همان هایی که این روزها در تدارک دولت سایه برآمده اند و از عقبه میلیونی هوادار خود داد سخن سرداده اند. هرچند ناگفته پیداست که قاطبه رأی دهندگان به رقیب رئیس جمهوری حقوقدان و وکیل مردم، کسانی بودند که نه از سر ارادت قلبی و نگاه ایدئولوژیک، بلکه به دلیل شعارهای یارانه ای و کارانه ای جناح مقابل دولت، رأی شان را به نامزد مغلوب این کارزار دادند.
10روز پیش، حدود 24 میلیون ایرانی که عملکرد 1400 روزه دولت تدبیر و امید و کارنامه آن را در ترازوی سنجش با پیشینه و برنامه کاری رقیب گذاردند، به 'تکرار' و استمرار دولت مستقر تا سال 1400 خورشیدی رأی دادند. از امروز تا 1460 روز دیگر که باز، موسم انتخاباتی دیگر فرا می رسد و آحاد ملت پای کار می آیند تا منتخب دیگری را روانه کاخ ریاست جمهوری کنند، دولتمردان فرصت دارند به وعده های خود در کارزار انتخابات و برنامه های اعلام شده در مسیر پیشبرد اهداف دولت-ملت عمل کنند. این انتخابات و روند شکل گیری شعارها و مطالبات از نامزدها ازجمله رئیس جمهوری منتخب به خوبی نشان داد که مردم ایران اکنون به شهروندانی پرسشگر و مطالبه جو تبدیل شده اند که دولت و دولتمردانی پاسخگو می خواهند. مردمی که بیش از هر زمان دیگری، با حقوق شهروندی شان آشنا هستند و از ارکان مختلف حاکمیت، انتظار پاسخگویی شفاف دارند؛ مردمی که به درستی، در مقام قضاوت نشسته اند.
24 خرداد 92، مردمی که برای بازگشت قدرت و ثروت و عزت به ایران و ایرانی، آگاهانه به نامزد مشترک جریان اعتدال و اصلاحات رأی دادند، این بار با رأیی فزونتر، تحکیم پایه های قدرت و ثروت و عزت خود را با ریل گذاری دولت منتخب شان خواستار شده اند.
اینک که به تعبیر شاعر، 'امید فرخی آمد ز دولت'، این انتخاب، و 'نه' بزرگ اکثریت ملت ایران به وعده های عوامگرایانه و فریبکارانه و شیوه های نخ نمای تخریب رقیب و بداخلاقی های سیاسی، مسیر مدیریت اجرایی کشور در 4 سال آینده را نمایان کرده است.
شعار 'امتداد امید' این مردم، حالا 'تداوم تدبیر'ی می جوید که تنها با خدمتگزاری صادقانه و بی منت مسئولان محقق می شود.
دولت دوازدهم در چنین شرایطی است که متولد می شود و روی کار می آید؛ به پشتوانه امید و اعتماد مردم و تجربه برخاسته از دولت یازدهم.
کابینه دوزادهم به واقع، 'به دولت، جوان و به تدبیر، پیر' است. این تازه نفسی کلیت دولت دوازدهم و تجارب اندوخته آن دسته از دولتمردان کنونی که در کابینه آتی هم صاحب منصب خواهند بود، ترکیبی است که معجزه ها از دل آن بیرون می آید؛ البته به شرطها و شروطها! چابک سازی و جوانگرایی نسبی در کابینه، گستراندن چتر گزینش مدیران ارشد مبتنی بر شایسته سالاری و عملگرایی، بهره مندی حداکثری از ظرفیت نخبگان برای تقویت سرمایه اجتماعی و جلب مشارکت همگانی در توسعه کشور و از سوی دیگر، همراه کردن منتقدان و تعدیل نیروی جبهه مخالفان به مدد جریان گفت و گوی ملی، از مولفه های تأثیرگذار در این موضوع است.
نباید از یاد برد که کارآمدی بیشتر دولت آینده، که ثمره اش را نیز در آسایش و تعالی دین و دنیای مردم می توان سنجید، نه فقط در سمت و سو دادن به رأی مردم در کارزار انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم، بلکه حتی پیش از آن، در زمستان 98 و هنگامه انتخاب نمایندگان پارلمان جدید خود را نشان خواهد داد. مردمی که میانگین رأی آنان از عالم و عامی و شهری و روستایی، نشان داد که به خوبی و بر اساس ادله مستدل، به قیاس رفتارها و کارکردها می پردازند.
مردمی که خوب می فهمند، تفاوت بنزین پتروشیمی با یورو4 را، تفاوت تورم 40 درصدی با 8 درصدی را، تفاوت کاغذپاره ها و برجام را، تفاوت روزگار بدون یارانه ولی با قرص نان 50 تومانی با روزگار با یارانه ولی گرده نان 700 تومانی، تفاوت شعار نفت بر سفره و اجرای طرح تحول سلامت را، و بی شک تفاوت مجلس همسو با دولت با نمایندگان غیرهمسو را.
اکثریت رأی دهندگان ایرانی نشان دادند که اگر هم این طرف و آن طرف نارضایتی هایی هست، از کندی سرعت بهبود اوضاع بوده نه اهداف و برنامه عملیاتی دولت منتخب شان؛ آن هم دولتی که با توجه به شاکله و ساختار نظام سیاسی، شاید با اغماض بتوان گفت که سهم آن از مدیریت اقتصاد و تصمیم گیری سیاسی در کشور به زحمت به 30 درصد می رسد.
به هر روی، این مردم از دولت و رئیس جمهوری منتخب شان انتظار دارند، ایران اسلامی را برای ورود به قرن و سده جدید آماده کنند؛ امری که تحقق آن مستلزم همراهی بسیاری دیگر از نهادهای تصمیم گیر و ارکان حاکمیت است و به ویژه، نمایندگان پارلمان ملی و پارلمان های محلی در آن سهم به سزایی خواهند داشت و رفتار و گفتارشان در بوته نقد وکلای شان قرار خواهد گرفت.
این گزاره برقرار است، تا روزی که ایران دوباره انتخاب کند؛ در بهار 1400 ؛ برای سرافرازی و سعادت ملت و برای اعتلای ایران و اسلام: 'این راه بی نهایت'.
*محسن داوری خبرنگار ایرنا در خراسان شمالی
1744 / 7184 **انتشاردهنده: علی اصغرافتاده
10روز پیش، حدود 24 میلیون ایرانی که عملکرد 1400 روزه دولت تدبیر و امید و کارنامه آن را در ترازوی سنجش با پیشینه و برنامه کاری رقیب گذاردند، به 'تکرار' و استمرار دولت مستقر تا سال 1400 خورشیدی رأی دادند. از امروز تا 1460 روز دیگر که باز، موسم انتخاباتی دیگر فرا می رسد و آحاد ملت پای کار می آیند تا منتخب دیگری را روانه کاخ ریاست جمهوری کنند، دولتمردان فرصت دارند به وعده های خود در کارزار انتخابات و برنامه های اعلام شده در مسیر پیشبرد اهداف دولت-ملت عمل کنند. این انتخابات و روند شکل گیری شعارها و مطالبات از نامزدها ازجمله رئیس جمهوری منتخب به خوبی نشان داد که مردم ایران اکنون به شهروندانی پرسشگر و مطالبه جو تبدیل شده اند که دولت و دولتمردانی پاسخگو می خواهند. مردمی که بیش از هر زمان دیگری، با حقوق شهروندی شان آشنا هستند و از ارکان مختلف حاکمیت، انتظار پاسخگویی شفاف دارند؛ مردمی که به درستی، در مقام قضاوت نشسته اند.
24 خرداد 92، مردمی که برای بازگشت قدرت و ثروت و عزت به ایران و ایرانی، آگاهانه به نامزد مشترک جریان اعتدال و اصلاحات رأی دادند، این بار با رأیی فزونتر، تحکیم پایه های قدرت و ثروت و عزت خود را با ریل گذاری دولت منتخب شان خواستار شده اند.
اینک که به تعبیر شاعر، 'امید فرخی آمد ز دولت'، این انتخاب، و 'نه' بزرگ اکثریت ملت ایران به وعده های عوامگرایانه و فریبکارانه و شیوه های نخ نمای تخریب رقیب و بداخلاقی های سیاسی، مسیر مدیریت اجرایی کشور در 4 سال آینده را نمایان کرده است.
شعار 'امتداد امید' این مردم، حالا 'تداوم تدبیر'ی می جوید که تنها با خدمتگزاری صادقانه و بی منت مسئولان محقق می شود.
دولت دوازدهم در چنین شرایطی است که متولد می شود و روی کار می آید؛ به پشتوانه امید و اعتماد مردم و تجربه برخاسته از دولت یازدهم.
کابینه دوزادهم به واقع، 'به دولت، جوان و به تدبیر، پیر' است. این تازه نفسی کلیت دولت دوازدهم و تجارب اندوخته آن دسته از دولتمردان کنونی که در کابینه آتی هم صاحب منصب خواهند بود، ترکیبی است که معجزه ها از دل آن بیرون می آید؛ البته به شرطها و شروطها! چابک سازی و جوانگرایی نسبی در کابینه، گستراندن چتر گزینش مدیران ارشد مبتنی بر شایسته سالاری و عملگرایی، بهره مندی حداکثری از ظرفیت نخبگان برای تقویت سرمایه اجتماعی و جلب مشارکت همگانی در توسعه کشور و از سوی دیگر، همراه کردن منتقدان و تعدیل نیروی جبهه مخالفان به مدد جریان گفت و گوی ملی، از مولفه های تأثیرگذار در این موضوع است.
نباید از یاد برد که کارآمدی بیشتر دولت آینده، که ثمره اش را نیز در آسایش و تعالی دین و دنیای مردم می توان سنجید، نه فقط در سمت و سو دادن به رأی مردم در کارزار انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم، بلکه حتی پیش از آن، در زمستان 98 و هنگامه انتخاب نمایندگان پارلمان جدید خود را نشان خواهد داد. مردمی که میانگین رأی آنان از عالم و عامی و شهری و روستایی، نشان داد که به خوبی و بر اساس ادله مستدل، به قیاس رفتارها و کارکردها می پردازند.
مردمی که خوب می فهمند، تفاوت بنزین پتروشیمی با یورو4 را، تفاوت تورم 40 درصدی با 8 درصدی را، تفاوت کاغذپاره ها و برجام را، تفاوت روزگار بدون یارانه ولی با قرص نان 50 تومانی با روزگار با یارانه ولی گرده نان 700 تومانی، تفاوت شعار نفت بر سفره و اجرای طرح تحول سلامت را، و بی شک تفاوت مجلس همسو با دولت با نمایندگان غیرهمسو را.
اکثریت رأی دهندگان ایرانی نشان دادند که اگر هم این طرف و آن طرف نارضایتی هایی هست، از کندی سرعت بهبود اوضاع بوده نه اهداف و برنامه عملیاتی دولت منتخب شان؛ آن هم دولتی که با توجه به شاکله و ساختار نظام سیاسی، شاید با اغماض بتوان گفت که سهم آن از مدیریت اقتصاد و تصمیم گیری سیاسی در کشور به زحمت به 30 درصد می رسد.
به هر روی، این مردم از دولت و رئیس جمهوری منتخب شان انتظار دارند، ایران اسلامی را برای ورود به قرن و سده جدید آماده کنند؛ امری که تحقق آن مستلزم همراهی بسیاری دیگر از نهادهای تصمیم گیر و ارکان حاکمیت است و به ویژه، نمایندگان پارلمان ملی و پارلمان های محلی در آن سهم به سزایی خواهند داشت و رفتار و گفتارشان در بوته نقد وکلای شان قرار خواهد گرفت.
این گزاره برقرار است، تا روزی که ایران دوباره انتخاب کند؛ در بهار 1400 ؛ برای سرافرازی و سعادت ملت و برای اعتلای ایران و اسلام: 'این راه بی نهایت'.
*محسن داوری خبرنگار ایرنا در خراسان شمالی
1744 / 7184 **انتشاردهنده: علی اصغرافتاده
کپی شد