اکبر خرمدین، حدود یک ماه پیش در مهرماه سال جاری به دلیل ابتلا به کرونا در بیمارستان رجایی کرج بستری شده بود. او پس از بهبود مجدد به زندان رجایی‌شهر برگردانده شد و سرانجام در ۳۰ آبان‌ماه به دلیل ایست قلبی در زندان فوت کرد.

جی پلاس؛ روزنامه اعتماد نوشت: ۷ ماهی می‌شد که از برگشتنم از آن مجتمع مخوف می‌گذشت؛ مجتمعی که اهالی اکباتان را در شوک عظیمی فرو برده بود.  اهالی خانه شماره ۴۶ طبقه ششم فاز یک شهرک اکباتان با شایعه‌های عجیب‌تر پس از مرگ و جنایت روبرو بودند.

آن روز دو حجله مربوط به بابک خرمدین در ابتدای ورودی بلوک شهرک اکباتان زده شده بود. خبرنگار اعتماد در گفت‌وگو با هر یک از اهالی مجتمع جز این ادعا که پدر خانواده مردی زحمتکش و آبرودار بوده و گاهی روی تاکسی که داشته کار می‌کرده است چیز دیگری نشنید.  خبر کشته‌شدن و مثله‌شدن بابک خرمدین، خواهرش آرزو و فرامرز داماد خانواده به دست پدر و مادرش جامعه و جهان را در شوک بزرگی فرو برده بود. همه ساکت شده‌ بودند و هیچ‌کس جرات قضاوت نداشت. بازیگران و چهره‌های مشهور به این خبر واکنش‌های مختلفی نشان داده بودند. در شبکه‌های اجتماعی عده‌ای هم از ترس، این اتفاق وحشتناک را به سخره گرفته‌ بودند. حالا با گذشت حدود ۸ ماه، اکبر خرمدین که پیش از قتل فرزندانش نیز از سرطان پروستات رنج می‌برد در زندان رجایی‌شهر ظهر دیروز (۳۰ آبان‌ماه) به دلیل ایست قلبی درگذشت. 

ماجرای قتل  فرزندان 

در اردیبهشت‌ماه سال جاری، دو ماهی از سال جدید نمی‌گذشت که خبر در رسانه‌ها و فضای مجازی پیچید: «پدر و مادر بابک خرمدین، یکی از کارگردانان ایرانی، با خوراندن قرص‌های خواب‌آور به بابک او را بیهوش کردند و با مثله کردن بابک هر تکه از جسدش را در یک منطقه از اکباتان در سطل اشغالی انداختند و اما جسد بی‌سر او هم سر و صداهای دیگری را در بر داشت.» 

پدر و مادر بابک خرمدین پس از دستگیر شدن اعتراف کردند: «قتل دخترشان آرزو و دامادشان فرامرز به دست آنها بوده و از این کار پشیمان نیستند و برای هر جنایت انگیزه‌ای جدید مطرح کردند. آنها ادعا کردند؛ فرامرز داماد خانواده‌شان مشکلات اخلاقی داشته و آرزو دخترشان نیز در کنار ارتباط با افراد غریبه، مشروبات الکلی و مواد مخدر مصرف می‌کرده، بابک هم که کلاس‌های خصوصی با دختران در اتاق خواب داشته است.» اما در جلسات بازجویی در دادسرای جنایی پایتخت، پدر و مادر بابک خرمدین هیچ‌گونه ندامتی در چهره‌شان دیده نمی‌شد که هیچ، آنها ادعا می‌کردند از کاری که کردند خوشحال هستند و اگر دستگیر نمی‌شدند پسر و دختر دیگرشان را نیز می‌کشتند. پس از این اعترافات تصویری عجیب از پدر بابک خرمدین در اینستاگرام و رسانه‌ها ثبت شد. تصویر «اکبر خرمدین» در عکس پس از اعترافات در جلسه بازجویی این‌گونه بود که؛ دستانش را به عنوان پیروزی مقابل دوربین گرفت تا تصویرش منتشر و دیده  شود. 

اعترافات پدر و مادر  بابک خرمدین  در  دادسرا  چه  بود؟ 

پدر و مادر بابک خرمدین صبح روز ۲۸ اردیبهشت‌ماه در جلسه بازپرسی در دادسرای جنایی حاضر شده بودند که این مرد 81 ساله در جلسه بازپرسی در دادسرای جنایی گفته بود: «هیچ‌کس به اندازه من مطالعه نکرده است. ۱۷ سال شبانه‌روزی تنها مشغولیت من خواندن کتاب بود و از زمانی هم که کرونا آمده، تمام خاطراتم را پاک‌نویس کردم و از 5 سالگی تا الان که 81 ساله‌ام همه را نوشته‌ام.

بهترین سرمایه یک انسان فرزند نیک است منتها فرزندان من ۱۷ سال زمانی که دانشگاه رفتند بالاسرشان نبودم و مادرشان با پنج کلاس نمی‌توانست آن‌طور که شایسته است جای من را پر کند. از هیچ‌کدام از قتل‌هایی که کردم عذاب وجدان ندارم. کابوسی به سراغم نمی‌آمد؛ چون احساس گناهی نمی‌کردم و کسانی را که کشتم فساد اخلاقی بالایی داشتند. اگر آزاد شوم دختر دیگرم را که آزیتا نام دارد به خاطر بدرفتاری‌هایش با نوه‌ام به قتل می‌رسانم و او را مثل خواهر و برادرش خواهم کشت.» 

مادر بابک خرمدین هم پشیمان نبود. او در بازجویی‌ها گفته بود: «اصلا ناراحت نیستم چون خیلی من زجر کشیدم و از دست‌شان اذیت شدم. اگر به قبل هم برگردم باز همین کار را می‌کنم؛ البته اگر خوب و مهربان باشند نه. بابک مرا کتک می‌زد. رویم نمی‌شود بگویم با من چه کار می‌کرد. شریکی نقشه کشیدیم. شوهرم مطرح کرد و من هم قبول کردم. قرار بود صبحش به پاسگاه برویم و اعتراف کنیم که ماموران آمدند. اما درباره قتل دختر و دامادم چیزی نگفتیم. آرزو در جریان قتل شوهرش بود و بابک هم می‌دانست آرزو کشته شده است. بابک اصلا برایش مهم نبود. او فهمیده بود. می‌گفت؛ آرزو نه زنگ می‌زند، نه خبری ازش هست، نکند بلایی سر آرزو آمده و کشته شده. اینها را می‌گفت ولی هیچ‌چیز دیگر برایش مهم نبود.»

شهریاری، معاون دادستان تهران نیز در خصوص پرونده خانواده خرمدین گفته بود: «در همان روز نخست بازداشت والدین بابک این احتمال را می‌دادیم که آنها مرتکب دو فقره قتل دیگر شده باشند و اطمینان داشتیم که دختر آنها، آرزو مفقود شده است. به نظر می‌رسد پدر بابک در سلامتی کامل به سر می‌برد و جنون نداشته است؛ هر چند باید معاینات مجدد انجام شود. پدر بابک جزییات قتل‌ها و اسامی و مطالب دیگر را به خوبی بیان می‌کند و این می‌تواند دلیلی بر صحت روانی او باشد.» 

از  بازسازی صحنه  جنایت  تا  ایست قلبی در  زندان

دوشنبه ۲۴ خردادماه، بازسازی صحنه قتل بابک خرمدین را درحالی‌که تیم جنایی پلیس آگاهی تهران بازپرس ویژه قتل و تیم فیلمبرداری تشخیص هویت تهران آنها را همراهی کرده بودند، انجام شد.

بازسازی صحنه قتل‌ها، حدود سه ساعت طول کشیده بود و اکبر خرمدین و همسرش چگونگی بیهوش کردن بابک و آرزو را با خوراندن آبگوشت و کله‌پاچه آغشته به داروی بیهوشی تشریح کرده بودند. سپس پدر بابک خرمدین نشان داده بود که در چه قسمتی از خانه وقتی بابک نیمه بیهوش چهاردست و پا به سمت آشپزخانه می‌رفته با چاقو به او حمله کرده و سپس با قتل پسرش او را به داخل حمام برده است. اکبر خرمدین سپس نحوه مثله‌کردن اجساد بابک و آرزو را در حمام خانه به نمایش گذاشته بود و جلو دوربین پلیس بازسازی کرده بود که چگونه اجساد قطعه‌قطعه شده را داخل چمدان و کیسه‌های زباله قرار داده؛ سپس شبیه به فیلم دوربین مداربسته آسانسور ساختمان نحوه انتقال اجساد را بازسازی کرده بود. 

در نهایت اکبر خرمدین، حدود یک ماه پیش در مهرماه سال جاری به دلیل ابتلا به کرونا در بیمارستان رجایی کرج بستری شده بود. او پس از بهبود مجدد به زندان رجایی‌شهر برگردانده شد و سرانجام در ۳۰ آبان‌ماه به دلیل ایست قلبی در زندان فوت کرد. 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.