مهمان برنامه دورهمی قبل در آغاز گفت وگو با مدیری حرکت غافلگیرانه ای انجام داد.
به گزارش جی پلاس، در برنامه دورهمی شب گذشته مهران مدیری به یکی از معضلات مدیریتی به نام استعفا پرداخت؛ اینکه وقتی ببینید کاری از دستتان بر نمیآید با چشم بستن روی پست و مقام استعفا بدهید، هنری که به گفته مهران مدیری این روزها کمتر اثری از آن دیده میشود.
مدیرانِ استعفا ستیزِ داخلی که به هر قیمتی حاضر به ترک موقعیت مدیریتی خود نبوده و با وجود عدم کفایتهایِ لازم هچنان مشغول سوءاستفاده از امکانات هستند.
نمونههای جالبی که مهران مدیری برای درک بهتر این موضوع عنوان کرد صدای خنده حضار را بلند کرد.
مدیری در ادامه گفت: ما اصولا مردمان سختگیری نیستیم، یعنی انتظار نداریم با هر اشتباهی مسئولان استعفا بدهند، همین که ما را در جریان فعالیتهایشان قرار بدهند کفایت میکند.
استعفا یا ترکِ محل در زندگی زناشویی و دقت آقایان به تفاوت در لحن ادا شدن کلماتی یکسان از زبان خانمها هم از جمله مواردی بود که سوژه طنز مدیری شد.
در ادامه سروش جمشیدی نمایشی کمدی را با موضوع استعفا برای تماشاگران اجرا کرد.
مدیری در این قسمت از برنامه باز هم گریزی به زندگی زناشویی زد و ترک محل را در دورههای مختلف زندگی زناشویی با چالشی طنز گونه بیان کرد.
پس از این قسمت پانتهآ بهرام مهمان دورهمی شد. بهرام ضمن تبریک سال نو گفت: امسال تلاش کنیم تا با ساختن سالی خوب، حال خودمان و اطرافیانمان را مدام خوب کرده و در یک کلام خودمان سال را مبارک کنیم.
پیش از شروع سوالات مدیری از مهمان، در یک حرکت غافلگیرانه این بار پانتهآ بهرام به عنوان اولین سوال از مدیری پرسید، چرا میگویید بازیگری آسان است؟ سوالی که مدیری پاسخ آن را با چند شوخی جالب داد و گفتگو تا جایی پیش رفت که پانته آ بهرام با لحنی شوخی استعفای خود را از بازیگری اعلام کرد.
در ادامه مدیری گفت: در جایی گفتهای باید سه عدد را فراموش کرد؛ وزن، قد و سن، چند سالت است؟
بهرام پاسخ داد: 48 سالهام و متولد 3 آذرماه. از سال 70 و با تئاتر شروع کار حرفهای من آغاز شد.
ناگهان یک روز فهمیدم که میخواهم بازیگر باشم، واقعا بازیگرباشم و بخش شهرت و مسائل مالی کار برایم مهم نبود که اگر اینطور بود با تئاتر شروع نمیکردم.این حرفه و تجربه زندگیهای مختلف در آن را دوست داشتم، خوشبختانه از همان شروع موفق ظاهر شدم و به شدت مورد تشویق قرار گرفتم ، بعد از مدتی شغل ام را گستره کردم، به تلویزیون و سینما آمدم، یک کلام بگویم خوش گذشت ماندم.
در ادامه بهرام در خصوص حضورش در فیلم هامون گفت: حضور من در فیلم موفق هامون به نقشی کوتاه که به عنوان مشق کلاسی توسط استادم گلاب آدینه، به من توصیه شد برمیگردد، شاید باورتان نشود اما برای ضبط همین یک بار رد شدن 12 ساعت وقت صرف شد و از همان موقع فهمیدم کاری سخت است.
مدیری در ادامه پرسید تحصیلات در این زمینه چقد موثر است؟ بهرام پاسخ داد: از نظر من خیلی زیاد، وقتی پیشینه قوی باشد، وقتی میدانید کجا آمدهاید و سواد کاری را که انجام میدهید داشته باشید، در بخش تجربی به زمان کوتاهتری نیاز پیدا میکنید، انگار توشهای با خودت دارید که باعث میشود سریعتر به چیزی که میخواهید برسید البته شانس و اقبال هم مهم است و اینکه در زمان مناسب در جای مناسب باشید. به علاوه اینکه داشتن هر علمی اعتماد به نفس آدم را بالاتر میبرد.
در ادامه مدیری سوال کرد آیا در این حرفه خوش شانس هم بودهای، بهرام پاسخ داد: بد شانس نبودم اما خیلی خوش شانس هم نبودم، گاهی اوقات غبطه میخورم به جاهایی که نبودم.
بازیگر سریال عاشقانه درخصوص اینکه سینما تلویزیون و تئاتر کدام را ترجیح می دهد اظهار داشت: در تئاتر احساس آسودگی بیشتری دارم، خواست گاهم آنجاست، خیلی راحت ترم وقتی تئاتر کار می کنم. طور دیگر روی تئاتر تعصب دارم، تئاتر فضای بهتری برای عنوان کردن خیلی از موضوعات دارد، بداهه گویی و سانسور نشدن از نظر من دلایل کافی برای تعصب شخصی من به تئاتر است.
در ادامه مدیری سوال کرد خانم محکم و قوی ای به نظر میآیید، اساسا اینگونه هستید؟ بهرام تصریح کرد: سالهاست برای رسیدن به این قدرت تلاش میکنم، اما به لحاظ درونی بسیار شکننده هستم، یه جور ماسک است، انتخاب بازیگری برای من پیدا کردن جسارت یک سری کارها بود تا کمک بگیرم از حرفه بازیگری برای اینکه به من شجاعت و قدرت بدهد، آگاهانه نقشهای این مدلی را قبول میکنم تا این طور به نظر برسم، چون از خانوادهای عاشق، ملایم، بیحاشیه و صلح طلب میآیم. هیچ وقت به من یاد ندادند چگونه میشود جنگید، مبارزه کرد و حقت را گرفت.
در ادامه مدیری در پاسخ به سوال بهرام مبنی بر اینکه اگر در حرفه هنر حضور نداشت عنوان کرد: زیست شناس می شدم، برادر بزرگ من زیست شناسی خوانده و از کودکی با این فضا آشنا بودم، تحقیق و کمک به زندگی حیوانات و محیط زیست.
او همچنین در خصوص آخرین باری که عاشق شده است بیان کرد: آخرین بار نوزدهمین بار بود که همین دیروز اتفاق افتاد، باید جلوتر رفت تا دید چه میشود.
در ادامه مجددا مدیری پرسیدن سوالات را به عهده گرفت و سوال کرد: عاشق شدهای؟ بهرام گفت: بله من عاشق شدهام، شما اصرار به تفکیک ماجرا داری ولی عشق امری جاری در زندگی است. نمودهای گوناگونی پیدا میکند، درک تپش قلبی که برایم اتفاق میافتد اولین بار در پنج سالگی بود.
بهرام در خصوص اوضاع سینما تصریح کرد: به شدت احساس تحولات عمق در جامعه و در جای جای زندگیمان میکنم، انگار بازنگری به همه داشتههایمان میکنیم تا دوباره از نو آن را بسازیم، هر تحولی به هم ریختگی دارد، هیشه آرزو دارم یک روزی هیچ روشن فکری نداشته باشیم، آنقدر همه روشن فکر باشیم که نیازی به هیچ روشن فکری نداشته باشیم طبیعی است که سینمما هم آینه تمام نمای جامعه است.
بهرام در خصوص خط قرمز اخلاقی خود در زندگی اظهار داشت: آدمی که نشود او را به چیزی قسم داد و هیچ اصولی معتقد نیست ترسناک است و هیچ دوستی با او ندارم.
در پایان پانتهآ بهرام یکی از دل نوشتههای خود را که با نقره بر روی لوحی نوشته بودند به موزه دورهمی اهدا کرد.