ساخته شده که 70 سد از آنها بر روی کارون است. با گذشت زمان، اکنون بسیاری از نظرات کارشناسان آب و محیط زیست درباره اثرات این سدسازی ها در خوزستان بیشتر اثبات می شود.
تحقیقات جدید نشان می دهد که سدهای خوزستان تقریبا همه سیلاب های رودخانه های این استان را بلعیده اند، به عبارتی سیلاب از رودخانه های خوزستان رخت بربسته است.
کارشناس ارشد آب سازمان آب و برق خوزستان با اشاره به تحلیل آماری سیلاب های چهار رودخانه خوزستان گفت: پژوهش اخیر نشان می دهد که متوسط سیلاب در رودخانه های اصلی استان در یک دهه اخیر به نسبت آمار بلند مدت، 58 تا 82 درصد کاهش داشته است.
کاظم حمادی اظهار داشت: در این پژوهش سیلاب های حوزه رودخانه های کارون بزرگ، کرخه، مارون-جراحی و زهره طی 50 سال اخیر (از سال 1345 تا 1395) به تفکیک 10 سال از نظر مقدار سیلاب و حجم آن بررسی و اتفاقات این حوزه ها تحلیل شده است.
وی افزود: بر اساس این مطالعه سیلاب های همه این رودخانه ها کاهش نشان می دهد، که این مساله مورد انتظار بود اما نتیجه مهم تر آن است که کاهش سیلاب در رودخانه هایی که بر روی آنها سد احداث شده است معنی دار است.
حمادی با اشاره به تحلیل آماری سیلاب های کارون بزرگ در مقطع اهواز گفت: این آمارها نشان می دهد که متوسط دبی سیلابی 50 ساله در حوزه کارون بزرگ 2 هزار و 500 مترمکعب بر ثانیه بوده و دامنه این سیلاب از 600 مترمکعب بر ثانیه تا 6 هزار و 700 مترمکعب بر ثانیه متغیر بوده است.
وی اضافه کرد: در چهار دوره اول مورد بررسی (از سال 45 تا 85) دبی سیلابی کارون بزرگ حداکثر 2 هزار و 800 مترمکعب بر ثانیه بوده است.
این پژوهشگر ادامه داد: در دهه آخر از سال 85 تا 95 متوسط سیلاب به یک هزار و 200 مترمکعب کاهش یافته که معادل 58 درصد کاهش است.

*حذف سیلاب های کرخه
حمادی همچنین درباره تحلیل داده های آماری سیلاب های رودخانه کرخه گفت: متوسط 50 ساله سیلاب های این رودخانه در حمیدیه 800 مترمکعب و دامنه اش از 80 تا 2 هزار و 200 مترمکعب متغیر بوده است.
وی با بیان اینکه کاهش معنی دار در سیلاب های کرخه زودتر اتفاق افتاده است افزود: در سه دوره آماری از سال 1345 تا 1375 تغییر چندانی در سیلاب های این حوزه رخ نداده و به یک هزار و 100مترمکعب بر ثانیه رسیده است.
حمادی اظهار داشت: در دهه آماری چهارم 1375 تا 1385 متوسط سیلاب به 550 مترمکعب بر ثانیه و در دهه آخر مورد بررسی از سال 1385 تا 1395 متوسط به 200 مترمکعب معادل 82 درصد کاهش یافته است.

*62 درصد کاهش در مارون
این کارشناس ارشد آب در ادامه درباره آمار سیلاب های رودخانه مارون- جراحی نیز گفت: متوسط 50 ساله سیلاب های این رودخانه (که در روستای مشراگه مورد تحلیل قرار گرفته)، یک هزار و 500 مترمکعب بر ثانیه و دامنه سیلاب از 100 مترمکعب بر ثانیه تا پنج هزار و 500 مترمکعب بر ثانیه بوده است.
وی با بیان اینکه در مدت چهار دهه (1345 تا 1385) متوسط دبی این رودخانه یک هزار و 700 بوده افزود: متوسط دبی در دهه آخر (1385 تا 1395) به 650 مترمکعب بر ثانیه رسیده که معادل 62 درصد کاهش است.
حمادی با مقایسه این آمارها با سیلاب های رودخانه کوپال در همین مدت اظهار داشت: متوسط 50 ساله این رودخانه 90 مترمکعب بر ثانیه و دامنه آن از 15 مترمکعب برثانیه تا یک هزار و 200 مترمکعب بر ثانیه است.
وی اضافه کرد: متوسط سیلاب در سال های 1345 تا 1385 (چهار دهه) 94 مترمکعب بوده، این در حالیست که متوسط آن در سال های 1385 تا 1395 کاهش جزئی داشته و به 78 مترمکعب برثانیه رسیده که 16 درصد کاهش را نشان می دهد.

*از «نعمت» تا «نقمت»
«نعمت سیلاب را به نقمت تبدیل کرده ایم». این باور کارشناسان و فعالان محیط زیست است که در سال های اخیر خواهان تغییر رویکرد نسبت به سدسازی های بی رویه در کشور شده اند. در گذشته یکی از مزایای سدسازی، جلوگیری از جریان سیلاب تلقی می شد، نگاهی که در سال های اخیر و با بحران های زیست محیطی به ویژه در خوزستان با چالش مواجه شده است. چیت چیان وزیر نیروی سابق، چهار سال پیش در یک برنامه تلویزیونی اعتراف کرد که «در سد سازی افراط کردیم؛ سدهای کشور بالغ بر 76 میلیارد مترمکعب را می تواند تنظیم کند در حالیکه میزان آب موجود در این سدها 46 میلیارد مترمکعب است.»
خوزستان از اوایل دهه 80 درگیر پدیده گرد و خاک است. اگر چه پیش از این کانون های خارجی را عامل 80 درصد گرد و خاک های خوزستان می دانستند اما با فعال شدن کانون های بحرانی در اطراف اهواز این معادله برهم خورد.
سازمان زمین شناسی منطقه جنوب باختری (مرکز اهواز) که مسئولیت مطالعات منشاءیابی کانون های گرد و غبار را بر عهده داشت، در سال 95 اعلام کرد که 350 هزار هکتار از زمین های کشاورزی، مراتع و تالاب های خوزستان به کانون تولید گرد و غبار تبدیل شده است که این کانون ها به جز کانون های فرسایش بادی و ماسه ای است.
تفکیک کانون های شکل گیری گرد و غبار بر اساس نوع کاربری آنها نشان می دهد که 205 هزار هکتار از اراضی مرتعی تخریب شده، 56 هزار هکتار از اراضی کشاورزی دیم، 45 هزار هکتار از بدون پوشش گیاهی (آبگیرهای قدیمی)، 31 هزار هکتار از اراضی کشاورزی آبی و 700 هکتار از سایر اراضی اکنون به کانون شکل گیری این پدیده تبدیل شده اند.
بر اساس این مطالعات کانون ها در هفت منطقه (کانون) دسته بندی شده است. 50 هزار هکتار در جنوب تالاب هورالعظیم، 28 هزار هکتار در شمال خرمشهر، 15 هزار هکتار در شرق اهواز، 112 هزار هکتار در جنوب و جنوب شرق اهواز، 86 هزار هکتار در بندر امام تا امیدیه، 31 هزار هکتار در ماهشهر و هندیجان و 18 هزار هکتار در شرق هندیجان کانون های گرد و غبار در خوزستان را تشکیل می دهند.
علی اژدری مدیرکل سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی منطقه جنوب غرب کشور پیش از این گفته بود: در دشت خوزستان، تالاب ها، آبگیرها و مراتع همه رطوبت و پوشش خود را مدیون آورد آبی از بالادست حوزه و سیلاب هایی بودند که گاه و بی گاه این عرصه ها را فرا می گرفت. طی چند دهه گذشته مهار غیراصولی آب های سطحی و دستکاری در بالادست حوزه موجب شد که این آورد آبی کاهش یابد که آثار آن در رطوبت کم، پوشش گیاهی بسیار ضعیف و در نهایت خشک شدن عرصه ها و تبدیل شدن به کانون های گرد و غبار نمود یافته است که نتیجه نهایی این امر کویرزایی است.

*سیلاب برای جنگل و تالاب
مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان همچنین یکی از تبعات سدسازی در خوزستان را جلوگیری از جاری شدن سیلاب در رودخانه ها دانست که خشک شدن تالاب ها، کاهش تثبیت خاک و تخریب جنگل ها و مراتع را در پی داشته و منجر به شکل گیری کانون های گرد و خاک در این استان شده است.
احمدرضا لاهیجان زاده توضیح داد: جلگه (دشت) زمین های هموار در منتهی الیه رودخانه ها هستند که از سیلاب ها شکل می گیرند بنابراین فلسفه وجودی جلگه خوزستان رسوبگذاری سیلاب های پنج رودخانه بزرگ طی هزاران سال بوده است و ماهیت وجودی خاک خوزستان با سیلاب عجین بوده است.
وی افزود: در دهه های گذشته پیش از سدسازی در خوزستان، رودخانه ها هنوز حالت وحشی خود را داشتند و سیلاب های متعدد اتفاق می افتاد که به شهرها و روستاها و مزارع خسارت وارد می کرد به طور مثال در اوایل دهه 70 ، رودخانه کرخه حدود 17 نوبت طغیان داشت، که منجر به زیر آب رفتن روستاهای هویزه و مسدود شدن جاده اهواز- اندیمشک شده بود، این خسارت ها دولت های گذشته را به سدسازی سوق داده بود اما با از دست دادن سیلاب، خسارت های بیشتری به خوزستان وارد شده است.
لاهیجان زاده با اشاره به تبعات از دست دادن سیلاب ها گفت: تالاب های خوزستان عمدتا با سیلاب آبگیری می شد، هر کدام از این تالاب ها چندین میلیارد مترمکعب آب لازم دارد و دبی معمول رودخانه ها نمی تواند یک تالاب 530 هزار هکتاری مثل تالاب شادگان و یا 360 هزار هکتاری مانند هورالعظیم را آبگیری کند.
به گفته وی آبگیری نشدن تالاب ها، آغاز فرآیند خشک شدن آنها بود که این فرآیند با خشکسالی تشدید شده است.
وی تاثیر حذف سیلاب را در شکل گیری کانون های فوق بحرانی شرق اهواز یادآور شد و گفت: خاک خوزستان با سیلاب هایی که هر چند سال یکبار اتفاق می افتاد تثبیت می شد، به طور نمونه تا قبل از ساخت سد مارون، سیلاب های حوزه رودخانه جراحی، دشت شرق و جنوب شرق خوزستان از رامشیر تا تالاب شادگان را زیر آب می برد، که هم خاک منطقه تثبیت می شد و هم پوشش گیاهی مرتعی منطقه به واسطه سیلاب غنی بود، بنابراین با جلوگیری از جریان سیلاب ها و از دست رفتن منبع تغذیه کننده، مراتع نیز سال به سال فقیرتر شدند.
لاهیجان زاده افزود: با سدسازی های کارون نیز سیلاب های این رودخانه که از طریق «نهر مالح» دشت های اطراف را آبیاری می کرد را از دست دادیم، به طوری که اکنون اوج کانون های گرد و غبار این منطقه در دو سمت نهر مالح است که سال هاست آبی به آن وارد نشده است.
وی یکی دیگر از تبعات حذف سیلاب ها در خوزستان را تخریب جنگل ها عنوان کرد و گفت: جنگل های حاشیه رودخانه های دز و کرخه که بسیار با ارزش و جزو مناطق حفاظت شده به شمار می آیند، در گذشته با سیلاب آبیاری می شدند اما اکنون پوشش گیاهی آنها به شدت دچار تغییر شده و درخت ها جای خود را به بوته و گونه های شورپسندی مانند گز که سازگاری بیشتری با خشکسالی دارد، داده است.
مدیرکل حفاظت محیط زیست خوزستان در ادامه گفت: بندهای متعددی در استان با هدف مهار سیلاب احداث شده که این سازه ها اکنون دیگر کارکرد خود را از دست داده اند و باید در وجود آنها بازنگری شود، بنابراین پیشنهاد کردیم که برای تمام آنها دریچه نصب شود و در سال های خشکسالی اجازه ذخیره آب در آنها داده نشود تا دشت های پایین دست تا حدی سیراب شوند.
وی اظهار داشت: با کاهش شدید جریان های سیلابی به دشت خوزستان، ناچار شده ایم که بعضی حقابه ها را به صورت مصنوعی جبران و به برخی نقاط آبرسانی کنیم که آبرسانی به کانون های ریزگرد و تالاب های محلی در اطراف اهواز و انتقال آب به نخیلات شادگان از آن جمله است، همچنین پیشنهاد کرده ایم که در اعتبارات ریزگرد ایستگاه های پمپاژ در حاشیه جنگل های دز و کرخه احداث و آب را به آنجا منتقل کنیم.
لاهیجان زاده با تاکید بر تامین حقابه محیط زیست، تصریح کرد: با سدهای بزرگی که روی رودخانه ها ساخته شده بازگشت به شرایط گذشته و جریان یافتن دوباره سیلاب ها در خوزستان بسیار سخت است، اما باید با استفاده از روش هایی حقابه محیط زیست را تامین کرد، البته این اقدامات خسارت های وارد شده به محیط زیست را جبران نمی کند اما صدمه به طبیعت کندتر می شود.
وی توقف طرح های انتقال آب از سرشاخه ها و سدسازی روی رودخانه ها و بازنگری در طرح های توسعه در بالادست خوزستان را برای تامین حقابه محیط زیست ضروری دانست و گفت: ورود سیلاب های مدیریت شده به دشت خوزستان، استفاده از آب شیرین کن برای تامین آب برخی شهرها مثل هندیجان، ماهشهر و آبادان و برداشتن بار مصرف صنایعی چون پتروشیمی ها از روی رودخانه ها می تواند در تامین حقابه محیط زیست موثر باشد.

*آب از سر گذشت
به گفته مسئولان سازمان آب و برق خوزستان، رودخانه های خوزستان امسال با 63 درصد خشکسالی روبه روست و ذخایر سدهای این استان 70 درصدکاهش داشته است. با این حال زمزمه اجرای طرح های انتقال آب از سرشاخه های کارون از جمله سد کوهرنگ 3 و طرح بهشت آباد و سدسازی در استان های بالاتر هر روز بیشتر به گوش می رسد.
آیا آب از سَرِ جلگه خوزستان می گذرد؟
گزارش از نادره وائلی زاده
9754/6064
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.