نخستین نشست از سلسله نشستهای "به وقت زن" با عنوان زنان در حوزه عمومی از دوران قبل از صفوی تاکنون در مشهد برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا از مشهد، دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی درباره توضیح انتخاب نام نشست بیان کرد: بنده فکر میکنم زنان اصلا نیازی به کمک ندارند و در گذشته طبیعت بر انسان غلبه داشت و زلزله، سیل و حوادث طبیعی باعث نابودی انسان میشد.
مهدی نجفزاده متذکر شد: ساخت جامعه مدرن از جایی آغاز شد که انسان بر محیط زیست چیره شد تا جایی که دلش برای آن سوخت و سعی کرد طبیعت را حفظ کند و این بهواسطه روند مدرنیتهای است که طی شده، زن نیز همینطور است. همواره در چارچوب گفتمانهای مردسالارانه تحت ظلم و ستم بوده اما به مرور مدرنیته زنها را قدرتمند کرد، نه به این معنا که مردها این اجازه را به آنها دادند.
وی ادامه داد: من فکر میکنم در آینده ایران نیز زنها بسیار تاثیرگذار خواهند بود و گفتمانهای مردسالارانه بهزودی دور ریخته خواهد شد. این روند طبیعی است که در همه دنیا طی شده و ربطی هم به فمینیسم ندارد. با اینکه در گذشته بخش عمدهای را بر عهده داشته اما مفاهیم در امروز تغییر کرده و برای مثال وقتی امروز فوکو از مفاهیمی چون قدرت صحبت میکند کاملا مشخص است که منظورش قدرت مردسالار یکطرفه نیست، یک قدرت منتشر شده و ناپیداست.
نجفزاده در ارتباط با حضور زنان در حوزه عمومی اظهار کرد: حوزه عمومی جاییست که انسانها فراتر از حوزه شخصیشان به گفتوگو مشغولاند که به فراخور جوامع در برخی بسیار گسترده است و در برخی جوامع مثل ایران بسیار کم است. به این معنی است که ما در حوزه عمومی اجازه حرفزدن به مردها هم نمیدهیم و ربطی به جنسیت ندارد. شاهکلید طرح و توسعه و دموکراسی است و گفته میشود اگر حوزه عمومی گسترده و فراخ باشد هم دولتها خیلی نمیتوانند اعمال قدرت و سلطه کنند و هم دموکراسی و حقوق بشر مفاهیم گستردهای خواهند داشت. همچنین مفهوم دیگری هست به نام فضای عمومی و جاییست که انسانها بیرون از عرصه خصوصی حضور دارند و گذشته تاریخی ما بیان میکند که زنها در هردو حوزه حضور ندارند.
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی افزود: سفرنامه نویسهایی که دوران صفویه به ایران آمدند بیان میکنند که انگار ما زنی در ایران ندیدیم. ژان شاردن سفرنامهنویس معروف فرانسوی در سفرنامه خود کنار تمام مطالب قشنگی که اشاره کرده تنها چیزی که ضعف دارد این است که اصلا هیچ تجسمی از زنها در این سفر وجود ندارد. او بیان میکند در دو تا سه جا زنها دیده میشدند؛ یکی در مراسم مذهبی عاشورا و دیگری در میدان نقشجهان در بعدازظهرها. بنابراین زنها در حوزه عمومی حضور ندارد و به مفهومی به نام فقدان زن در جامعه میرسیم.
نجفزاده در ارتباط با پوشش زنان درباری و مدرنیته گفت: حتی درباره زنان دربار نیز این پوشیدگی خصلت عمدهی این زنان است و حافظ و سعدی نیز در ارتباط با این پوشیدگی زنان بسیار سرودهاند که این پوشیدگی به معنای حجاب نیست بلکه به معنای پوشیدگی زن بهطور کامل و عدم ظهور آنان در حوزه عمومی است. حجابی که امروزه شاهد آن هستیم حجاب مدرن ماست و در دوره صفویه پوشیدگی آنقدر غلبه دارد که ما تصوری از فرد نمیتوانیم داشته باشیم و اینگونه تلقی میشود که فرد باید زیر این پوشیدگی مخفی و مخفیتر باقی بماند.
وی همچنین بیان کرد: یک دگردیسی و تغییر در مفهوم هویت زن در ادبیات ما بهچشم میخورد. گفته میشود که جامعه ایرانی جامعه احتمالا هم جنس گرایی بوده و تلقی ما این است که علت این است که زنها چون در جامعه حضور ندارند میل مردها بیشتر به سمت مردان بوده و این موضوع در اشعار و تصاویر آن دوره بررسی شده است. تصویری که ما از نقاشیهای دوران صفویه میبینیم تصویر یک مرد بسیار زیبارو است و انگار که نقاش این اثر را در خفا انجام میدهد.
دانشیار گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی در پایان گفت: گفته میشود ایرانیها دو چیز با خود به اروپا بردند؛ یکی همجنسگرایی بخصوص در مردان و دیگری کچلی و این موضوع در نقاشیها و مفاهیم و اسناد این دوره نیز دیده میشود. برای مثال خورشیدی که دیده میشود به نظر میآید که خانوم نیست، بلکه تجلی یک آقاست بنابراین ایرانیها در دوره مدرن به زن گرایش پیدا کردند و تلقی زن بودن بهعنوان جنس زیباروی تلقی مدرنی است و غربیها این را به ما اهدا کردند.