میرزا حبیب الله شهیدی معروف به حبیب خراسانی، مجتهد، عارف و شاعر برجسته عهد قاجار است که در بیست و هفتم ماه شعبان ۱۳۲۷ قمری به طور ناگهانی و مشکوکی درگذشت.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، در راستای شناساندن بزرگان اندیشه دینی در این صفحه بر آنیم که این شخصیت های ارجمند جهان اسلام و تشیع را به مخاطبان معرفی کنیم و مطالب منتشرشده قطره ای است از دریای زندگی این بزرگواران که به قدر وسعمان است. باشد که مفید فایده افتد. این قسمت به زندگی میرزا حبیب الله شهیدی معروف به حبیب خراسانی اختصاص دارد.
میرزا حبیب اللّه شهیدی(۱۲۶۶-۱۳۲۷ق) معروف به حبیب خراسانی، شاعر، عارف و مجتهد شیعی دوره قاجاریه. وی شاگرد میرزای شیرازی، میرزا حبیبالله رشتی و فاضل دربندی بود و از میرزای شیرازی اجازه اجتهاد دریافت کرد و مدتی مقام مرجعیت خراسان را بر عهده داشت.
اطلاعات فردی
میرزا حبیب خراسانی
نام کامل: میرزا حبیب الله مجتهد رضوی
لقب حبیب، آقا
تاریخ تولد ۱۲۶۶ق
محل زندگی مشهد
تاریخ وفات ۱۳۲۷ق
محل دفن حرم امام رضا(ع)
شهر وفات بحرآباد
خویشاوندان سرشناس سید محمد مهدی خراسانی
در همین رابطه بخوانید:
محمدتقی آقا نجفی اصفهانی که بود؟/علت انتقال وی به وسیله دربار به تهران و مجددا به اصفهان چه بود؟
از زندگی عالم برجسته سید اسماعیل نوری طبرسی چه می دانید؟/وی در محضر کدام بزرگان شاگردی کرد؟
آیت الله العظمی یوسف مدنی که بود؟/عنایت علامه طباطبایی به وی چه بود؟/چه کسی بر وی نماز خواند
اطلاعات علمی
استادان میرزا نصرالله مجتهد فانی، میرزای شیرازی، میرزا حبیب الله رشتی و فاضل دربندی
محل تحصیل نجف
اجازه اجتهاد از میرزای شیرازی
سایر شاعر
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی
سیاسی: خانه خود را در اختیار انجمن ایالتی مشروطه قرار داد تا به امور مردم در آنجا رسیدگی شود
اجتماعی: کوشش در خرافه زدایی از فرهنگ شیعی
در جریان نهضت مشروطه، از صدور فتوای وجوب مشروطه خودداری کرد. او توجه ویژهای به پیراستن فرهنگ شیعی از خرافات داشت و مردم را از خرافات و برخی آیینها نظیر شبیهسازی صحرای کربلا منع میکرد. چند مدیحه در فضائل رسول اکرم (ص)، حضرت علی (ع) و امام مهدی(ع) از آثار اوست. مزار حبیب خراسانی در حرم امام رضا (ع) است.
زندگینامه میرزا حبیب الله مجتهد خراسانی
برخی، حبیب خراسانی را میرزا حبیب الله مجتهد رضوی یا حسینی نیز نامیده اند.[۱] تخلصش حبیب و در خراسان معروف به «آقا» بوده است.[۲] در ۹ جمادی الاولی ۱۲۶۶ق در مشهد به دنیا آمد. پدرش میرزا محمدهاشم مجتهد (متوفی ۱۲۶۹) نوه میرزا مهدی مجتهد معروف به شهید رابع بود.[۳] میرزا محمدمهدی، در ۱۲۱۸ق به فرمان نادر میرزا (متوفی ۱۲۱۸) پسر شاهرخ میرزا افشار که مشهد را تصرف کرده بود به شهادت رسید.[۴] به همین سبب فرزندان و نوادگان میرزامهدی به «شهیدی» معروف شده اند.[۵]
با بالا گرفتن اختلافات و تندروی مشروطهخواهان، حبیب تصمیم گرفت به مدینه سفر کند و باقی عمر را در آنجا بگذراند. او در عصر ۲۷ شعبان ۱۳۲۷ق در ۶۱ سالگی در بحرآباد بهطور ناگهانی درگذشت. پیکر او را در حرم امام رضا (ع) در صفه یا رواق پس پشت[۶]، روبه روی ضریح دفن کردند.[۷]
مرگ ناگهانی حبیب و حوادثی که پیش از درگذشتش رخ داد، سبب شد که در بین نزدیکانش شایع شود که مشروطهخواهان از بیم آنکه وی در خارج از ایران فتوایی علیه آنان صادر کند، او را مسموم کرده اند.[۸]
تحصیلات
پس از اتمام تحصیلات مقدماتی، فقه و اصول را نزد میرزا نصرالله مجتهد فانی، شوهر خواهرش که از مجتهدان و مدرسان بزرگ و مشهور خراسان بود، آموخت. هوش سرشار و حافظه قدرتمند وی هنگام نوجوانی و تحصیل زبانزد بود. سپس برای ادامه تحصیل به نجف رفت.[۹] در هنگام اقامت در نجف، با عارفی به نام میرزا مهدی گیلانی متخلص به خدیو (درگذشت ۱۳۰۹ق)[۱۰] آشنا شد و همراه او به مجالس صوفیه بغداد می رفت.
در مشهد
در مشهد، وی در سراچه بیرونی منزل میرزا هدایتالله، پدربزرگ حبیب که در جوار مسجد گوهرشاد بود اقامت داشت و پس از مدتی عده ای از مشاهیر خراسان از جمله صید علیخان درگزی (درگذشت ۱۳۳۲ق) به یاران و ارادتمندان وی که آنها را "اصحاب سراچه" یا "اهل سراچه" مینامیدند، پیوست. کمکم رفتار خاص و شیوه درویشانه زندگی اصحاب سراچه باعث شد برخی از متشرعان به مخالفت با آنها برخیزند و اصحاب هم تصمیم گرفتند متفرق شوند. حبیب هم در حدود ۱۲۹۵ق به سامرا به حلقه درس میرزای شیرازی پیوست[۱۱].
در عتبات و اخذ درجه اجتهاد
اقامت حبیب در عتبات عالیات حدود چهار سال طول کشید که در این میان همسر دوم اختیار کرد، به سفر حج رفت و در بازگشت به عراق، علاوه بر میرزای شیرازی از محضر میرزا حبیب الله رشتی و فاضل دربندی بهره برد و پس از نیل به درجه اجتهاد و دریافت تصدیق اجتهاد از میرزای شیرازی در حدود ۱۲۹۸ق به مشهد بازگشت.[۱۲]
مسئولیت امور شرعی در مشهد
مردم مشهد استقبال زیادی از میرزا حبیب کردند و مسئولیت مسائل شرعی که در خاندان حبیب سابقه داشت، به وی سپرده شد.[۱۳] حدود ۱۵ سال به ریاست روحانی مردم مشهد که اموری از قبیل قضا، تدریس، امامت جماعت، موعظه و سخنرانی بود پرداخت. حسن رفتار، درایت و شهامت وی در انجام وظایف دینی حتی زبانزد نسلهای پس از وی در خراسان بود.[۱۴]
دوران انزوا و عزلت
میرزا حبیب در حدود سالهای ۱۳۱۵ تا ۱۳۱۶ در بحرآباد با عارفی به نام سید ابوالقاسم درگزی (درگذشت ۱۳۱۹) دیدار کرد. پس از این آشنایی، او مسئولیت امور شرعی را رها کرد و به جز مواقعی خاص که برای موعظه مردم به مشهد میآمد، کنج عزلت گزید و حدود ۱۰ سال در روستاهای اطراف مشهد بهخصوص روستای کَنگ به عبادت، ریاضت و تفکر مشغول شد.[۱۵]
در انقلاب مشروطه
با ظهور انقلاب مشروطه، طرفداران مشروطه در خراسان از وی خواستند که فتوایی در وجوب مشروطه امضا کند. حبیب هم با بیان اینکه سالهاست از فتوا و امضا دست کشیده، حکم صریحی در این مورد نداد و فقط خانه خود را در اختیار انجمن ایالتی مشروطه قرار داد تا به امور مردم در آنجا رسیدگی شود.[۱۶]
خصوصیات
مجتهد روشننگر
او مجتهدی روشننگر بود که هنگام سرپرستی امورشرعی خراسان، مردم را از خرافات و برخی آیینها نظیر شبیهسازی صحرای کربلا منع میکرد[۱۷]. میرزا حبیب از نفوذ خود میان مردم و حاکمان برای حفظ احترام اشخاص استفاده می کرد؛ چنانکه هنگامی که توطئه دشمنان و حاسدانِ ملکالشعراء صبوری (متوفی ۱۳۲۲)، پدر محمد تقی بهار نزدیک بود وی را از ملکالشعرایی آستان قدس رضوی عزل کند، حبیب از نفوذ خود استفاده کرد و مقام ملکالشعرایی را برای صبوری حفظ کرد.[۱۸]
بنابر برخی نقلها[۱۹] وی زبان فرانسوی را در سفر به عتبات آموخت.
شخصیت ادبی
حبیب خراسانی:
از داغ غمت هر که دلش سوختنی نیست از شمع رخت محفلش افروختنی نیست
گرد آمده از نیستی این مزرعه را برگ ای برق مزن خرمن ما سوختنی نیست
در طوف حریمش ز فنا جامه احرام کردیم که این جامه به تن دوختنی نیست
دیوان حبیب خراسانی
حبیب شاعری برجسته و غزلسراست. با اینکه خود در دیوانش[۲۰] تصریح کرده که از اشتهار به شاعری چندان راضی نیست، اما سرآمدِ مجتهدان و دانشمندانی است که در دوره قاجار شعر سرودهاند.[۲۱] برخی از خصوصیات اشعار وی عبارتند از:
در غزلهای حبیب نشانی از اشعار سیاسی دوره مشروطه و تأثیر آنها نیست، شعر وی بیشتر از نوع شعر شاعرانی نظیر صفای اصفهانی و صفی علیشاه است که در دوره بازگشت پیرو سبک عراقی بودهاند.[۲۲]
اغلب غزلهای وی بین ۶ تا ۱۰ بیت است، اما غزلهای ۳ و ۴ بیتی یا ۳۰ بیتی نیز در دیوانش فراوان است[۲۳] که به نظر میرسد برخی از آنها ناتمام مانده است.[۲۴]
تخلص وی در بیشتر غزلهایش وجود ندارد، هر چند در برخی غزلها[۲۵] تخلص حبیب را در بیت آخر[۲۶] یا اواسط بیتها[۲۷] آورده و گاهی با تخلصش ایهامسازی میکند.[۲۸]
بسیاری از غزلهای او مانند غزلیات مولوی، وزنی تند و خیزابی همراه با قافیه دارند که باعث خوشآهنگی آن شده است.
بیشتر غزلیات او ردیف دارد و آنهایی که ندارد، یا به دلیل وزنی شاداب یا به سبب استفاده از کشیدگی یک مصوّت در قافیه و تکرار قافیه بسیار خوشآهنگاند.[۲۹]
او از ردیفهای بلند و طولانی استفاده کرده[۳۰] و با این کار، شعر او برجستگی خاصی یافته است.[۳۱]
تضمینها و اقتباسهایی از شعر منوچهری دامغانی، مولوی و حافظ دارد.[۳۲]
به اشعار معاصرانش توجه داشته؛ از جمله شعری در جواب ادیب نیشابوری اول سروده است[۳۳].
آنچه حبیب را از شاعران همعصر خود متمایز میکند، عرفان تجربی و ویژه اوست که در مرحله اصطلاحات و لفظ باقی نمانده، بلکه حاصل تأملات و تجربههای عرفانی خود اوست. شعر او برخاسته از کششهای روحانی اوست و از یک سو سرشار است از شور و شیفتگی و از سوی دیگر خالی از اصطلاحات عرفانی شاعران پیرو ابن عربی است. او یکی از بزرگترین شعرای عارف ایران در دوران پس از حمله مغول است.[۳۴]
در بسیاری از غزلهایش مانند حافظ در ستیز با زهدنمایان و زهدفروشان است و شخصیتهای منفی دیوان وی زاهد و شیخند. حتی سه غزل متوالی با ردیفِ "شیخ" و "ای شیخ" دارد که در آنها شدید به زهدفروشی شیخ حمله می کند.[۳۵]
حبیب چندین مدیحه در منقبت و مدح رسولاکرم (ص)، حضرت علی (ع) و حضرت ولیعصر (عج) در قالب قصیده و ترکیببند دارد که بیشتر آنها را هنگام اقامت در عتبات عالیات سروده است.[۳۶]
شعر حبیب بر بسیاری از شاعران خراسانی پس از وی نظیر اخوان ثالث [۳۷] و عماد خراسانی تأثیر گذاشته است.[۳۸]
پانویس
۱. ر.ک: مُشکان طبسی، ص ۳۵؛ رضوی، ص ۴۱۵؛ ساعدی خراسانی، ص ۲۷۵
۲. ر.ک: مشکان طبسی، ص ۳۵؛ گلشن آزادی، ص ۱۹۴؛ پرتو، ص ۱۳
۳. ر.ک: محمدمهدی کشمیری، ج ۲، ص ۲۶۹؛ حبیب خراسانی، مقدمه حسن حبیب، ص ۱۷
۴. ر.ک:گلستانه، ص ۴۴۵؛ محمدعلی کشمیری، ص۳۳۰؛ قس سپهر، ج ۱، ص ۱۲۳؛ مدرس، ص ۵۴
۵. ر.ک:رضوی، ص ۳۹۳ـ۴۲۶
۶. رواقی که در دوره صفوی ساخته شده و اکنون به همراه قرآنخانهای که در دوره تیموریان ساخته شده بود، رواق دارالشکر را تشکیل دادهاند.
۷. حبیب خراسانی، همان مقدمه، ص ۵۴ـ۶۷
۸. حبیب خراسانی، همان مقدمه، ص ۶۶ـ۶۷
۹. حبیب خراسانی، همان مقدمه، ص ۱۸؛ گلشن آزادی، ص ۳۵
۱۰. ر.ک:معصوم علیشاه، ج ۳، ص۵۵۰ـ۵۵۱
۱۱. ر.ک:معصومعلیشاه، ج ۳، ص ۵۵۱؛ حبیب خراسانی، همان مقدمه، ص ۲۴ـ۳۲
۱۲. محمدمهدی کشمیری، ج ۲، ص ۲۶۹؛ رضوی، ص ۴۱۶؛ حبیب خراسانی، همان مقدمه، ص ۳۶ـ۳۸
۱۳. محمدمهدی کشمیری، ج۲ ص ۲۶۹؛ بدایعنگار، ص ۲۰؛ حبیباللهی، ص ۱۳۸
۱۴. بدایعنگار، ص۲۰ـ۲۱؛ حبیب خراسانی، همان مقدمه، ص ۳۸ـ۳۹
۱۵. حبیب خراسانی، همان مقدمه، ص ۴۱ـ۴۴، ۵۱ـ۵۲
۱۶. حبیب خراسانی، همان مقدمه، ص ۵۴ـ۵۵؛ تجربه کار، ص ۱۳۹؛ قس گلشن آزادی، ص ۱۹۴
۱۷. ر.ک: همان مقدمه، ص ۴۰
۱۸. ر.ک:حبیباللهی، ص ۱۳۹
۱۹. حبیب خراسانی، مقدمه، ص ۲۰
۲۰. ص ۶۴
۲۱. تجربهکار، ص ۱۳۷
۲۲. ر.ک:شفیعی کدکنی، ۱۳۷۸ش، ص ۷۷، ۷۹
۲۳. ر.ک:ص ۶۳، ۶۵، ۶۸ـ۶۹، ۱۶۳
۲۴. ص ۱۹ـ۲۱، ۲۳ـ۲۶
۲۵. ص ۱۴۳ـ۱۴۴، ۱۴۶، ۱۷۸
۲۶. ر.ک:ص ۶۲، ۱۴۴
۲۷ ر.ک:ص ۱۳۲
۲۸. ر.ک:ص ۶۲، ۱۴۴
۲۹. ر.ک:ص ۱۱۴، ۱۴۰ـ۱۴۱
۳۰. ر.ک:ص ۱۴۳ـ۱۴۴، ۱۹۵، ۱۹۹
۳۱. ر.ک:یوسفی، ص ۳۴۴
۳۲. ر.ک:ص ۱۴۸، ۱۹۹، ۳۲۱ـ۳۲۳
۳۳. ر.ک:ص ۵۲ـ۵۶
۳۴. ر.ک:شفیعی کدکنی، ص ۱۷۳؛ شفیعی کدکنی، ادوار شعر فارسی، ص ۲۷؛ صبور، ص ۶۴۴
۳۵. ر.ک:ص ۹۸ـ۹۹
۳۶. ر.ک:ص ۲۲۳ـ۲۲۵، ۲۳۸ـ۲۴۶، ۲۵۶ـ۳۲۰
۳۷. ر.ک:ص ۱۲۶ـ۱۳۳
۳۸. روزبه، ص ۱۱۶
منابع
آقابزرگ طهرانی.
مهدی اخوان ثالث، زمستان: مجموعه شعر، تهران ۱۳۶۹ش.
فضل اللّه بن داود بدایع نگار، "مرجوم حجت الاسلام حاج میرزا حبیب اللّه شهیدی قدس سره"، الکمال، سال ۲، ش ۴ (فروردین ۱۳۰۱).
ابوالقاسم پرتو، یارانِ سراچه: (شرح احوالات و عقاید و افکار میرزاحبیب خراسانی) ، تهران ۱۳۸۳ش.
محمد پروین گنابادی، گزینه مقالهها، تهران ۱۳۵۶ش.
نصرت تجربه کار، سبک شعر در عصر قاجاریه، (تهران) ۱۳۵۰ش.
محمدعلی بن محمدرضا حاج سیاح، خاطرات حاج سیاح، یا، دوره خوف و وحشت، به کوشش حمید سیاح، چاپ سیف اللّه گلکار، تهران ۱۳۵۹ش.
ابوالقاسم حبیب اللهی، "حاج میرزا حبیب اللّه مجتهد خراسانی"، یغما، سال ۱۹، ش ۳ (خرداد ۱۳۴۵).
حبیب اللّه بن محمدهاشم حبیب خراسانی، دیوان، چاپ علی حبیب، تهران (۱۳۵۳ش).
مهدی خالدی، مهدی خالدی: (مجموعه آهنگها)، گردآوری و تألیف حبیب اللّه نصیری فر، (تهران: نگاه)، ۱۳۷۰ش.