جی پلاس/به مناسبت سالروز شهادت؛

داستانی از ولایت تکوینی امام هادی(ع)

سوم رجب مصادف با سالروز شهادت امام هادی علیه السلام است. آن حضرت گاه اراده می‌کردند که از طریق کرامت، قدرت معنوی و ولایت تکوینی خویش را به ستمگران دوران نشان دهند که در این مطلب یکی از آنها بیان شده است.

لینک کوتاه کپی شد

به گزارش خبرنگار جی پلاس، سوم ماه رجب المرجب مصادف با سالروز شهادت امام هادی علیه السلام، دهمین امام شیعیان است. آن حضرت در نیمه ماه ذی الحجه سال ۲۱۲ در روستای صریا در نزدیکی شهر مدینه به دنیا آمدند و سال ها در شهر جد بزرگوارشان زندگی کردند اما به اجبار خلیفه عباسی و از روی بی میلی به ناچار از مدینه به سمت سامرا رفتند و در آنجا تحت نظر دستگاه عباسیان بودند. مدت امامت امام هادی علیه السلام ۳۳ سال بود یعنی پس از شهادت پدر بزرگوارشان، امام جواد علیه السلام تا زمان شهادت خودشان. متوکل سال ها قصد کشتن امام علی النقی علیه السلام را داشت که موفق نشد و ایشان به دست معتز عباسی و در سوم رجب سال ۲۵۴ در سامرا به شهادت رسیدند.

 

در همه سال های حضور امام علیه السلام در سامرا و نیز سال های حضورشان در مدینه، عباسیان از آزار و اذیت امام علیه السلام فروگذار نکردند. داستان زیر نمونه ای از نقشه متوکل، خلیفه عباسی برای امام هادی علیه السلام است که با ولایت تکوینی ایشان، خنثی شد.

 

امام هادی علیه السلام گاه اراده می‌کرد که از طریق کرامت، قدرت معنوی و ولایت تکوینی خویش را به ستمگران دوران نشان دهد که از جمله، این حکایت است:

 

در همین رابطه بخوانید: 

علت انتقال امام هادی(ع) از مدینه به سامرا چه بود؟/آیا متوکل موفق شد امام(ع) را به شهادت برساند؟/رفتار امام با غالیان چگونه بود؟/کدام ادعیه از امام هادی(ع) به یادگار مانده است؟

علت نامگذاری روزهای هفته به نام ائمه(ع) از زبان امام هادی(ع)

اوضاع سیاسی دوره امامت امام باقر(ع) چگونه بود؟

سخن امام رضا(ع) درباره اهمیت روزه ماه رجب

به فرموده حضرت رسول(ص) چه عملی در ماه رجب انجام دهیم؟

 

متوکل عباسی برای تهدید و ارعاب امام هادی علیه‌السلام او را احضار کرد و دستور داد هر یک از سپاهیانش کیسه (و توبره) خود را پر از خاک قرمز کنند و در جای خاصی بریزند.

 

تعداد سپاه او که نود هزار نفر بود، خاک‌ های کیسه‌ های شان را روی هم ریختند و تلّ بزرگی از خاک را ایجاد کردند. متوکل با امام هادی علیه‌السلام روی آن خاک‌ ها قرار گرفتند و سربازان و لشکریان او در حالی که به سلاح روز مسلح بودند، از برابر آنان رژه رفتند.

 

خلیفه ستمگر عباسی از این طریق می‌ خواست آن حضرت را مرعوب سازد و از قیام علیه خود باز دارد. حضرت برای خُنثی کردن این نقشه، به متوکل رو کرد و فرمودند: «آیا می‌ خواهی سربازان و لشکریان مرا ببینی؟»

 

متوکل که احتمال نمی‌ داد حضرتش سرباز و سلاح داشته باشد، یکوقت متوجه شد که میان زمین و آسمان پر از ملائکه مسلح شده، و همگی در برابر آن حضرت آماده اطاعت می‌ باشند. آن ستمگر از دیدن آن همه نیروی رزمی، به وحشت افتاد و از ترس غش کرد. چون به هوش آمد، حضرت فرمود: «نَحْنُ لا نُناقِشُکُمْ فِی الدُّنْیا نَحْنُ مُشْتَغِلُونَ بِاَمْرِ الاْآخِرَةِ فَلا عَلَیْکَ شَی ءٌ مِمّا تَظُنُّ؛ در دنیا با شما مناقشه نمی کنیم [چرا که] ما مشغول امر آخرت هستیم. پس آنچه گمان می کنی، درست نیست.»

 

برشی از کتاب اثبات‌الهداة، ج۳، ص۳۷۴.

 

 

دیدگاه تان را بنویسید