یک کارشناس روانشناسی گفت: پرخاشگری نوجوانان در محیط خانه الزاما به معنای جنگ قدرت با والدین نیست بلکه این نوع خشونت می تواند ناشی از اضطراب، ترس و حتی افسردگی پنهان باشد.
جی پلاس، مریم داودوندی متخصص مشاوره و روانشناسی، اظهار داشت: برخی از نوجوانان پرخاشگر بیشتر از آنکه در محیط خانه به دنبال قدرت نمایی و مبارزه با والدین خود باشند درصدد مبارزه با ترسها، نگرانیها و اضطرابهای خود هستند.
مهر نوشت: وی افزود: نوجوانی مرحله انتقال از دوران کودکی به بزرگسالی است، در این مرحله برخی از نوجوانان ضعف مهارتهای ارتباطی دارند و از سوی دیگر با دنیای بزرگسالان آشنایی کامل ندارند، لذا گاه به رفتارهای خشونت آمیز جهت حل مشکلات خود متوسل میشوند.
داودوندی تصریح کرد: ترس از آینده، دغدغههای هویت یابی، مقایسه با همسالان و حتی درک تفاوتهای اقتصادی و اجتماعی میتواند باعث خشم درونی آنها شود، که متأسفانه به دلیل ارتباط ضعیف والدین با فرزندان در بیشتر مواقع، آنان دلیل واقعی این ناراحتی را به درستی درک نمیکنند.
این روانشناس ادامه داد: ذهن در دوران بلوغ، مملو از سوالات و چرایی منطقی و غیر منطقی در مورد خود و دنیای پیرامون است. به طور مثال گاهی ممکن است نوجوانی که به ظاهر آرام و مشغول فعالیت بی سرو صدایی مثل بررسی و ارزیابی ظاهر خود در آینه است، به یکباره به موضوعی عادی نظیر صدای بلند اطرافیان واکنش پرخاشگرانه نشان دهد و والدین با این تصور که فرزندشان درصدد قدرت نمایی است با او شروع به مقابله به مثل نموده و وارد مشاجره شوند. در حالی که اگر به بررسی ریشه خشونت نوجوان پرداخته شود متوجه خواهیم شد که او ممکن است به دلیل قرار گرفتن در دوران بلوغ و تغییرات بدنی از چهره و ظاهر خود راضی نباشد و اشتغال ذهنی در مورد زیبا نبودن و یا ترس از مسخره شدن توسط همسالان و یا اطرافیان را، با رفتار پرخاشگرانه ابراز نماید. به عبارتی رفتار او پاسخی به درگیری ذهنی خودش است.
داودوندی با تاکید بر اینکه پرخاشگری دوران بلوغ میتواند ناشی از ضعف اعتماد به نفس باشد، افزود: ضعف اعتماد به نفس از متداولترین مشکلات نوجوانان است و حتی همین امر گاهی باعث بروز افسردگی در آنها میشود. اعتماد به نفس پایین گاهی باعث میشود نوجوان احساس متفاوت بودن با دیگران کرده و شروع به مقایسههای ذهنی نماید. در این شرایط نوجوان گاه رفتارهایی همچون دوری گزینی را انتخاب و یا جهت پذیرفته شدن در گروه همسالان به رفتارهای عجیب متوسل میشود.
این متخصص مشاوره ابراز داشت: تضادها و پارادوکس نوجوان را نباید سرکوب کرد، بی شک آنها به شکل شفاف و دقیق نمیدانند که از زندگی چه میخواهند چرا که آنها تازه در آغاز راه هستند. آنان گاهی احساس غرور میکنند و لحظهای بعد ممکن است در احساسات شرمندگی و خجالتزدگی غرق شوند. گاه نسبت به مسائل پیرامون بسیار بیاعتنا هستند و در برخی موارد مدام اظهار نظر و دخالت میکنند، ممکن است دوستان زیادی داشتهباشند، اما همواره احساس تنهایی کنند؛ این نوسانات برای خود نوجوان نیز بسیار آزار دهنده است. شاید بتوان گفت، کنار آمدن با تغییرات دوران نوجوانی و سازگاری با دنیای پیرامون، حمایت و توجه والدین را میطلبد.
وی با بیان اینکه نوع واکنش و رفتار والدین در هنگام پرخاشگری نوجوان میتواند تأثیر مستقیمی بر شخصیت وی داشته باشد، افزود: در اوج اختلاف با نوجوان باید این نکته را مورد توجه قرار داد که آنها در همان لحظه در حال یادگیری مهارتهای حل مساله و یا مهارتهای مذاکره و گفتگو از والدین خود میباشند. نوجوان از والدین خود میآموزد که نه تنها در زمان حال بلکه در سالهای بعد نیز چگونه با دیگران رفتار کند.
داودوندی گفت: نوجوانان به دلیل حساسیتهای خاصی که دارند، ممکن است به خاطر رفتارهای اشتباه والدین دچار کاهش عزت نفس و اعتماد به نفس شوند که قطعاً در سالهای آینده تأثیر به سزایی بر آنها خواهد گذاشت. پس در هنگام پرخاشگری و ناسازگاری فرزند نباید شمشیر را از رو بست! و در خانه جنگ قدرت به راه انداخت. اغلب ورزش کردن مرتب نوجوان، وقت گذاشتن با فرزند و پاسخگو بودن به سوالات آنها باعث آرام شدن او میشود.
وی خاطر نشان کرد: با رفتار صحیح میتوان به نوجوان نشان داد که او عزیز و دوست داشتنی است و میتواند روی حمایت پدر و مادر خود حساب کند، در عین حال میبایست به عواقب اعمالش نیز توجه نماید و بداند مسئول اعمالش میباشد. درواقع با این کار تا حدی اعتماد به نفس و نیاز به امنیت در او تأمین میشود و همین امر نوجوان را آرام و امیدوار به آینده خواهد کرد.