فرشاد مومنی و حسین راغفر با اشاره به تحولات اقتصاد بین الملل در حوزه حرکت به سمت اقتصاد دیجیتال، در خصوص عدم بکارگیری نخبگان هشدار دادند.
گروه اقتصاد و درآمد جماران: نشست شاخه اقتصادی فرهنگستان علوم با موضوع «اقتصاد دیجیتال و آینده اقتصاد ایران» برگزار شد.
دکتر فرشاد مومنی اقتصاددان و عضو هیات علمی دانشگاه علامه، در این نشست با بیان اینکه جوامع اکنون زده با تحولات جدید بی اعتنایی می کنند، گفت: هزینه فرصت اکنون زدگی برای ایران، درآینده بسیار بالاتر خواهد رفت. در عصر اقتصاد دیجیتال، انسان ها به انسانی ترین جایگاه خود در طول تاریخ می رسند. در آستانه موج دوم انقلاب صنعتی، جان استوارت میل نامه ای به رهبران انگلستان می نویسد و می گوید اگر فکر می کنید می توانید همچنان با تحقیر و نادیده گرفتن انسان ها به حکومت خود ادامه دهید، در اشتباه هستید. بنابراین در عصر دانایی وقتی انسان ها جایگاه های بی سابقه ای پیدا می کنند، فقط حکومت هایی می توانند پایدار بمانند که نگرش خود درباره انسان را متناسب با این تغییر، وفق دهند.
وی افزود: اگر حکومت ها افق دید خود را تغییر ندهند و از مشارکت دادن انسان ها اجتناب کنند، هزینه زیادی پرداخت خواهند کرد. از این جهت ما در ایران باید روی برخی الزامات بحث کنیم. یکی از این محورها، جلب مشارکت هم وطنان مقیم خارج از کشور است. یکی از رموز موفقیت چین این است که آنها از طریق هموطنان مقیم خارج خود توانستند در یک دوره کمتر از سی سال، صادرات خود را 70 برابر کنند در حالی که عضو WTO هم نبودند. بیش از دو دهه است که ما شاهد پدیده نوظهور جنگ جهانی استعدادها بین چین و آمریکا هستیم. آنقدر این نیروهای انسانی مهم هستند که بیش از 2400 ان جی او توسط چینی ها در دنیا ساخته شد تا استعدادهای خود را جذب کنند لذا تصمیم گیران ما باید بدانند در این شرایط، مشارکت زدایی از مردم و دانایان می تواند هزینه های زیادی برای امنیت ملی در بر داشته باشد.
مومنی در پایان گفت: ما که قبل از پیوستن به عصر اقتصاد دیجیتال یکی از بی سابقه ترین ابعاد نابرابری را به کشور تحمیل کرده ایم، باید از طریق توجه به منشا و پیامدهای نابرابری های ناموجه فزاینده در درون کشورمان بحث های بیشتری راه بیندازیم. ما با یک سرعت و شتاب بی سابقه در تغییر عرصه های حیات جمعی مواجه هستیم لذا نظام اساسی تصمیم گیری های اساسی کشور باید ببیند از دریچه مفهوم اقتصاد مقاومتی چه هزینه هایی کرده ایم و چه به دست آورده ایم؟ مقاومت در برابر تهدیدها، یکی از مولفه های عصر دانایی است اما عنصر کلیدی تر ظرفیت ها و فرصت هایی است که پدیدار می شود. آنها که دستی در اقتصاد سیاسی دارند می دانند که آسیب پذیری ایران از ناحیه عدم استفاده از فرصت ها، به مراتب شکنندگی آورتر بوده است بنابراین برجسته کردن فرصت های ناشی از اقتصاد دیجیتال و آمادگی ظرفیت های نهادی و انسانی یکی از ضروری ترین کارهایی است که می تواند در این زمینه رخ دهد. زنده یاد مرحوم دکتر عبدالهادی حائری نشان داد در نخستین موج انقلاب صنعتی، تصلبات فکری و جزم اندیشی های افراطی در ساحت های علم و دین آنچنان ضربه ای به توان ایران برای مواجهه با تغییرات وارد کرد که ما هنوز نتوانستیم کمر راست کنیم لذا اینکه به شکل های جدیدی از طالبانیسم و ... رنگ و لعاب ایرانی یا شیعی بدهیم خیلی خطرناک است. امیدوارم عده ای متوجه شوند رونق بخشی به دین مداحان به جای دین امثال شهیدان بهشتی و مطهری چه بر سر آینده ایران خواهد آورد و آنهایی که بازارگرایی مبتذل را به عنوان یک اندیشه متصلب و فاجعه ساز برای دیروز، امروز و فردا تدارک دیده اند نیز باید بفهمند این نوع تفکر می تواند ایران را با بن بست مواجه کند.
دکتر حسین راغفر عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا(س) و اقتصاددان نیز در این نشست گفت: ما امروز به یک مصرف کننده صرف در حوزه اقتصاد دیجیتال تبدیل شده ایم. اگرچه اقتصاد دیجیتال در ابتدای راه خود است اما تحولات مهمی را در آینده رقم می زند لذا پرداختن به آن یک مسئله مهم و ضروری است.
وی افزود: یکی از آثار اقتصادی دیجیتال تغییر در سازمان کار است و به تبع آن روابط اجتماعی و مقررات نیز تغییر می کند. در نتیجهه ما با پدیده ای روبرو هستیم که جبر فناوری نامیده می شود. از طرفی هوش مصنوعی و رباتیک به عنوان فناوری های دگرگون کننده با کیفیت های حیاتی تر از فناوری های فضای مجازی و سایر فناوری های قبلی مطرح هستند. هوش مصنوعی یک سیستم یکپارچه است که اهداف کسب اطلاعات، اصول استدلال منطقی و قابلیت های خودتصحیح را در درون خود دارد. محصولات هوش مصنوعی از لوازم خانگی مانند ماشین های ظرفشویی هوشمند گرفته تا دستگاه های پزشکی هوشمند، تلفن ها و رایانه های هوش مصنوعی، بلندگوهای هوشمند، منابع انسانی هوش مصنوعی و ... بدون دخالت انسان مستقل عمل می کنند و می توانند الگوهایی را برای تصمیم گیری ورسیدن به نتایج متفاوت یاد بگیرند و شناسایی کنند.
راغفر با بیان این پرسش که نقش فناوری های مبتنی بر هوش مصنوعی بر مشارکت سیاسی چیست؟ خاطرنشان کرد: فناوری همیشه منبع دائمی نااطمینانی ها، ریسک ها، تغییرات و در بسیاری موارد اختلال ها بوده است درنتیجه فناوری به تنظیم کننده ها نیاز دارد تا تصمیمات پیچیده ای اتخاذ کنند ازجمله اینکه چه زمانی باید مداخله کند و چه نوع مداخله ای به کار گرفته شود.
وی با اشاره به شاخص های حوزه اقتصاد دیجیتال گفت: 26 درصد اقتصاد دیجیتال در آمریکا و 24 درصد آن در اختیار چین است.
اقتصاد دیجیتال شامل بلاکچین، تحلیل داده، هوش مصنوعی، چاپگرهای سه بعدی، اینترنت اشیا، اتوماسیون و رباتیک و فضای ابری است. 75 درصد فناوری های مربوط به بلاک چین در اختیار چین و آمریکا است. این دو کشور حدود 90 درصد سرمایه گذاری ها در حوزه پلتفرم ها به خود اختصاص داده اند. علاوه براین، ما شاهد تحول شاخص های اقتصاد دیجیتال هستیم. رشد جریان اطلاعات نیز به جایی رسیده است که سرعت ترافیک اینترنت از 100 گیگابایت در روز به 150 هزار گیگابایت در ثانیه رسیده است.
استاد دانشگاه الزهرا با اشاره به نابرابری های موجود در حوزه دیجیتال، گفت: تقریبا نیمی از جمعیت جهان به اینترنت دسترسی ندارند. در کشورهای با کمترین میزان توسعه، از هر 5 نفر تنها یک نفر می تواند به اینترنت وجود دارد. نکته تکان دهنده در این زمینه نگرانی از تکرار تحولاتی است که در جریان انقلاب صنعتی دنیا را به کشورهای توسعه یافته و عقب مانده تقسیم کرد لذا انقلاب صنعتی چهارم در حال شکل گیری است و اگر کشورها نتوانند مشارکتی در آن داشته باشند، به زودی تبدیل به زائده هایی در جریان اقتصاد جهانی می شود.
وی افزود: برخی از اثرات کلیدی دیجیتالی شدن مربوط به سیاست پولی به تولید و بهره وری، بازار کار، دستمزدها و قیمت ها مربوط می شود. پیش بینی هایی وجود دارد که به دلیل سلطه فناوری های هوش مصنوعی که تمام وظایف کنونی بشر را در زندگی روزمره اجرا می کند، بیکاری انبوه ایجاد خواهد شد تا جایی که گفته می شود تا سال 2030 حدود یک میلیارد شغل از بین خواهد رفت. یکی دیگر از پیامدهای دیجیتال شدن اقتصاد این است که دانشگاه دیگر به شکل سنتی خود، وجود نخواهد داشت. از سویی با توجه به نقش تجارت الکترونیک بین مصرف کننده ها و مشاغل، پیشبینی می شود تورم کاهش پیدا کند و اگر فناوری های هوش مصنوعی به خوبی اداره شوند، رشد اقتصادی قابل توجهی را به همراه خواهند داشت، سطوح زندگی در سطح جهان را بالا می برند و به مقابله با بسیاری از چالش های حیاتی جهانی، مانند دستیابی به اهداف توسعه پایدار، افزایش سلامت جهانی یا مقابله با تغییرات آب و هوایی کمک می کنند.
راغفر در پایان گفت: اصلی ترین رقابتی که بین کشورهای رقیب در حوزه هوش مصنوعی وجود دارد، جذب نیروی انسانی متخصص است و با کمال تاسف باید بگویم هرچه دانشگاه های ما در این حوزه تولید می کنند، جذب کشورهای غربی می شوند.