یکی از مهم‌ترین بخش‌های اعترافات پدر مقتول در دادسرا، ارتباطات نامتعارف پسرش با دختران بود و اینکه او با این بهانه که آنها شاگردانش هستند، این افراد را به خانه می‌آورد. اما یکی از پرسنل انتظامات می‌گوید که مقتول ارتباطات چندانی نداشت. با افراد زیادی رفت‌وآمد نداشت و او هرگز ندیده بود که وی با دختران مختلفی در رفت‌وآمد باشد.

جی پلاس؛ روزنامه همشهری نوشت: 3روز پس از قتل هولناک بابک خرمدین به‌دست پدر و مادرش، محوطه بلوکc2 شهرک اکباتان کاملا ساکت و آرام است. درست مثل همه ظهرها که رفت‌وآمد در اینجا کمتر است و بیشتر ساکنان یا در خانه‌هایشان مشغول استراحت هستند یا هنوز از محل کار به خانه برنگشته‌اند. در این میان تنها نشانه‌ها از ماجرای جنایت هولناکی که چند روز پیش در یکی از واحدهای این بلوک رخ داد، 2حجله است که عکس بابک خرمدین، کارگردان و مدرس سینما روی آن به چشم می‌خورد و یکی را در مقابل ورودی بلوک قرار داده‌اند و دیگری را مقابل مجتمعی که خانواده خرمدین ساکن آن هستند. بعضی از همسایه‌ها حاضر نیستند درباره اتفاقی که در نزدیکی‌شان رخ داده حرف بزنند و آنهایی هم که صحبت می‌کنند، هنوز در شوک هولناک‌ترین جنایتی هستند که در این محله رخ داده است.

همه ساکنان بلوک از ماجرای قتلی که در همسایگی آنها رقم خورده باخبرند. مخصوصا اعترافات عجیب پدر و مادر آقای کارگردان در روز دوشنبه در دادسرای جنایی تهران. جایی که پدر بابک درحالی‌ که از قتل پسرش خدا را شکر ‌کرد وگفت: ما با پسرم اختلاف عقیده داشتیم و با اینکه او کارگردان و مدرس بازیگری بود اما در سال‌های اخیر مدام با ما بدرفتاری می‌کرد و حتی گاهی من و مادرش را کتک می‌زد. او هنرجویانش را که همه‌شان دخترهای جوان بودند به خانه می‌آورد و به اتاقش می‌برد و مادرش را مجبور می‌کرد که از آنها پذیرایی کنند. او با من و مادرش مثل کلفت رفتار می‌کرد و آبروی ما را به خطر انداخته بود.

اعترافاتی که مادر بابک نیز آنها را تأیید کرد و مدعی شد که پسرش روزگار را برای آنها تیره و تار کرده بود و ارتباط خارج از عرفش با دختران زیادی که همراه او به خانه می‌آمدند، عاصی‌شان کرده و برای همین بود که نقشه قتلش را کشیدند.

اما همسایه‌ها، برخلاف ادعاهای پدر و مادر بابک، معتقدند تصویری که آنها از پسرشان عنوان کرده‌اند، با آنچه آنها دیده بودند کاملا متفاوت است.

مقابل بلوک، زن میانسالی که به‌گفته خودش از بدو ساخت شهرک اکباتان با خانواده‌اش در اینجا ساکن شده‌اند می‌گوید که بابک و خانواده‌اش را می‌شناخته است. او توضیح می‌دهد: بابک از دوستان صمیمی پسرم بود. آنها از کودکی باهم دوست بودند. باهم مدرسه می‌رفتند و این اواخر هم باهم دوچرخه سواری می‌کردند. آنها از اینجا با دوچرخه می‌رفتند پارک چیتگر و بعد برمی‌گشتند.

زن میانسال هنوز در شوک قتل صمیمی‌ترین دوست فرزندش است. او ادامه می‌دهد: بابک خیلی بچه خوبی بود. خیلی مودب و آرام بود. بچه من با هرکسی دوست نمی‌شد و به‌خاطر همین مطمئن هستم که بابک ظاهر و باطنش یکی بود. همیشه پسرم از او تعریف می‌کرد و اینهایی را که راجع به او می‌گویند باورم نمی‌شود. او پسری سر‌به زیر، آرام، مهربان و مودب بود و نمی‌توانم قبول کنم پدر و مادرش را اذیت می‌کرده و روزگار آنها را سیاه کرده بود.

حرف‌های زن تمام نشده که مردی میانسال درحالی‌که پاکت‌های بزرگ خرید در دستش است از راه می‌رسد. او ساکن طبقه پنجم است. یعنی یک طبقه پایین‌تر از محلی که جنایت در آنجا رخ داده بود. او و خانواده‌اش حدود 8سال است که در این مجتمع ساکن شده‌اند و در این مدت چندین بار بابک و مادرش را دیده است اما پدر خانواده را زیاد نمی‌شناسد و ندیده است. می‌گوید: آخرین باری که بابک و مادرش را دیدم حدود 20روز پیش بود. داشتند باهم برای خرید به فروشگاه می‌رفتند. بابک پسر آرامی بود. به‌نظر می‌رسید که رابطه خیلی خوبی با مادرش دارد و مطمئن هستم که اعترافات پدرش درست نیست. در این 8سالی که ما اینجا ساکن شده‌ایم، هرگز رفتار بدی از مقتول ندیده بودم.

بابک با افراد زیادی ارتباط نداشت

یکی از مهم‌ترین بخش‌های اعترافات پدر مقتول در دادسرا، ارتباطات نامتعارف پسرش با دختران بود و اینکه او با این بهانه که آنها شاگردانش هستند، این افراد را به خانه می‌آورد. اما یکی از پرسنل انتظامات می‌گوید که مقتول ارتباطات چندانی نداشت. با افراد زیادی رفت‌وآمد نداشت و او هرگز ندیده بود که وی با دختران مختلفی در رفت‌وآمد باشد.

حرف‌های این مرد را دختر جوانی که از شاگردان مقتول بوده نیز تأیید می‌کند. او و تعداد دیگری از همکلاسی‌هایش صبح امروز(سه‌شنبه) با هماهنگی هم به شهرک اکباتان آمده بودند و برای یادبود او اقدام به نصب هردو حجله‌ای کرده بودند که در محوطه بلوکc2 به‌چشم می‌خورند. دختر جوان می‌گوید: از وقتی خبر قتل استادمان را شنیدیم، شوکه شدیم. برای همین هماهنگ کردیم و امروز به اینجا آمدیم و در یادبود او این حجله‌ها را نصب کردیم.

او ادامه می‌دهد: هنوز باورم نمی‌شود که استاد آرام ما دچار چنین سرنوشت هولناکی شده باشد. ما در کلاس‌ها چیزی جز آرامش از او ندیدیم. گاهی وقت‌ها آنقدر آرام حرف می‌زد که حتی صدایش هم به سختی شنیده می‌شد. هیچ وقت لحن تندی نداشت و فرد محجوب و باحیایی بود.

دختر جوان اعتراف پدر مقتول درباره رفتار او را در روزنامه‌ها خوانده است. با این حال می‌گوید: هیچ‌وقت نمی‌شود باطن آدم‌ها را از روی ظاهرشان قضاوت کرد. شاید این سکه روی دیگری هم داشته اما آنچه اطمینان دارم این است که ظاهر استاد و رفتارش طوری بود که همه ما که دانشجوی او بودیم، او را فردی آرام و محجوب می‌شناختیم و برای همین هم بود که امروز به اینجا آمدیم تا برای یادبودش اقدام به نصب این حجله‌ها کنیم.

معمای خواهر ناپدیدشده

یکی از ابهاماتی که پرونده قتل بابک خرمدین را پیچیده کرده، ماجرای ناپدید شدن یکی از خواهرانش است. موضوعی که هم‌اکنون پلیس و تیم جنایی نیز در حال تحقیق روی آن هستند و ممکن است روند رسیدگی به این پرونده را وارد فاز تازه‌ای کند. یکی از ساکنان بلوک c2که این خانواده را به خوبی می‌شناسد می‌گوید: بابک خواهری به اسم آزیتا دارد. او چند سال پیش ازدواج کرد اما بعد از شوهرش جدا شد و دیگر نه او را دیدیم و نه شوهرش را. هردویشان ناپدید شدند و حالا هم مطالبی در شبکه‌های اجتماعی خوانده‌ام که نوشته بودند احتمال کشته‌شدن این دختر هم به‌دست پدرش مطرح شده است. نمی‌دانم این مسئله چقدر جدی است اما مطمئن هستم که اگر بابک هم از چند سال پیش همانند خواهرش از خانواده جدا می‌شد و مستقل زندگی می‌کرد، این اتفاق هرگز رخ نمی‌داد.

ساکنان بلوکc2 شهرک اکباتان تا حالا شاهد چنین اتفاقی در محل زندگی‌شان نبوده‌اند. آنها در سال‌های گذشته دیده بودند که دو سه نفر از دختران یا پسران جوان شهرک با پریدن از طبقات بالایی مجتمع‌ها دست به‌خودکشی زده‌اند اما اینکه پدر و مادری باهم همدست شوند و پسرشان را به قتل برسانند برایشان کاملا شوکه‌کننده است و منتظرند هرچه زودتر ابعاد پنهان این پرونده آشکار و مشخص شود که انگیزه اصلی در پرونده قتل مرد کارگردان چه بوده است.

 

اظهارات مادر بابک خرمدین: پسرم مدتی قبل با زنی در خارج از کشور شریک شده بود / قرار بود این زن به او ۳ میلیارد تومان بدهد تا او خانه و وسایل کار تهیه کند / او آبروی‌مان را برده بود / قرص‌هایی که در غذای پسرم ریختم از همان قرص‌هایی است که خودم مصرف می‌کردم

همشهری آنلاین: پدر و مادر کارگردان سینما در دادسرای جنایی به قتل فرزندشان اعتراف کردند.

پدر و مادر بابک خرمدین، کارگردان سینما، که در جریان یکی از هولناک‌ترین جنایت‌ها او را در خانه به قتل رسانده و بقایای جسد مثله‌شده‌اش را در سه‌سطل زباله در شهر رها کرده‌اند در نخستین جلسه بازجویی در دادسرای امور جنایی ضمن بازگوکردن انگیزه‌شان از این جنایت گفتند از قتل پسرشان پشیمان نیستند.

در این پرونده اتهام پدر بابک مشارکت در قتل عمدی و اتهام مادر او معاونت در قتل است. مادرش وقتی از سوی بازپرس پرونده تحت بازجویی قرار گرفت گفت از قتل فرزندش پشیمان نیست. او گفت: قرص‌هایی که در غذای پسرم ریختم از همان قرص‌هایی است که خودم مصرف می‌کردم. او آبروی‌مان را برده بود و مدام ما را با رفتارش آزار می‌داد.

این زن ادامه داد: مدتی قبل بابک با زنی که در خارج از کشور زندگی می‌کند شریک شده بود. قرار بود این زن به او ۳ میلیارد تومان بدهد تا او خانه و وسایل کار تهیه کند، اما نمی‌دانم چطور شد.

براساس این گزارش هم‌اکنون این زن و مرد در بازداشت به‌سر می‌برند و تحقیقات تکمیلی در این خصوص ادامه دارد.

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
33 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.