مهدی کرباسچی کارشناس ارشد توسعه در این مطلب نوشته است: به موازات آنکه توسعه شهری گامهای بلند خود را به پیش می گذارد، جهان و نظام آن نیز به خطر می افتد. با افزایش جمعیت و وسعت شهرها، ناهنجاریها و مشکلات فراوانی به وجود آمده و عرصه های محیط زیست، دستخوش تغییراتی قرار می گیرند.
طرفداران محیط زیست و مخالفان شهرنشینی شتابان، شهرها را به مثابه انگلها و استثمار گرانی در نظر می گیرند که با مکیدن منابع و مواد غذایی و آزادسازی ضایعات و آلودگی های گوناگون در آن باعث تضعیف و بیماری سیاره زمین می شوند.
گسترش شهرها و توسعه صنعتی موجب تخریب زمین های کشاورزی، مراتع، جنگلها و در کل کاهش توان اکولوژیک و بیولوژیک می گردد که از آن با عنوان بیابانزایی نیز یاد می شود.
بیابان زایی عبارت است از کاهش استعداد اراضی در اثر یک یا ترکیبی از فرآیندهای بیابان زایی از قبیل فرسایش، تخریب منابع آب، تخریب پوشش گیاهی، باتلاقی شدن و غیره، توسط عوامل اقلیمی و انسانی که در این میان عوامل انسانی در پدیدار شدن پدیده بیابان زایی نقش اصلی و کلیدی را دارا می باشد.
زیرا علاوه بر تأثیر مستقیم خود، موجب تحریک عوامل محیطی بالقوه شده و بیابانزایی را تسریع می کند.
به طوریکه تبدیل زمین، فرسایش، جنگل زدایی، مسمومیت و آلودگی زمینها اعم از آب و خاک که سلامت جامعه را به مخاطره می اندازند در بیشتر موارد به خاطر استفاده غیر اصولی از زمین رخ می دهد.
در حال حاضر بیابان زایی به عنوان یک معضل جدی گریبانگیر بسیاری از کشورهای جهان می باشد.
اکنون نخستین گام در اجرای فعالیت بیابان زدایی جلوگیری از گسترش بیابان می باشد که باید متکی بر شناخت پدیده هایی باشد که هم به طور جداگانه و هم در تقابل با یکدیگر تغییراتی را به وجود می آورند و منجر به بیابان زایی می شوند یکی از این پدیده ها، توسعه شهری می باشد.
در سالهای اخیر، رابطه میان جمعیت ساکن و محدوده تحت تصرف آنها از حالت تعادل خارج شده و رشد شهرها از حالت منطقی به رشد سریع و غیر منطقی تبدیل شده است که این افزایش جمعیت، کاهش منابع، مسائل تخریب خاک و بیابانزایی، روز به روز اهمیت و جلوه بیشتری پیدا می کند.
توسعه شهری که از عوامل اصلی انسانی اثرگذار در تخریب اراضی هستند، معیار مهمی در ارزیابی مناطق تحت تأثیر بیابانزایی محسوب می شود.
از عوامل عمده تشدید کننده خطر بیابانی شدن می توان به افزایش تعداد جمعیت و فعالیت اقتصادی در نتیجه رشد شهری، مهاجرت داخلی، چرای مفرط، زراعت شدید، بهره برداری نامطلوب از منابع آبی به ویژه در شرایط استفاده از سیستم های کشاورزی سنتی و متروکه شدن اراضی توسط جمعیت های روستایی و به دنبال آن تخریب سازه های حفاظتی آب و خاک در مناطق شیبدار نام برد.
بیابان زایی و فقیر کردن اکوسیستم های زمینی، تحت تاثیر فعالیتهای انسانی است و آن را باید عوامل انهدام تعادلی دانست که به موجب این تعادل، زندگی جانوری، انسانی و گیاهی اجازه تداوم و بقا می یابد.
انسان نمی تواند بیابان را از بین ببرد زیرا قادر به از بین بردن مکانیسم های مولد آن نیست اما می تواند شدت و وسعت بیابانها را با اعمال مدیریت صحیح، محدود کند یا بر عکس گسترش دهد.
نها راه حل کلی و شناخته شده مبارزه با بیابانزایی ایجاد و یا تکمیل الگویی است که در آن بهره برداری های کشاورزی، مرتعی و جنگلی، تفرجگاهی، صنعتی و شهرسازی بر اساس استعداد و توان تولید طبیعی اراضی صورت پذیرد.
لازمه این امر شناخت استعدادهای منابع فوق و بهره برداری های معقول در چهارچوب این استعدادهاست.
مهمترین ویژگی توسعه شهری نا همگون، پیشی گرفتن شهرنشینی از روند توسعه اقتصادی و اجتماعی است که این خود باعث بروز و تشدید مشکلات شهری می شود اگر وسایل معاش و گذران زندگی مردم سرزمینهای خشک، حفظ و نگهداری شود آنها مهاجرت نمی کنند.
آنها به خاطر بیابان زایی، فقر، فقدان تعلیم و تربیت و اطلاعات، حاشیه نشین شهرها شده اند تنها راه حل اجتماعی، آگاهی عمومی نسبت به روند جریان بیابان زایی، مهاجرت، شهرنشینی و همچنین تقویت عملکردهای بازدارنده و علاج بخش از سوی مسئولان و اولیای امور ملی و منطقه ای برای رفع مشکلات وسیع انسانی است.
2047* خبرنگار و انتشار دهنده- عباسقللی اشکورجیری*
طرفداران محیط زیست و مخالفان شهرنشینی شتابان، شهرها را به مثابه انگلها و استثمار گرانی در نظر می گیرند که با مکیدن منابع و مواد غذایی و آزادسازی ضایعات و آلودگی های گوناگون در آن باعث تضعیف و بیماری سیاره زمین می شوند.
گسترش شهرها و توسعه صنعتی موجب تخریب زمین های کشاورزی، مراتع، جنگلها و در کل کاهش توان اکولوژیک و بیولوژیک می گردد که از آن با عنوان بیابانزایی نیز یاد می شود.
بیابان زایی عبارت است از کاهش استعداد اراضی در اثر یک یا ترکیبی از فرآیندهای بیابان زایی از قبیل فرسایش، تخریب منابع آب، تخریب پوشش گیاهی، باتلاقی شدن و غیره، توسط عوامل اقلیمی و انسانی که در این میان عوامل انسانی در پدیدار شدن پدیده بیابان زایی نقش اصلی و کلیدی را دارا می باشد.
زیرا علاوه بر تأثیر مستقیم خود، موجب تحریک عوامل محیطی بالقوه شده و بیابانزایی را تسریع می کند.
به طوریکه تبدیل زمین، فرسایش، جنگل زدایی، مسمومیت و آلودگی زمینها اعم از آب و خاک که سلامت جامعه را به مخاطره می اندازند در بیشتر موارد به خاطر استفاده غیر اصولی از زمین رخ می دهد.
در حال حاضر بیابان زایی به عنوان یک معضل جدی گریبانگیر بسیاری از کشورهای جهان می باشد.
اکنون نخستین گام در اجرای فعالیت بیابان زدایی جلوگیری از گسترش بیابان می باشد که باید متکی بر شناخت پدیده هایی باشد که هم به طور جداگانه و هم در تقابل با یکدیگر تغییراتی را به وجود می آورند و منجر به بیابان زایی می شوند یکی از این پدیده ها، توسعه شهری می باشد.
در سالهای اخیر، رابطه میان جمعیت ساکن و محدوده تحت تصرف آنها از حالت تعادل خارج شده و رشد شهرها از حالت منطقی به رشد سریع و غیر منطقی تبدیل شده است که این افزایش جمعیت، کاهش منابع، مسائل تخریب خاک و بیابانزایی، روز به روز اهمیت و جلوه بیشتری پیدا می کند.
توسعه شهری که از عوامل اصلی انسانی اثرگذار در تخریب اراضی هستند، معیار مهمی در ارزیابی مناطق تحت تأثیر بیابانزایی محسوب می شود.
از عوامل عمده تشدید کننده خطر بیابانی شدن می توان به افزایش تعداد جمعیت و فعالیت اقتصادی در نتیجه رشد شهری، مهاجرت داخلی، چرای مفرط، زراعت شدید، بهره برداری نامطلوب از منابع آبی به ویژه در شرایط استفاده از سیستم های کشاورزی سنتی و متروکه شدن اراضی توسط جمعیت های روستایی و به دنبال آن تخریب سازه های حفاظتی آب و خاک در مناطق شیبدار نام برد.
بیابان زایی و فقیر کردن اکوسیستم های زمینی، تحت تاثیر فعالیتهای انسانی است و آن را باید عوامل انهدام تعادلی دانست که به موجب این تعادل، زندگی جانوری، انسانی و گیاهی اجازه تداوم و بقا می یابد.
انسان نمی تواند بیابان را از بین ببرد زیرا قادر به از بین بردن مکانیسم های مولد آن نیست اما می تواند شدت و وسعت بیابانها را با اعمال مدیریت صحیح، محدود کند یا بر عکس گسترش دهد.
نها راه حل کلی و شناخته شده مبارزه با بیابانزایی ایجاد و یا تکمیل الگویی است که در آن بهره برداری های کشاورزی، مرتعی و جنگلی، تفرجگاهی، صنعتی و شهرسازی بر اساس استعداد و توان تولید طبیعی اراضی صورت پذیرد.
لازمه این امر شناخت استعدادهای منابع فوق و بهره برداری های معقول در چهارچوب این استعدادهاست.
مهمترین ویژگی توسعه شهری نا همگون، پیشی گرفتن شهرنشینی از روند توسعه اقتصادی و اجتماعی است که این خود باعث بروز و تشدید مشکلات شهری می شود اگر وسایل معاش و گذران زندگی مردم سرزمینهای خشک، حفظ و نگهداری شود آنها مهاجرت نمی کنند.
آنها به خاطر بیابان زایی، فقر، فقدان تعلیم و تربیت و اطلاعات، حاشیه نشین شهرها شده اند تنها راه حل اجتماعی، آگاهی عمومی نسبت به روند جریان بیابان زایی، مهاجرت، شهرنشینی و همچنین تقویت عملکردهای بازدارنده و علاج بخش از سوی مسئولان و اولیای امور ملی و منطقه ای برای رفع مشکلات وسیع انسانی است.
2047* خبرنگار و انتشار دهنده- عباسقللی اشکورجیری*
کپی شد