آنچه که از میان خاطرات آزادگان سرافراز ایرانی مشخص است، بدرفتاری و شکنجه و آزار فراوان آنها به وسیله بعثی هاست اما پرسشی که در این میان مطرح است این است که آیا این نوع رفتار باعث رفتار متقابل ایرانی ها با اسرای عراقی می شد؟
به گزارش خبرنگار جی پلاس، سالها از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و پایان جنگ تحمیلی گذشته است اما همچنان پرسش هایی درباره علت و چرایی جنگ، تعویق پذیرش قطعنامه های بین المللی و... باقی مانده است که در این مجال به مناسبت فرا رسیدن چهلمین سال دفاع مقدس برآنیم تا به برخی از این پرسش ها، پاسخی درخور دهیم. پرسش دیگری که در این میان مطرح است، این است که با وجود بدرفتاری های فراوانی که با اسرای ایرانی دربند رژیم بعث عراق صورت می گرفت، برخورد نیروهای ایرانی با اسیران عراق به هنگام اسارت آنها در جبهههای جنگ و نیز در بازداشتگاه ها چگونه بود؟ که کتاب پرسشها و پاسخها (جنگ ایران و عراق) اینگونه به ما پاسخ داده است:
رفتار ایرانی ها با اسرای عراقی به هنگام دستگیری
رژیم عراق از آغاز تا پایان جنگ تحمیلی برای جلوگیری از تسلیم شدن نیروهایش به رزمندگان اسلام و برای تخریب وجهه بینالمللی جمهوری اسلامی ایران، همواره چنین تبلیغات میکرد که ایران هنگامی که نیروهای عراقی را به اسارت درمیآورد آنها را کشته یا مثله میکند یا به شکنجه آنها میپردازد که البته اینگونه تبلیغات در موقع جنگ آن هم از رژیم عراق که خود پایبند به هیچ یک از حقوق انسانی نبود، بعید نبود. اما رفتار رزمندگان اسلام با نیروهای عراقی به طور معمول اسلامی و انسانی بود و در برخی از مواقع حتی از نیروهای خودی بیشتر به آنها توجه میشد. رزمندگان در هنگام اسیر کردن نیروهای عراقی با آنها رفتاری کاملاً انسانی و مطابق حقوق بشردوستانه داشتند. بهترین سندی که دراینباره میتوان به آن استناد کرد خاطرات خود اسیران عراقی است که به اسارت رزمندگان اسلام درآمدند که در اینجا به نمونههایی از آن اشاره میشود:
یکی از اسیران عراقی که به هنگام اسارت مجروح شده بود در رد ادعاهای کذب صدام مبنی بر شکنجه و آزار و حتی کشتن اسیران عراقی میگوید: «... ناگهان با نیروهای اسلام برخورد کردم و با بلند کردن دست، خود را به ایرانیها تسلیم کردم آنها برادرانه از من استقبال کردند و یکی از آنها مرا سیراب کرد. با اشاره به او فهماندم که مجروح شدهام او با وسیلهای که در اختیار داشت زخم مرا پانسمان کرد. هر آنچه را که میدیدم با ادعاهای پوچ رسانههای تبلیغاتی عراق مغایر بود. ایرانیها نه اسرا را مثله میکردند و نه خون آنها را میکشیدند، بلکه از هر نظر به مسائل و مشکلات آنها رسیدگی میکردند. خدا را به خاطر روشن شدن این حقایق شکر میکنم.»
اسیر دیگری درباره وضعیت هنگام اسارت خود میگوید: «... تصمیم گرفتم خود را تسلیم کنم، غرق در خون از پناهگاه خارج شدم تا اینکه یکی از افراد سپاه پاسداران به دادم رسید و مرا به پشت جبهه انتقال داد و در آنجا به مدت یک ماه مورد مداوا قرار گرفتم و پس از آن به اردوگاههای ایران منتقل شدم.»
اسیر دیگری درباره نحوه برخورد رزمندگان اسلام در هنگام اسارت میگوید: «وحشت شدیدی تمام وجودمان را فرا گرفت و همه در این فکر بودیم که سرنوشت تلخ ما فرا رسیده و خواه ناخواه کشته خواهیم شد، اما هنگامی که او به نزد ما آمد جملهای را به زبان آورد که شنیدن آن آرزوی هر اسیری بود. او گفت ما مسلمانیم ... اینجا سرزمین امام است؛ در سرزمین امام خمینی هیچ خطری شما را تهدید نمیکند ... نترسید، همگی خوشحال شدیم نیروهای ایرانی با آغوش باز و چهرهای خندان از ما استقبال کردند. آری ما محبت و وفا و اخلاص واقعی را در آنها یعنی نیروهای بسیجی لمس کردیم.»
در همین زمینه بخوانید:
چرا ایران پس از فتح خرمشهر به جنگ ادامه داد؟
تحولات جنگ پس از عملیات والفجر ۸/آیا بعد از فتح فاو نیاز به صلح بود؟/مروری بر مفاد قطعنامه ۵۸۲
چرا به جنگ عراق علیه ایران، جنگ تحمیلی گفته می شود؟
رفتار بعثی ها با اسرای ایرانی چگونه بود؟/چرا شهادت اسرا دردسری برای دولت بعث ایجاد نمی کرد؟
خلاصه اینکه، با توجه به شواهد موجود رفتار رزمندگان اسلام با اسیران عراقی در هنگامی که آنها را اسیر میکردند، بسیار انسانی و اسلامی و حتی بیش از چیزی بود که در حقوق بینالملل انساندوستانه مقرر شده و برعکسِ رژیم عراق که اصلاً به وضعیت رفاهی، بهداشتی و درمانی اسیران ایرانی در هنگام اسیر شدن توجه نمیکرد، رزمندگان اسلام به مصدومان اسیر شده توجه کافی داشتند و آنها را مداوا کرده، تغذیه مناسب برایشان فراهم می کردند و اصلاً مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار نمیدادند.
رفتار ایرانیها با اسیران عراقی در بازداشتگاهها
با اینکه رژیم عراق همواره در طول جنگ، جمهوری اسلامی ایران را متهم به بدرفتاری با اسیران عراقی میکرد و چندین بار نیز در این زمینه به سازمان ملل متحد شکایت کرد ولی باید گفت که رفتار ایرانیان برعکس عراقیها ـ که اسیران ایرانی را در بدترین وضعیت روحی و جسمی قرار میدادند و به شکنجه و آزار آنها میپرداختند ـ رفتاری کاملاً اسلامی و انساندوستانه بوده است. یکی از دلایل این مدعا گزارش هیئتی است که از طرف سازمان ملل برای رسیدگی به حادثه گرگان، به ایران اعزام شدند و پس از بررسی جریان از نزدیک به این نتیجه رسیدند که تبلیغات عراق در زمینه بدرفتاری و شکنجه و کشتن اسیران عراقی دروغ بوده است.
ایرانیان با اسیران عراقی رفتاری مطابق مقررات حقوق بشردوستانه داشتند و محدودیتهایی را که عراق برای اسیران ایرانی ایجاد کرده بود، به عمل نیاوردند. شاهد این مدعا گفتههای خود اسیران عراقی است که در هنگام اسارت یا هنگام آزادی ابراز داشتهاند. یکی از اسیران عراقی درباره رفتار اسلامی ایرانیان با آنها میگوید: «... به راستی آنها دارای خلق و خوی اهل بیت بودند و این اسارت ما را به گذشته اصیل خود بازگرداند.»
اسیر دیگری که در ایران بود، درباره رسیدگی ایرانیان به وضعیت جسمانی خود میگوید: «... من هنگامی که اسیر شده بودم در اصفهان حدود یک ماه مورد مداوا قرار گرفتم و بعد از آن بهبودیم را به دست آوردم.» این در حالی است که عراقیها به بهانهای واهی دست یا پای اسیران مجروح ایران را قطع میکردند و میگفتند اگر این چنین نکنند اسیر خواهد مرد.
همچنین یکی از مسئولان اردوگاه قصر فیروزه که اسیران عراقی در آنجا نگهداری میشدند به نام آقای حمزهعلی جعفری، طی مصاحبهای، در این زمینه میگوید: «در بعضی از مواقع امکانات آموزشی و رفاهی بیشتری برای آنها فراهم بوده و آنها هیچ مشکلی جز اینکه اسیر بودند، نداشتهاند. البته مشکل مذکور طبیعی بوده و هر اسیری به علت دوری از خانواده و وطن خود و سلب آزادیاش با آن روبهروست. در اردوگاههای ایران سعی میشده است برای جبران آن برای اسرای عراقی تفریحات و سرگرمیها و انواع ورزش تدارک دیده شود و حتی آنها را به مسافرتهای شهری و خارج از شهر میبردند.»
خلاصه اینکه اسیران عراقی ـ به رغم ادعای رژیم عراق ـ هیچگونه آزار و شکنجهای نمیشدند و در بعضی از مواقع نیز که نظم اردوگاه به دست خود آنها به هم میخورد، مثل حادثه گرگان ـ که اسیران عراقی شورش کردند و میخواستند از اردوگاه خارج شوند ـ سعی میشد که از راههای غیر خشونتآمیز آنها را آرام کنند و گاهی هم ممکن بود افراد بر هم زننده نظم آسایشگاههای اسیران تنبیه یا ارشاد شوند. ولی در کل رفتار ایرانیان با اسیران عراقی کاملاً مطابق با مقررات حقوق بشردوستانه کنوانسیون ژنو بوده است.
علاوه بر آن، جمهوری اسلامی بنا بر رویکرد دینی برگرفته از مبانی اسلام و نیز با تأسی به پیامبر اسلام(ص) و ائمه هدی(ع)، زمینههای ملاقات خانوادههای اسیران عراقی با اسیران را در فضایی که به این منظور تهیه شده بود، فراهم میکرد. این امر بارها و به طور مکرر به منصه ظهور رسید. البته مواردی هم بود که رژیم بعث عراق با این گونه ملاقاتها مخالفت کرده و از سفر برخی خانوادهها به ایران ممانعت میکرد.
برشی از کتاب پرسشها و پاسخها (جنگ ایران و عراق)؛ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ؛ فرهاد درویشی، ص ۹۹- ۱۰۳