جی پلاس/ به مناسبت سالروز رحلت؛
سید نعمت الله جزایری که بود؟/او در چه زمینه ای با علامه مجلسی همکاری کرد؟/وی در استنباط احکام از چه روشی بهره برده بود؟
سید نعمت الله جزایری از علمای شیعی در قرن یازدهم و دوازدهم هجری قمری بود. وی در محضر اساتیدی همچون علامه مجلسی، آقا جمال خوانساری، فیض کاشانی و شیخ حر عاملی شاگردی کرد و خود شاگردان بسیاری پرورش داد.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی سید نعمتالله جزایری اختصاص دارد.
سید نعمتالله جزایری (۱۰۵۰-۱۱۱۲ق) مشهور به محدث جزایری، از علمای شیعی قرن یازدهم و دوازدهم و سرسلسله خاندان سادات جزایری است که نسبش به امام کاظم(ع) میرسد. سید نعمت الله شاگرد عالمانی همچون علامه مجلسی، آقا جمال خوانساری، فیض کاشانی و شیخ حر عاملی بود. سید نعمتالله را به سرعت قلم و کثرت تألیفات وصف کردهاند. الانوار النعمانیة، قصص الانبیاء و کتاب کشکولی زَهر الربیع از آثار مشهور او است. او از علمای طرازِ اول مسلک اخباری محسوب میشود.
در همین رابطه بخوانید:
سید مرتضی کشمیری، عارفی که در مکتب ملاحسینقلی همدانی تربیت شد/ همه آنچه که باید از زندگی او بدانید
شیخ محمدرضا محقق تهرانی که بود؟/علت اینکه ایشان حتی در مابین نمازهای جماعت نیز کتاب می نوشت چه بود؟
علامه ابوالحسن شعرانی کیست؟/وی به کدام زبانها تسلط کافی داشت؟/کدام یک از بزرگان شاگردی اش را کردند؟
اطلاعات فردی
سید نعمتالله جزایری
لقب محدث جزایری
نسب سادات جزایری - امام کاظم(ع)
تاریخ تولد ۱۰۵۰ق
زادگاه روستای صباغیه از جزایر بصره
محل زندگی اصفهان و شوشتر
اطلاعات علمی
استادان علامه مجلسی، شیخ حر عاملی، محقق سبزواری، محقق خوانساری و...
شاگردان ابوالحسن بن محمد زمان بن عنایت الله تستری، ابوالقاسم بن محمد مرعشی شوشتری، عبدالحسین بن خواجه کلبعلی گَرگَری
محل تحصیل هویزه، شیراز، اصفهان، عتبات عالیات
تألیفات الانوار النعمانیة، انیس الوحید، جواهر الغوالی، کشف الاسرار، النور المبین، ریاض الابرار
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی
اجتماعی تولیت مسجد جامع اصفهان و امامت جمعه در دوره صفوی
زندگینامه سید نعمت الله جزایری
نسب، تولد، درگذشت
سید نعمت الله جزایری سرسلسله خاندان سادات جزایری است که سه قرن در منطقه خوزستان به ویژه شوشتر، خدمات علمی و دینی ارائه میکردند.[۱] نسب آنان به عبدالله بن موسی بن جعفر، فرزند امام کاظم (ع)، میرسد.[۲] به نوشته سید نعمتالله او در ۱۰۵۰ در روستای صَباغیه از جزایر بصره، محلی میان دجله و فرات به دنیا آمد.[۳]
بزرگترین فرزندِ پسرِ او، سید نورالدین بود که نسبت بیشتر سادات جزایری به وی میرسد، از این رو آنان به سادات نوریه نیز مشهورند.[۴] برخی از فرزندان و نوادگان او در شوشتر ماندند و برخی در هند، نجف و جاهای دیگر ساکن شدند.
سید نعمتالله در ۱۱۱۱ق برای زیارت به مشهد رفت و در راه بازگشت به شوشتر، در خرم آباد بیمار شد و در پلدختر درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. وفات وی را در ۲۳ شوال ۱۱۱۲ق ذکر کردهاند.[۵]
تحصیلات
سید نعمت الله در پنج سالگی به مکتب رفت و قرآن را ختم کرد و قصاید و اشعار بسیاری فراگرفت.[۶] سپس به آموختن صرف و نحو همت گماشت و برای ادامه تحصیل به هُوَیزه رفت.[۷]
شیراز
سید نعمت الله به همراه برادرش سید نجم الدین، و عموزادهاش سید عزیزالله به شیراز سفر کرد که از مراکز علمی آن روزگار بود و در مدرسه منصوریه ساکن شد.[۸] سید نعمتالله نه سال در شیراز اقامت کرد و در این مدت به تکمیل دانش خود در ادبیات، علوم عقلی و نقلی پرداخت. در آنجا زندگی بر او تنگ آمد، به درخواست خانوادهاش به زادگاهش بازگشت.[۹]
اصفهان
اشتیاق به تحصیل موجب سفر مجدد او به شیراز شد، اما پس از یک ماه، به علت فوت پدرش و آتش گرفتن مدرسه منصوریه، به اصفهان رفت و چهار سال نزد علامه مجلسی (متوفی ۱۱۱۰) به تحصیل حدیث و علوم دینی پرداخت.[۱۰] میرزا تقی دولتآبادی در نزدیکی حمام شیخ بهایی، مدرسهای ساخت و از سید نعمت الله خواست که در آنجا تدریس کند. سید نعمتالله هشت سال در این مدرسه به تدریس علوم دینی، تألیف و همکاری با علامه مجلسی در نگارش و تدوین بحارالانوار و مرآة العقول مشغول شد.[۱۱]
عتبات عالیات
چشمان سید نعمت الله پس از مدتی ضعیف شد و برای شفا و زیارت، از طریق کرمانشاه عازم عتبات عالیات شد[۱۲] و در آنجا با چند تن از عالمان و فقیهان ملاقات کرد.
جزایر
سپس به زادگاهش بازگشت و سه ماه در آنجا اقامت کرد. سید نعمت الله در همین زمان نوشتن مقصود الانام فی شرح تهذیب الاحکام را آغاز کرد.[۱۳]
هویزه
در پی حوادث سیاسی سال ۱۰۷۹ق، مردم جزایر مجبور به نقل مکان به هویزه و دیگر شهرهای مجاور شدند، سید نعمتالله نیز در میان آنان بود. سید علی بن مولی خلف موسوی فلاحی (درگذشته ۱۰۸۸ق)، از سادات مشعشعیان، از او استقبال کرد.[۱۴] سیدعلی آثار علمی فراوانی داشته است. افندی اصفهانی مدعی است بسیاری از مطالب علمی کتابهای سید نعمت الله از آثار سید علی گرفته شده است.[۱۵] سید علی احترام زیادی برای سید نعمتالله قائل بود و تا زمان مرگش با او در ارتباط بود.[۱۶]
شوشتر
سید نعمت الله جزایری پس از چند ماه اقامت در هویزه، عازم اصفهان شد اما در میانه راه به شوشتر رفت و به درخواست مردم این منطقه در آنجا اقامت کرد. حاکم وقت شوشتر، فتحعلی خان، که از طرف دولت صفوی (حکومت: حدود ۹۰۶ـ۱۱۳۵) به حکومت این منطقه گمارده شده بود، در بزرگداشت سید نعمت الله تلاش زیادی کرد و در کنار مسجد جامع برای وی خانهای درنظر گرفت و مسئولیت تمام امور شرعی شوشتر، از جمله تدریس علوم دینی، تولیت مسجد جامع و امامت جمعه و امر به معروف و نهی از منکر، را به او واگذار کرد.[۱۷]
اساتید
نعمت الله در جزایر بصره، هویزه، شیراز و اصفهان نزد عالمان بسیاری به تحصیل علوم دینی پرداخت.[۱۸]
جزایر
در جزایر نزد این اشخاص علوم دینی را فراگرفت:
یوسف بن محمد بناء جزایری (متوفی پیش از ۱۰۷۰)، عالم و قاضی.[۱۹]
محمد بن سلمان / سلیمان جزایری (متوفی بعد از ۱۰۷۰)، فقیه و ادیب.[۲۰]
حسین بن سبتی حویزی ، مدرّس و ادیب.[۲۱]
شیراز
استادان و مشایخ سید نعمت الله در شیراز، به گفته خودش، بیست تن بودند[۲۲] که از آن جملهاند:
میرزا ابراهیم فرزند صدرالمتألهین شیرازی (متوفی ۱۰۷۰).[۲۳]
جعفر بن کمال الدین بحرانی (متوفی ۱۰۹۱).[۲۴]
صالح بن عبدالکریم کرزکانی بحرانی (متوفی ۱۰۹۸).[۲۵]
عبدعلی بن جمعه حویزی، مؤلف تفسیر نورالثقلین (متوفی بین سالهای ۱۰۸۹ و ۱۰۹۷).[۲۶] سه نفر اخیر در زمره مشایخ حدیث او نیز به شمار میآیند، چنانکه او خود در اجازه روایت به حسین بن محیی الدین جامعی عاملی، به آنان اشاره کرده است.[۲۷]
اصفهان
سید نعمتالله در اصفهان نزد این استادان به تحصیل علوم دینی پرداخت:
علامه مجلسی[۲۸] که از مشایخ مهم او بود.[۲۹] او سه اجازه به سید نعمتالله داد که مبسوطترین آنها در پایان نسخهای از نهج البلاغه، به خط خود مجلسی نوشته شده است.[۳۰]
محمدباقر بن محمدمؤمن خراسانی معروف به محقق سبزواری؛ متوفی ۱۰۹۰).[۳۱]
آقاجمال فرزند آقاحسین خوانساری (محقق خوانساری ؛ متوفی ۱۰۹۹).[۳۲]
فیض کاشانی (متوفی ۱۰۹۱)[۳۳] سید نعمتالله جزایری از ملازمان و شاگردان خاص او بود.[۳۴]
شیخ حر عاملی (متوفی ۱۱۰۴)[۳۵] جزایری بخشی از احادیث را نزد وی خوانده و او را به انصاف ستوده است. حرّ عاملی اذعان میکرده که اشکالاتِ گونهای از قیاس، از جمله قیاسِ منصوص العله و اولویت، را از سید نعمتالله آموخته است.[۳۶]
شاگردان
شاگردان سید نعمتالله جزایری پرشمارند. سید عبدالله جزایری، نوه او، در تذکره شوشتر[۳۷] و محمد جزایری در کتاب نابغه فقه و حدیث،[۳۸] به ترتیب الفبا، نام آنان را ذکر کردهاند، از جمله آنانند:
ابوالحسن بن محمد زمان بن عنایت الله تستری (متوفی ۱۱۴۳).[۳۹]
ابوالقاسم بن محمد مرعشی شوشتری .[۴۰]
عبدالحسین بن خواجه کلبعلی گَرگَری شوشتری (متوفی ۱۱۴۱) که نزد سید نعمت الله زبدة الاصول را خواند و از وی اجازه روایت اخذ کرد.[۴۱]
علی بن حسین جامعی عاملی، از عالمان و مفسران مشهور.[۴۲]
عنایت الله بن محمد زمان تستری (متوفی ۱۱۴۷).[۴۳]
مجدالدین بن قاضی شفیع الدین دزفولی (متوفی پیش از ۱۱۶۵).[۴۴]
فتح الله بن علوان کعبی دَوْرَقی (متوفی ۱۱۳۰).[۴۵]
محمدهادی بن سید محمد مرعشی تستری (متوفی ۱۱۳۷).[۴۶]
یعقوب بن ابراهیم بختیاری حویزی (متوفی ۱۱۵۰)، که نخست در شیراز و سپس در شوشتر نزد سید نعمتالله به تحصیل علم پرداخت .[۴۷]
محمد بن علی نجار شوشتری (متوفی ۱۱۴۰ یا ۱۱۴۱) که از شاگردان بزرگ سید نعمتالله بود و از طرف او به امامت جماعت نیز منصوب شد،[۴۸] در علوم شرعی به ویژه تجوید و تفسیر مهارت داشت و کتاب مجمع التفاسیر از آثار اوست.[۴۹] او یادداشتهای تفسیری سید نعمتالله را نیز در کتابی با عنوان عقود المرجان گردآوری کرده است.[۵۰]
روش علمی؛ اخباری میانهرو
محققان اتفاقنظر دارند که مسلک جزایری در استنباط احکام نه اصولی بوده نه اخباری صرف، بلکه او میانهرو بوده است.[۵۱] منبع آنان در این داوری، سخنان جزایری در کتابها و رسالههای متعدد او بوده که در آنها به اخذ طریقه وسطا تصریح و آن را روش استادش علامه مجلسی ذکر کرده است.[۵۲] منظور جزایری از طریقه وسطا، آن گونه که خود در مقدمه کتاب غایة المرام فی شرح تهذیب الاحکام توضیح داده[۵۳]، اعتقاد به حجیت ظواهر قرآن در تشریع است و آن را طریقی دانسته که نه مانند طریق مجتهدان اصولی است که به قواعد و استنباط و استدلالهای عقلی تکیه زدهاند و نه مانند اخباریهایی چون محمد امین استرآبادی که هرگونه استنباط مبتنی بر قواعد ظنی را انکار کرده و عمل به ظواهر قرآن را از مصادیق آن شمردهاند.[۵۴] جزایری پس از نقل سخنان محمدامین استرآبادی در الفوائد المدنیة و تصدیق سخنان وی، بر رأی او مبنی بر عدم حجیت ظواهر کتاب خرده گرفته است.[۵۵]
یکی از دلایلی که سبب شده تا محققان، جزایری را میانهرو بدانند، نظر او درباره برخی از موارد شبهه تحریمیه ، مانند نوشیدن قهوه و مصرف دخانیات، است که در حرمت آنها نصّی(آیه یا حدیث) وارد نشده است.[۵۶] اخباریها در این گونه موارد، بنا بر احتیاط، قائل به عدم جوازند، اما جزایری از این نظر عدول کرده، قائل به اباحه شده است.[۵۷]
نشانههای اخباریگری
در باب منابع تشریع، همچون سایر اخباریها، فقط کتاب و سنت را معتبر شمرده و اجماع، استصحاب، عقل و تمام گونههای قیاس از جمله قیاس منصوص العلة و اولویت را باطل دانسته است.[۵۸]
در صورت تعارض نقل با ادله عقلی، نقل را مقدّم دانسته است.[۵۹] وی برای اثبات این مطلب، به اخبار صحیحه (دلیل نقلی) استناد کرده است.[۶۰]
وی بر خلاف علامه مجلسی[۶۱] که تقلید از میت را جایز نمیدانسته، همانند اخباریها قائل به جواز تقلید از میت بوده است.
در سخنان جزایری برداشتی از ماهیت احکام شرعی و نحوه استنباط آنها را میتوان استخراج کرد که دستکم تا صورتبندی نهایی آرای فقهی و اصولیاش، وی در زُمره اخباریها قرار میگیرد، زیرا وی از سویی فقه را نه مجموعهای از قواعد کلی، بلکه انبوهی از روایات جزئی دانسته است که یگانه ملاک معتبر استنباط و مبنای عمل اند[۶۲] و از سوی دیگر، برای غنی کردن منابع روایت و محدود کردن دامنه استنباط عقلی، علاوه بر نقد نظریه تقسیم چهارگانه احادیث (صحیح ، حسن ، موثق و ضعیف )، که مستلزم مناقشه درباره بسیاری از احادیث است [۶۳] بر وثاقت بسیاری از کتابهای حدیثی چون عیون اخبار الرضا اثر شیخ صدوق، الاحتجاج طَبْرِسی و الفقه الرضوی صحه گذاشته است.[۶۴]
تألیفات و آثار علمی
کتاب ها، رسالهها و حواشی به جامانده از سید نعمت الله جزایری فراوان است، چنانکه وی را به سرعت قلم و کثرت تألیفات وصف کردهاند[۶۵] او بر بسیاری از کتابها و متون حدیثی شرح و حاشیه نگاشته است.[۶۶] با مراجعه به تعدادی از این آثار میتوان دریافت که هدف عمده جزایری، منابع حدیثی و در واقع نقدی بر آرای مجتهدان اصولی بوده است.[۶۷] شرحها و حاشیهنویسیها در آغاز به صورت یادداشتهایی بوده که سید نعمتالله بر کتابهای مختلف نگاشته سپس آنها را به قلم خود یا شاگردانش بازنویسی و مدون کرده است.[۶۸] جزایری همچنین بر کتابهایی چون تفسیر بیضاوی ، قاموس اللغة فیروزآبادی و کتابهای چهارگانه حدیث که در ایام تحصیل خوانده و آنها را استنساخ کرده بود، نیز حاشیه نوشته است.[۶۹]
تفسیر رویدادها با گفتمان دینی
سید نعمت الله کتابی با عنوان مُسکن الشُجُون فی حکم الفرار من الطاعون نوشته که در آن به شرح بیماری طاعون و شیوع آن در بغداد، جزایر و هویزه پرداخته است. این واقعه در ۱۱۰۲ق در شام ، آسیای صغیر و عراق و بخشهای جنوب شرقی ایران رخ داد که عده بسیاری بر اثر آن درگذشتند. او در این کتاب علل وقوع و راههای پیشگیری از این بیماری را از منظر دینی و با نگاه ادیبانه خود بررسی کرده است.[۷۰]
آرای جزایری در باب طاعون نمونه آشکار تفسیر دینی رویدادهاست. این گفتمان دینی امکانات تازهای را در ادبیات مرگ ابداع کرده است.
همنشینی با حاکمان
سید نعمتالله با عالمان و نیز حاکمان مناسبات خوبی داشت. او را، به سبب همنشینی زیاد با سلاطین، نکوهش کردهاند.[۷۱]
پانویس
۱. اعتمادالسلطنه، مرآةالبلدان، ۱۳۶۷ـ۱۳۶۸ش.، ج۱، ص۷۰۳ـ ۷۰۵؛ جزایری، ۱۳۹۷، ج۱، ص۲۲.
۲. جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۵؛ اعرجی، مناهل الضرب، ۱۳۷۷ش، ص۴۹۸ـ ۴۹۹.
۳. جزایری، کشف الاسرار، ۱۴۰۸ق، ج۱، مقدمه موسوی جزائری، ص۱۵؛ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۲.
۴. جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۳۵۵.
۵. جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۶؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۵؛ خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۹.
۶. جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۳.
۷. جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۴.
۸. جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۷؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۸.
۹. جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۹ـ۳۱۲.
۱۰. جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۲.
۱۱. جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۳؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰؛ بهشتی، اخباریگری، ۱۳۹۱ش، ص۱۵۲.
۱۲. جزایری، الانوار النعمانیة، ج۴، ص۳۱۳.
۱۳. جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۶ـ ۳۱۸.
۱۴. جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۸ـ۳۱۹؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰ـ۱۰۱.
۱۵. افندی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۸۰.
۱۶. جزایری، مسکن الشجون، نسخه خطی، ص۳۷.
۱۷. جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۳ـ۷۴؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۱.
۱۸. خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۰.
۱۹. جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۳۲.
۲۰. جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۱۱ـ۲۱۲.
۲۱. جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۵.
۲۲. جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۳۹.
۲۳. جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۸۵؛ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۲.
۲۴. جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۸۰-۸۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۷۱.
۲۵. جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۲.
۲۶. جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۴۸؛ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۹.
۲۷. جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۶۴.
۲۸. جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۳.
۲۹. جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۸.
۳۰. جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۵۷ـ ۱۶۳.
۳۱. جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۳؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۶۳.
۳۲. جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۸۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۷۹.
۳۳. جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۸۴؛ بحرانی، لؤلؤة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، ص۱۳۰؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۱۵.
۳۴. جزایری، التحفة السنیة، نسخه خطی، ص۳۳۹.
۳۵. جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۶۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۰۲ـ۲۰۳.
۳۶. جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۶۱.
۳۷. جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۷ـ۱۶۳.
۳۸. جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۵۲ـ۳۲۶.
۳۹. جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۷؛ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۳؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۵۲ـ۲۵۳.
۴۰. جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۸ـ ۱۵۹.
۴۱. جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۷۱.
۴۲. جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۷۴ـ ۲۷۵.
۴۳. جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۵۷؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۷۷ـ۲۷۹.
۴۴. جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۲.
۴۵. جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۵۸.
۴۶. جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۸۹.
۴۷. جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۹۲.
۴۸. جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۰۱.
۴۹. جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۸؛ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۶۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۰۴.
۵۰. آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۳۷۲ش، ص۷۰۶؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۵، ص۳۰۵.
۵۱. خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۰؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۳۰ـ ۳۳۲؛ جزایری، کشف الاسرار، ۱۴۰۸ق، ج۱، مقدمه موسوی جزائری، ص۳۹ـ۴۰.
۵۲. جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۴۰، ج۲، ص۱۴۰.
۵۳. جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۴۰.
۵۴. استرآبادی، الفوائد المدنیة، ۱۴۲۴ق، ص۲۶۹ـ۲۷۱، ۳۳۶ـ ۳۳۸.
۵۵. جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج ۱، ص۱۶.
۵۶. جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۳۲؛ حکیم، ص۹۷ـ ۹۸.
۵۷. جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۵۵-۶۰.
۵۸. جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۱۱ـ۱۵، ۲۲، ۳۷، ۵۹ـ۶۱، ج۲، ص۵۱؛ جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۴۸۵، ۵۱۴.
۵۹. جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۵ـ۳۶.
۶۰. الأنوار النعمانیة، ۱۳۸۲ق، ج۳، ص۱۳۳.
۶۱. مجلسی، نظم اللئالی، ۱۴۱۱ق، ص۱۳ـ۱۴.
۶۲. جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۵ـ۳۶، ج۲، ص۹۵.
۶۳. جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج ۱، ص۲ـ۴.
۶۴. جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۸.
۶۵. جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۶؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۴۶.
۶۶. جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۴.
۶۷. برای نمونه نگاه کنید: جزایری، لوامع الانوار، نسخه خطی، ص۵؛ جزایری، انیس الوحید، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۶.
۶۸. جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۴.
۶۹. شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰.
۷۰. جزایری، مسکن الشجون، نسخه خطی، ص۶۳.
۷۱. بَحْرانی، لؤلؤة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، ص۱۱۱.
۷۲. در این سال حسین پاشا، حاکم بصره بر سلطان محمد عثمانلو، وزیر بغداد، شورش کرد. سلطان محمد لشکری را برای جنگ با وی روانه بصره ساخت. حاکم بصره به جزایر رفت و در آنجا به دفاع از خود پرداخت، اما پس از چهار ماه مقاومت و محاصره جزایر، سرانجام لشکریان بغداد او را شکست دادند و او به سوی هندوستان گریخت. مردم جزایر، که از یاران پاشا بودند، از بیم جان به هویزه و شهرهای مجاور گریختند.
منابع
آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعة، چاپ علینقی منزوی و احمد منزوی، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعة: الکواکب المنتشرة فی القرن الثانی بعد العشرة، چاپ علی نقی منزوی، تهران، ۱۳۷۲ش.
آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، مصفی المقال فی مصنفی علم الرجال، چاپ احمد منزوی، تهران، ۱۳۳۷ش.
استرآبادی، محمدامین بن محمدشریف، الفوائد المدنیة، چاپ رحمةاللّه رحمتی اراکی، قم، ۱۴۲۴ق.
اعتمادالسلطنه، محمدحسن بن على، مرآةالبلدان، چاپ عبدالحسین نوائى و میرهاشم محدث، تهران، ۱۳۶۷ـ۱۳۶۸ش.
اعرجی، جعفربن محمد اعرجی، مناهل الضرب فی انساب العرب، چاپ مهدی رجائی، قم، ۱۳۷۷ش.
افندی اصفهانی، عبداللّه بن عیسی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، چاپ احمد حسینی، قم، ۱۴۰۱ق.
بحرانی، یوسف بن احمد، لؤلؤة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، قم، بیتا.
بهشتی، ابراهیم، اخباریگرى، تاریخ و عقاید، موسسه علمى فرهنگى دار الحدیث، قم، ۱۳۹۱ش.
جزایری، عبداللّه بن نورالدین، الاجازة الکبیرة، چاپ محمد سمامی حائری، قم، ۱۴۰۹ق.
جزایری، عبداللّه بن نورالدین، التحفة السنیة فی شرح نخبة المحسنیة، نسخه خطی کتابخانه آستان قدس رضوی، ش۲۲۶۹.
جزایری، عبداللّه بن نورالدین، تذکره شوشتر، اهواز، کتابفروشی صافی، بیتا.
جزایری، عبداللّه بن نورالدین، نابغه فقه و حدیث: سید نعمتالله جزائری، قم ۱۴۱۸ق.
جزایری، نعمتالله بن عبدالله، الانوار النعمانیة، بیروت ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
جزایری، نعمتالله بن عبدالله، الانوار النعمانیة، مقدّمه: محمّدعلى قاضى طباطبایى، بنىهاشمى، تبریز، ۱۳۸۲ق.
جزایری، نعمتالله بن عبدالله، زهرالربیع، ج۱، بیروت، دارالجنان، ۱۴۱۴ق/۱۹۹۴م.
جزایری، نعمتالله بن عبدالله، زهرالربیع، ج۲، بیروت، مؤسسه البلاغ، ۱۴۲۰ق/۱۹۹۹م.
جزایری، نعمتالله بن عبدالله، غایة المرام فی شرح تهذیب الاحکام، نسخه خطی کتابخانه مجلس شورای اسلامی، ش۷۷۰۳ـ۷۷۰۴.
جزایری، نعمتالله بن عبدالله، کشف الاسرار فی شرح الاستبصار، چاپ طیب موسوی جزائری، قم، ۱۴۰۸ق.
جزایری، نعمتالله بن عبدالله، لوامع الانوار فی شرح عیون الاخبار، نسخه خطی کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی، ش۲۱۶.
جزایری، نعمتالله بن عبدالله، مسکن الشجون فی حکم الفرار من الطاعون، نسخه خطی کتابخانه آیت اللّه مرعشی نجفی، ش۳۴۴۲.
جزایری، نعمتالله بن عبدالله، مقامات النجاة، نسخه خطی کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ش ۳۴۹۶.
جزایری، نعمتالله بن عبدالله، نورالبراهین او انیس الوحید فی شرح التوحید، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۱۷ق.
جزایری، نعمتالله بن عبدالله، هدیة المؤمنین و تحفة الراغبین، نسخه خطی کتابخانه آیت آللّه مرعشی نجفی، ش ۳۹۰۱.
خوانساری، محمدباقر بن زینالعابدین، روضاتالجنات فى احوالالعلماء والسادات، چاپ اسدالله اسماعیلیان، قم ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲.
شوشتری، عبداللطیف بن ابیطالب، تحفة العالم، ذیل التحفة، چاپ صمد موحد، تهران، ۱۳۶۳ش.
عاملی، زین الدین بن علی شهیدثانی، رسائل الشهید الثانی، قم ۱۳۷۹ـ۱۳۸۰ش.
فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی، مفاتیح الشرائع، چاپ مهدی رجائی، قم ۱۴۰۱ق.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافى، چاپ علىاکبر غفارى، بیروت، ۱۴۰۱ق.
مجلسی، محمدباقر، نظم اللئالی، معروف بسؤال و جواب گردآورنده محمدبن احمد حسینی لاهیجانی، چاپ مهدی رجائی، قم، ۱۴۱۱ق.
خانبابا مشار، مؤلّفین کتب چاپی فارسی و عربی، تهران ۱۳۴۰ـ۱۳۴۴ ش.
دیدگاه تان را بنویسید