با نامگذاری سال 96 به «سال اقتصاد مقاومتی؛ تولید - اشتغال» از سوی رهبر معظم انقلاب، اما اجرای اقتصاد مقاومتی و رونق تولید و اشتغال به الزامات و بسترهایی نیاز دارد که باید مورد توجه تمام نهادها، ارگانها و تک تک افراد جامعه باشد.
به گزارش جی پلاس؛ امرالله امینی - اقتصاددان - در یادداشتی که در روزنامه ایران منتشر شد، ۱۱ الزام رونق تولید و اشتغال را مورد توجه قرار داده است.
۱- برخی به اشتباه تصور میکنند که اجرای اقتصاد مقاومتی تنها وظیفه قوه مجریه است درحالی که اقتصاد مقاومتی یک دیدگاه است که به تمام نهادها و قوا مربوط میشود و تمام بخشها باید در تحقق آن تلاش کنند. به همان اندازه که قوه مجریه در تحقق آن نقش دارد قوه قضائیه و مقننه نیز نقش دارند. البته با توجه به این که قوه مجریه اداره امور اجرایی کشور را برعهده دارد نقش راهبردی تری دراین بخش دارد.
۲- نکته دیگری که نادیده گرفته میشود این است که وقتی میگوییم تولید باید نهادینه شود به این معناست که تولید به عنوان مسأله اصلی کشور تمام سیاستها، برنامهها و نگاهها را به سمت خود جلب کند. این که چرا تولید در کشور ما در طول دهههای اخیر به میزان قابل قبولی رشد نکرده دلایل مختلفی دارد که یکی از مهمترین آنها توجه نکردن بخشهای مختلف و مردم به آن است. تمام نهادها و بخشهای حاکمیت و همچنین مردم باید در جهت نهادینه کردن فرهنگ تولید ملی و مصرف کالاهای داخلی تلاش کنند و این موضوع به یک فرهنگ تبدیل شود.
۳- مسأله پایین بودن بازدهی تولید یکی دیگر از مواردی است که مانع جذب سرمایه کافی به این بخش شده است.با وجود تلاشهای صورت گرفته هنوز بازدهی تولید نسبت به سایر بخشهای اقتصادی پایینتر است و همین موضوع باعث شده است تا سرمایهگذاران به این بخش توجه نکنند. بنابراین باید در ابتدا بازدهی بخش تولید در مقایسه با سایر بخشها قابل رقابت شود.
۴- مشکلاتی که از سالهای قبل ایجاد شده نیز یکی از نکاتی است که تأثیر زیادی بر بخش تولید و اشتغال داشته است. در دوره قبل شوکهایی به اقتصاد ایران وارد شد که همچنان اثرات آن قابل مشاهده است. دراین سالها شوک خارجی تحریم آثار منفی زیادی بر اقتصاد ایران داشت ولی تنها عامل منفی نبود چرا که در کنار آن شوکهای داخلی نیز وجود داشت.برای مثال یکی از این شوکهای داخلی افزایش چند برابری نرخ ارز بود. در سایر کشورها زمانی که نرخ ارز به یکباره ۱۰ درصد افزایش مییابد اقتصاد آن کشور فلج میشود. درحالی که در کشور ما نرخ ارز به یک باره با رشد ۳۰۰ درصدی مواجه شد و آثار زیانباری بر اقتصاد ملی برجای گذاشت که همچنان این آثار منفی ادامه دارد. علاوه براین رشد چند برابری قیمت انرژی در سالهای گذشته یکی دیگر از شوکهای داخلی بود که تولید را با مشکل مواجه کرد.
۵- از مشکلات دیگری که رابطه مستقیمی با تولید دارد، ساختار بانکداری ایران است. در دنیا به صورت عمده بانکها ضمن حفظ منافع خود در خدمت تولید هستند. ولی در ایران نظام بانکی این گونه نیست. وقتی که نرخ تورم در سالهای اخیر کاهش یافته و تک رقمی شده، همچنان برخی از بانکها در پشت پرده نرخهای سود بسیار بالاتری نسبت به تورم جاری به سپردهگذاران میپردازند و همین عامل موجب شده تا سرمایهگذاران به جای ورود به عرصه تولید دارایی خود را در بانکها سپردهگذاری کنند. برهمین اساس برای رونق تولید نیازمند یک جراحی بزرگ در نظام بانکی کشور هستیم.
۶- نکته دیگری که باید به آن توجه کرد وظیفهای است که برخی از نهادها در راستای حمایت از تولید دارند. برای مثال پدیده قاچاق که رابطه مستقیمی با تولید ملی دارد باید با ریشهیابی و رهگیری کالاهای قاچاق، مبادی ورودی و عاملان آن از بین برود تا تولیدکننده با خیال آسوده به تولید بپردازد. درواقع تا قاچاق ریشه کن نشود رونق تولید نیز ممکن نخواهد بود. درکنار آن سیستم مالیاتی کشور نیز باید به طور کامل در خدمت تولید باشد و در زمانی که با رکود مواجه هستیم تولیدکنندگان مشمول معافیتهای مالیاتی شوند.
۷- برای رونق تولید و اشتغال نظام تأمین اجتماعی کشور نیز باید اصلاح شود. این نظام باید به گونهای عادلانه باشد که منافع کارفرما و کارگر را به صورت توأمان حفظ کند چرا که منافع کارگر با کارفرما به هم گره خورده و از هم جدا نیست.
۸- توجه ویژه به مزیتهای اقتصادی کشور از دیگر مواردی است که باید در رونق تولید و اشتغال مد نظر قرارگیرد. هم اکنون مزیت اصلی کشور در بخش کشاورزی است. ایران در تولید بسیاری از محصولات کشاورزی جایگاه ویژهای در جهان دارد که میتوان در جهت صادرات آن را تقویت کرد. روسیه سالانه ۱۷۰ میلیارد دلار محصول کشاورزی وارد میکند درحالی که سهم ایران از آن تنها ۱۱۰ میلیون دلار است که به دلیل نبود سازماندهی مناسب رخ داده است. درمجموع باید به صنایعی توجه شود که کاربرهستند و به نیروی کار بیشتری نیازدارند که کشاورزی یکی از بهترین آنهاست.
۹- رونق تولید و اشتغال به یک بخش خصوصی توانمند نیاز دارد. اما در حال حاضر عمده ترکیب اتاقهای بازرگانی ایران دربخش تجارت متمرکز شده و توجه زیادی به تولید ندارند. در اتاقهای بازرگانی گروههای تولیدکننده قوی وجود ندارد. باید شرکتهای کشت و صنعت، شیلات و... خصوصی قدرتمندی شکل بگیرد.
۱۰- درکنار شرکتهای بزرگ باید به شرکتهای کوچک نیز توجه شود. هم اکنون برخی از شرکتهای بزرگ سود خود را در واردات میبینند و کمتر به تولید توجه میکنند و به همین دلیل به جای خرید قطعات و کالاهای واسطهای از تولیدکننده داخل به واردات روی آوردهاند.
۱۱- آخرین نکتهای که باید مدنظر قرارگیرد آموزش است. درکشورما آموزش سمت و سوی تولید ندارد و دانشگاهها براساس نیاز بازار کار حرکت نمیکنند. کشورهای صنعتی زمانی رشد کردهاند که دبیرستانهای آنها به سمت هنرستان پیش رفتهاند و مهارت و حرفه بر آموزش نظری اولویت یافت.
در پایان باید گفت تا این الزامات و نهادسازیها عملیاتی نشود، تولید و اشتغال نیز آنگونه که شایسته است، رونق نمیگیرد. باید دیدگاههایمان را نسبت به تولید تغییر دهیم.