برای هفتمین ناخدای کشتی استان با سرنشینانی گوناگون و سلیقه هایی متنوع و رویکردهایی گاه متفاوت و گاه متضاد و متباین، نوشتن از وسعت استان و آمار و اطلاعات و ظرفیت ها و داشته ها و نداشته هایش تکرار مکررات است و بلافصل، کاری به احتمال عبث و بیهوده. که الحق آنچه را استاندار محترم باید بدانند، خود دانسته و یحتمل بر همین پایه هم استان ما را انتخاب کرده و خود نیز به یاری خدا انتخاب شده، و آنچه را باید بشناسد و بداند، در جلسه ها و نشست ها و کمیته ها و کمیسیون ها و شوراها، بارها و بارها خواهد شنید؛ چه از زبان مدیران، چه از زبان مردم استان. آنچه همیشه ما گفته ایم و نوشته ایم آنچیزی بوده که از استاندار جدید خواسته ایم که فی المثل فعال باشد، پیگیر باشد، دلسوز مردم باشد، برای گرفتن حق مردم جسور و متهور و بی باک و چالاک و برای نزدیک کردن دلها به هم، نجیب و مردمی و شریف باقی بماند، از نیروهای انقلابیِ مردمیِ متعهدِ متخصصِ پرانرژی برای توسعه استان استفاده کند، و مهم تر آنکه به خراسان جنوبی اهمیت دهد! در ذیل این همه، اما شایسته تر آن است که عرصه قلم را به قدمی از امیرمؤمنان علی (ع) آراسته کنیم آن هنگام که به توصیه و پند، مالک اشتر را به استانداری مصر روانه می کند و به او اینچنین می فرماید: «در کار کارگزارانت بنگر و پس از آزمایش به کارشان برگمار... پس در کارهایشان تفقد کن و کاوش نمای و جاسوسانی از مردم راستگوی و وفادار به خود بر آنان بگمار. زیرا مراقبت نهانی تو در کارهایشان آنان را به رعایت امانت و مدارا در حق رعیت وا می‌دارد... خدا را، خدا را، در باب طبقه فرودین، کسانی که بیچارگانند از مساکین و نیازمندان و بینوایان و زمین گیران. در این طبقه، مردمی هستند سائل و مردمی هستند که در عین نیاز روی سؤال ندارند... پس امت خود را از پرداختن به نیازهایشان دریغ مدار و به تکبر بر آنان چهره دژم منمای و کارهای کسانی را که به تو دست نتوانند یافت، خود، تفقد و بازجست‌نمای. اینان مردمی هستند که در نظر دیگران بی مقدارند و مورد تحقیر رجال حکومت... با مردم چنان باش، که در روز حساب که خدا را دیدار می‌کنی، عذرت پذیرفته‌آید که گروه ناتوانان و بینوایان به عدالت تو نیازمندتر از دیگران‌اند و چنان باش که‌برای یک یک آنان در پیشگاه خداوندی، در ادای حقایشان، عذری توانی داشت.» اما ناگفته پیداست که روی دیگر سکه این صدارت مهم، انتظاراتیست که مسؤول عالی اجرایی جدید استان، نماینده دولت در این خطه و کارگزار تام الاختیار حکومت در این ولایت، از مردم استانش دارد.
روانشناسی رفتاری استانداران قبلی و تطبیق آن بر جامعه شناسی رفتار محور مردم استان نشان دهنده ی این است که بخش مهمی از عدم موفقیت های مسؤولان قبلی به عدم شناختشان از روحیات مردم برمی گردد. به نظرم می آید شاید اولین انتظار استاندار جدید این است که مردم و مدیران به ویژه رسانه ها در شناخت واقعی استان به او کمک کنند. انتظار دیگر، تلاش برای غالب شدن گفتمان وحدت بر گفتمان تقابل در استان است. در ماههای اخیر اگر بخشی از این تقابل را که منشأ در اختلاف سلیقه ها و تفاوت نگاهها و رویکردها دارد (و در جای خود نه فقط خوب، که حتماً لازم است) کنار بگذاریم، بخش مهم دیگری از آن باعث ایستاییِ مرگ آور و زیان بار برای خراسان جنوبی شده است. وحدت افراد، گروهها، جناح ها و دسته ها، ظرفیت ها را تجمیع و مردم را برای حضور در صحنه امیدوارتر می کند.
سومین انتظار استاندار خراسان جنوبی، مطالبه گریست. هر چند زمینه های این مطالبه گری مردمی را که از چه چیزی و از چه کسانی باید انجام شود، خود مسؤولان می باید ایجاد نمایند اما به طور حتم نفس مطالبه گری به توسعه و پیشرفت استان و سلامت عملکردها کمک می کند. انتظار دیگر، شاید انتظار همسو شدن همه ی فعالیت ها، تلاش ها، و تفکرات حول محور توسعه استان باشد. متأسفانه علیرغم شعارها در همه ی دوره های مسؤولیتی مدیران ماقبل، چون همسویی فکری و عملی حول محور توسعه وجود نداشته و باری به هر جهتی مشهود در برنامه ریزی ها به وجود آمده، خراسان جنوبی استانی شده مُرده با ظرفیت هایی زنده. یعنی جسمی با حیاتی نباتی، یعنی استانی به کُما رفته که اگر همان معدود دستگاههای احیاء را هم از تنش بگیرند احتمالاً یا نفسش بریده خواهد شد یا به حال احتضار خواهد افتاد! انتظار مهم دیگر، لاجرم کمک و مساعدت، همراهی، همصدایی، حمایت و صبوری همگانی برای اجرای برنامه هاست و البته در کنار آن ، ارائه طرح ها و نظرها و به ویژه معرفی مفسده ها و کانون های فساد انگیز آشکار و پنهان در حوزه های مختلف استان که از یک سو چوب های نامرئی لای چرخ توسعه استان بوده اند و از آن سو با تطهیر خود برای پیشرفت خراسان جنوبی اما در راستای منافع شخصی و حزبی، به ظاهر یقه چاک داده اند!! همه ی این انتظارات بخشی از وظایف استاندار جدید، بخشی هم وظایف ما به عنوان رسانه ها و بخشی هم رسالت مردم در قبال استان و استاندار است؛ استانی که مستحق پیشرفت است و اگر فرصت های طلایی باقی مانده اش در سالهای آینده را همچنان از دست بدهد، اگر ما به هر دلیل کنار سکاندار کشتی پرماجرایش نباشیم، اگر به دلسوزانش کمک نکنیم و اگر برای رسیدن به ساحل پیشرفت، انگیزه های تلاشگرانش را تقویت نکنیم، مشخص نیست به چه سرنوشتی دچار خواهد شد!
روزنامه ی آوای خراسان جنوبی، بزرگ ترین رسانه ی مردمی استان نیز، ضمن تبریک و خیرمقدم به استاندار جدید خراسان جنوبی، ضمن آرزوی موفقیت برای ایشان، همچون سالهای گذشته، خود را در قبال این انتظارات متقابل مسؤول می داند و با آغوشی باز برای ایجاد پل وحدت و مودّت و مهربانی بین مسؤولان اجرایی استان و مردم شریف خراسان جنوبی، آماده هر گونه تلاش، مساعدت و همکاری بی دریغ خواهد بود.
3028
انتهای پیام روانشناسی رفتاری استانداران قبلی و تطبیق آن بر جامعه شناسی رفتار محور مردم استان نشان دهنده ی این است که بخش مهمی از عدم موفقیت های مسؤولان قبلی به عدم شناختشان از روحیات مردم برمی گردد. به نظرم می آید شاید اولین انتظار استاندار جدید این است که مردم و مدیران به ویژه رسانه ها در شناخت واقعی استان به او کمک کنند. انتظار دیگر، تلاش برای غالب شدن گفتمان وحدت بر گفتمان تقابل در استان است. در ماههای اخیر اگر بخشی از این تقابل را که منشأ در اختلاف سلیقه ها و تفاوت نگاهها و رویکردها دارد (و در جای خود نه فقط خوب، که حتماً لازم است) کنار بگذاریم، بخش مهم دیگری از آن باعث ایستاییِ مرگ آور و زیان بار برای خراسان جنوبی شده است. وحدت افراد، گروهها، جناح ها و دسته ها، ظرفیت ها را تجمیع و مردم را برای حضور در صحنه امیدوارتر می کند.
سومین انتظار استاندار خراسان جنوبی، مطالبه گریست. هر چند زمینه های این مطالبه گری مردمی را که از چه چیزی و از چه کسانی باید انجام شود، خود مسؤولان می باید ایجاد نمایند اما به طور حتم نفس مطالبه گری به توسعه و پیشرفت استان و سلامت عملکردها کمک می کند. انتظار دیگر، شاید انتظار همسو شدن همه ی فعالیت ها، تلاش ها، و تفکرات حول محور توسعه استان باشد. متأسفانه علیرغم شعارها در همه ی دوره های مسؤولیتی مدیران ماقبل، چون همسویی فکری و عملی حول محور توسعه وجود نداشته و باری به هر جهتی مشهود در برنامه ریزی ها به وجود آمده، خراسان جنوبی استانی شده مُرده با ظرفیت هایی زنده. یعنی جسمی با حیاتی نباتی، یعنی استانی به کُما رفته که اگر همان معدود دستگاههای احیاء را هم از تنش بگیرند احتمالاً یا نفسش بریده خواهد شد یا به حال احتضار خواهد افتاد! انتظار مهم دیگر، لاجرم کمک و مساعدت، همراهی، همصدایی، حمایت و صبوری همگانی برای اجرای برنامه هاست و البته در کنار آن ، ارائه طرح ها و نظرها و به ویژه معرفی مفسده ها و کانون های فساد انگیز آشکار و پنهان در حوزه های مختلف استان که از یک سو چوب های نامرئی لای چرخ توسعه استان بوده اند و از آن سو با تطهیر خود برای پیشرفت خراسان جنوبی اما در راستای منافع شخصی و حزبی، به ظاهر یقه چاک داده اند!! همه ی این انتظارات بخشی از وظایف استاندار جدید، بخشی هم وظایف ما به عنوان رسانه ها و بخشی هم رسالت مردم در قبال استان و استاندار است؛ استانی که مستحق پیشرفت است و اگر فرصت های طلایی باقی مانده اش در سالهای آینده را همچنان از دست بدهد، اگر ما به هر دلیل کنار سکاندار کشتی پرماجرایش نباشیم، اگر به دلسوزانش کمک نکنیم و اگر برای رسیدن به ساحل پیشرفت، انگیزه های تلاشگرانش را تقویت نکنیم، مشخص نیست به چه سرنوشتی دچار خواهد شد!
روزنامه ی آوای خراسان جنوبی، بزرگ ترین رسانه ی مردمی استان نیز، ضمن تبریک و خیرمقدم به استاندار جدید خراسان جنوبی، ضمن آرزوی موفقیت برای ایشان، همچون سالهای گذشته، خود را در قبال این انتظارات متقابل مسؤول می داند و با آغوشی باز برای ایجاد پل وحدت و مودّت و مهربانی بین مسؤولان اجرایی استان و مردم شریف خراسان جنوبی، آماده هر گونه تلاش، مساعدت و همکاری بی دریغ خواهد بود.
3028
کپی شد
