میرزا محمدحسین سیفی قزوینی ملقب به عماد الکتاب در سال ۱۲۴۰ شمسی در طایفۀ سیفی قزوین به دنیا آمد. خوشنویسی را با نسخ نویسی آغاز کرد و سپس به خط نستعلیق روی آورد و پیرو میرزا رضای کلهر شد، طوری که او را به عنوان کاملکننده شیوۀ کلهر نام می برند.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه و ادب این مرز و بوم و کسانی که کارنامه پر افتخار ادبی شان مایه مباهات سرزمین ایران است، در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های شاخص عرصه ادبیات را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی عماد الکتاب، خوشنویس برجسته کشور که پایه گذار مکتبی در این هنر اصیل ایرانی بود اختصاص دارد.
میرزا محمدحسین سیفی قزوینی (عمادُالکُتّاب) در سال ۱۲۴۰ هجری شمسی در طایفۀ سیفی قزوین به دنیا آمد. وی ابتدا خوشنویسی را با نسخ نویسی آغاز کرد و سپس به خط نستعلیق روی آورد و پیرو میرزا رضای کلهر شد، طوری که او را به عنوان کاملکننده شیوۀ کلهر نام می برند.
زندگینامه عماد الکتاب
پدرش قبالهنویس بود و مادرش از سادات سیفی قزوین، و به این مناسبت (سید بودن مادر)، میرزا نامیده شد. مدتی نزد میرزا محمدعلی خوشنویس خط آموخت. در چهارده سالگی برای کار نزد تاجری از اهالی شیروان به بادکوبه رفت. در شانزده سالگی پای پیاده راهی عتبات شد و سه سال در کاظمین ماند و از راه نوشتن زندگی کرد.
در همین رابطه بخوانید:
میرزا حبیب الله مجتهد خراسانی که بود؟/چرا وی قصد مهاجرت به مدینه را داشت؟/ویژگی های شعر او کدام است؟
سید محمدعلی روضاتی که بود؟/ارتباط وی با کدام مراجع نزدیک بود؟/تخصص ایشان در کدام علوم زبانزد است؟
می گویند آنقدر معیشت بر او سخت بود که حتی نمی توانست به کربلا برود. سرانجام همراه یکی از علما به کربلا رفت و پنج سال در این شهر و نجف اقامت کرد و ضمن نوشتنِ خط، علوم دینی خواند و سرانجام از تنگدستی به ستوه آمد و به ایران باز گشت.
دو سال در تهران ماند و ازدواج کرد. در سال ۱۲۷۱ شمسی در خیابان ناصرخسرو آموزشگاه خوشنویسی دایر کرد و اسم آن را «دارالکتابه» گذاشت. شاهنامهی فردوسی را برای مظفرالدین شاه خوشنویسی کرد و به این مناسبت لقب «عماد الکتاب» گرفت. در انقلاب مشروطه به جرگهی آزادیخواهان پیوست و در کودتای محمدعلیشاهی آوارهی کوه و بیابان شد.
پس از فرار شاه مستبد، هفت سال معلم مشق احمدشاه شد. در سال ۱۲۹۴ شمسی عضو انجمنی مخفی شد به نام «کمیتهی مجازات» که هدف آن از بین بردن هواداران مؤثر انگلیس در ایران بود. مأموریت نوشتن شبنامههای این کمیته با عمادالکتاب بود و گزارشی از انجام ترور توسط او ثبت نشده است. با خیانت یکی از اعضای کمیته، کمیته از هم پاشید و سران آن دستگیر و اعدام شدند.
عمادالکتاب هم به پنج سال حبس محکوم شد. در سال ۱۳۰۰، در ۶۰ سالگی از زندان آزاد شد و چهار سال بعد فرماننگار مخصوص رضا پهلوی شد و مدتی معلم خطّ پهلوی دوم بود.
در سال ۱۳۱۲ انجمن آثار ملی او را مأمور نوشتن کتیبه های آرامگاه فردوسی در طوس و کتیبه های دارالفنون، دانشسرای عالی، دانشگاه تهران و چند جای دیگر کرد. در همین سال نشان درجهی یک فرهنگِ وزارت معارف را دریافت کرد و سه سال بعد در ۲۶ تیر سال ۱۳۱۵ در سن ۷۵ سالگی از دنیا رفت و در امامزاده عبدالله شهر ری به خاک سپرده شد. او را پس از میرعماد و کلهر بزرگترین خوشنویس تاریخ ایران می دانند.
وی از مقلدان شیوه و سبک مرحوم میرزا محمدرضا کلهر بود که پس از فوت او جز عمادسیفی کسی دیگر جای او را نگرفته است فقید سعید در چند نوع خط از نستعلیق و شکسته و نسخ و ثلث از خفی و جلی استاد مسلم بوده از نقاشی نیز سررشته داشته است بهطوری که خود به قلم آبرنگ تصویر خویش را رسم کرده است.
درباره شدت علاقه او به میرزا محمدرضا کلهر چیزها گفته اند و از جمله مشهور است که وی در خواب نیز از استاد مسلم پیشین خط الهام و تعلیم می گرفته است. زندگانی عمادالکتاب به مناسبت عضویت او در کمیته مجازات خالی از گرفتاری ها نبوده و فقط به استثنای اواخر عمر که شغل درباری داشته و چندگاهی بهراحتی و آسایش زندگی میکرده مابقی پر از حوادث ایام بوده است.
این مرد بزرگوار در طول زندگانی خود از لحاظ خدمت به جامعه و روح وطن پرستی محل تکریم طرفداران علم و ادب و مظهر خدمات مهم و جالب توجهی بوده و سمت فرماننگاری داشته و در پاداش خدمت صادقانه خود از طرف وزارت معارف در سال ۱۳۱۳ شمسی به دریافت یک قطعه نشان درجه اول نائل آمده و قرین اعزاز و افتخار شده بود.
سرانجام طومار عمر با برکت او در سن هفتاد و پنجسالگی طی شد و در تاریخ ۲۶ تیرماه سال یکهزار و سیصد و پانزده ۱۳۱۵ شمسی در تهران دیده از جهان فرو بست.
شاگردان
عمادالکتاب همان کسی است که عدهای از خطاطان و استادان مسلم معاصر از شاگردان و تربیت یافتگان مکتب این ربالنوع هنر بوده و همگی غریق امتنان و سپاس آن مرحوم اند. وی شاگردان بسیاری داشت، از جمله علی منظوری، ملکالخطاطین، حسن زرینخط، علی اکبر کاوه و ابراهیم بوذری که هر یک به مقام استادی رسیدهاند.
آثار
عمادالکتاب آثاری از خود به یادگار گذاشته که بعد از این هرچه از عمر تمدن و تاریخ خط این مملکت بگذرد و تا هنگامی که از خط فارسی نشانی در عالم وجود داشته باشد هر قطعه از آنها نام شریف این استاد نابغه تاریخی خط را مخلد ساخته و در آینده بهتر از پیش عظمت وی را با لفظ تاریخ به آیندگان حکایت خواهد نمود.
کتاب شاهنامه فردوسی و کتیبههای مقبره آن شاعر عالیقدر آیات باهرهای است که هر بیننده اهل فنی را از قدرت قلم و اعجاز انگشتان پر هنر این خطاط اعجوبه چیره دست به حیرت آورده و مسحور می کند.
از دیگر آثار خطی او سیاحتنامه استانلی به آفریقا و ترجیعبند هاتف اصفهانی و کتاب اوصافالاشراف و یک دوره رسمالمشق ذیقیمت و بیمانند که به چاپ رسیده و همچنین کتیبه سردر ورودی مسجد سپهسالار و کتیبه های اطراف صحن خانقاه و مقبره صفی علیشاه و حدیث (ولایة علیبن ابیطالب ...) در حضرت عبدالعظیم(س) مقابل صحن حمزهبن موسیبن جعفر و کتیبه سر درب ورودی بیمارستان فیروزآبادی در شهر ری و غیره از آثار شیوه ای اوست.
منبع: وب سایت انجمن خوشنویسان اصفهان