مواردی برای یادگیری هستند که ربطی به تخصص شما ندارند. شما می توانید نقاش، نویسنده و یا یک مهندس باشید و این موارد می تواند زندگی شما را تحت تاثیر قرار دهند مواردی مانند مذاکره، حساب و کتاب و نوآفرینی در این گروه قرار می گیرند.
به گزارش جی پلاس، در این مطلب قصد داریم تا در مورد نوآفرینی مواردی را به صورت خلاصه بیاوریم ، مواردی که اینجا ذکر می شود برداشتی از کتاب نوآفرینی پروفسور آدام گرانت است.
اگر به دنبال رها کردن قابلیت نوآفرینی در خود هستید اینها برخی از اقدامات عملی است که میتوانید انجام دهید:
اقدامات فردی برای این است که افراد ایده های جدید را پدید آورند تشخیص دهند ابراز کنند و سردمدار ایده پردازی شود.
اقدامات رهبران برای رهبران است تا ایدههای تازه را برانگیزند و فرهنگی بسازند که از دگراندیشی استقبال کند.
اقدامات برای والدین و معلمان مواردی است تا به کودکان کمک کنند که به راحتی مواضع خلاقانه یا اخلاقی علیه وضع موجود اتخاذ کنند.
اقدامات فردی
نوآفرینی
الف. تولید و تشخیص ایدههای نو آفرینانه
پیش فرض ها را زیر سوال ببرید: از خود بپرسید چرا این وضعیت اصلا وجود دارد. به یاد داشته باشید وضعیت موجود وحی منزل نیست و شروع به بررسی راهی برای بهبود بخشیدن می باشد.
ایده هایی را که پدید می آورید سه برابر کنید :هر مبتکری گاهی موفق است و گاهی ناموفق بهترین راه برای افزایش نوآفرینی تان این است که ایده های بیشتری تولید کنید.
در حوزه جدیدی شروع به یادگیری کنید : وقتی چارچوب ارجاع خود را گسترش دهید نوآفرینی افزایش مییابد. یک شیوه این است که حرفه جدید یاد بگیرید مثل دانشمندان برنده جایزه نوبل که حوزه فعالیت خلاقانه خود را با پرداختن به نقاشی پیانو رقص و شعر گسترش دادند. برای این کار دو روش دیگر نیز وجود دارد میتوانید چرخش شغلی داشته باشید و یا مانند طراحان مد به مطالعه یک فرهنگ متفاوت بپردازید.
به تعویق اندازی استراتژیک را اجرا کنید :با ایجاد وقفه، در میان فرآیند بارش فکری یا نوشتن، این احتمال که درگیر تفکر واگرا شوید و به ایده ها زمان دهید تا رسیده شوند بیشتر می شود.
از همردگان خود بازخورد بیشتری بگیرید:قضاوت در مورد ایده های خود به دلیل شور و اشتیاق کار سختی است و اگر در حوزه مربوطه تخصصی نداشته باشید نمی توانید به شم خود اعتماد کنید. برای گرفتن دقیق ترین نقدها و نظرها ایده های خود را به همردگان تان ارائه دهید آنها در جایگاه مناسبی برای مشاهده قابلیت ها و امکانات بالقوه قرار دارند.
ب. ابراز کردن ایده های نو آفرینانه و پیشگام شدن در آنها(سبد ریسک خود را متوازن کنید):
وقتی قرار است در یک حوزه ریسک کنید این کار را با به خرج دادن احتیاط بیش از حد معمول در حیطه دیگری از زندگی جبران کنید. مانند کارآفرینانی که همزمان با آزمودن ایده هایشان، شغل معمول روزانه شان را نیز حفظ می کردند. این می تواند به شما کمک کند از قمار کردن غیر ضروری بپرهیزید.
دلایل عدم حمایت از ایده خودتان را برجسته کنید: چرا آنها نباید در شرکت شما سرمایهگذاری کنند؟ شما می توانید با بیان این موضوع و تشریح . در بیان ضعف های خود در مقابل سرمایهگذاران پیش دستی کرده و سپس از آنها بخواهید دلایل دیگری برای عدم حمایت یا موفقیت ایده شما بیاورند با این فرض که ایده شما دارای برخی مزیت ها می باشد. وقتی افراد مجبور باشند با تلاش زیاد عللی برای مخالفت پیدا کنند بیشتر به مزیت های آن آگاه می شوند.
ایده خود را برای دیگران آشناتر کنید: آن را تکرار کنید. این باعث میشود افراد با ایده های غیرمتعارف راحت تر باشند. به طور معمول بعد از ۱۰ تا ۲۰ بار قرار گرفتن در معرض یک ایده واکنش ها مثبت تر می شود، خصوصاً اگر این تکرار کوتاه در چند روز و با ایده های دیگر در آمیخته باشد ایده هایتان را برای آن ها جذاب تر کنید
با مخاطبان متفاوتی صحبت کنید : به جای اینکه به سراغ افراد آشنایی بروید که ارزشهای مشترکی با شما دارند سعی کنید به افراد بدقلقی نزدیک شوید که روش های مشترکی با شما دارند. بهترین متحدان شما افرادی هستند که سابقه طولانی کله شقی دارند و مسائل را با روش هایی شبیه شما حل می کنند.
بنیاد اندیشی معتدل باشید : اگر ایده شما افراطی است آن را در قالب هدف متعارف تری بیان کنید به این ترتیب به جای تغییر دادن عقیده افراد می توانید به ارزش ها یا باورهای متوسل شوید که آنها از قبل دارند می توانید از یک اسب ترآوا استفاده کنید.
ج.مدیریت احساسات
وقتی مصمم و وقتی نا مطمئن هستید به خود به دو شکل مختلف انگیزه دهید : وقتی مصمم به اقدام کردنید، بر راه باقی مانده که باید طی شود تمرکز کنید. وقتی عزمتان متزلزل می شود به راهی فکر کنید که تا اینجا آمده اید. شما که این همه راه آمده اید، چطور میتوانید تسلیم شوید ؟
سعی کنید خود را آرام کنید : اگر عصبی هستید آرام گرفتن کار دشواری است. آسان تر این است که پدیده اضطراب را به احساسات مثبت شدید مثل علاقه و اشتیاق تبدیل کنید.
بر قربانی تمرکز کنید : در مواجهه با بی عدالتی تمرکزکردن به مرتکب بیعدالتی به آتش و خشم و پرخاشگری شما دامن می زند. تغییر دادن توجه به قربانی باعث می شود همدلانه تر برخورد کنید و این احتمال که خشمتان را در مسیری سازنده هدایت کنید افزایش می یابد. به جای اینکه سعی کنید افرادی را که باعث آسیب شدهاند مجازات کنید این احتمال بیشتر میشود که به افرادی کمک کنید که آسیب دیده اند.
متوجه باشید که تنها نیستید : داشتن یک نفر هم پیمان کافی است تا اراده تان برای عمل کردن به طور چشمگیری افزایش یابد یک نفر را پیدا کنید که چشم انداز شما باور داشته باشد و همراه هم با آن مشکلات گلاویز شوید
بیاد داشته باشید اگر دست به ابتکار عمل نزنید وضعیت موجود دوام خواهد یافت : درزمان نارضایتی ۴عکس العمل وجود دارد 1-خروج 2-اظهار نظر 3-تحمل 4-نادیده انگاری تنها خروج و اظهار نظر است که شرایط شما را بهبود می بخشد اگر بر شرایط تا حدی کنترل دارید بیان کردن نظر می تواند بهترین مسیر اقدام عملی باشد در غیر این صورت شاید وقت بررسی گزینه ها برای افزایش تاثیر گذاری یا وقت خروج از آن شرایط است.
اقدامات مدیران
نوآوری در کارمندان
الف . برانگیختن ایدههای نو آفرینانه
مسابقات نوآفرینی برگزار کنید: افراد پرمشغله در مورد هر موضوعی و در هر زمانی از پیشنهادها استقبال نمی کنند. مسابقات نو آفرینی برای جمع آوری تعداد زیادی ایده های نو و تشخیص بهترین ایده ها بسیار کارآمد است. به جای صندوق پیشنهادها دعوت شخصی را برای ایده پردازی به منظور حل مشکل یا برآورده کردن نیازها را در نظر بگیرید.
خود را به صورت دشمن تصور کنید: افراد غالباً به دلیل نبود رقیب دست تولید ایده های جدید نمیزنند. میتوانید با اجرای تمرین شرکت را از بین ببر این فعالیت را شبیه سازی کنید. افرادی را دور هم جمع کنید و از آنها بخواهید با برگزاری یک جلسه طوفان فکری یک ساعته راههایی برای ورشکست کردن سازمان یا از میان به در کردن محبوب ترین محصول، خدمت یا فناوری شرکت پیدا کنند.
از کارکنان در پست ها و سطوح گوناگون بخواهید پیشنهاد دهند : مشارکت خلاقانه می توانند به کار تنوع مهارتی دهد و باعث شود کار برای کارکنان جذابتر شود. در عین حال دسترسی سازمان را به ایده های جدید افزایش دهد.
روز مخالفت برگزار کنید : از آنجا که غالباً برای افراد پیدا کردن وقتی که در آن دیدگاه های نوآفرینان ه را مد نظر قرار دهند کار دشواری است ، یکی از روشها این است است که روز مخالفت برگزار کنید.
ممنوع کردن عباراتی مانند ازش خوشم می آید عاشقش هستم و ازش متنفرم : این عبارت ها باعث می شوند خیلی راحت بدون تحلیل کردن یک پاسخ غریزی بدهید این به افراد انگیزه میدهد ایده های جدید در میان بگذارند به جای اینکه صرفاً ایده های موجود را رد کنند
ب.ساختن فرهنگ نو آفرینانه
بر اساس سازگاری با فرهنگ سازمان و بر اساس کمک به این فرهنگ دست به استخدام بزنید: وقتی رهبران برای سازگاری فرهنگی ارزش قائل باشند در نهایت افرادی را استخدام می کنند که شبیه به هم فکر می کنند. قبل از هر مصاحبه زمینهها و مجموعه مهارت ها و خصوصیات شخصیتی متنوع راکه در حال حاضر در فرهنگ سازمانتان وجود ندارد مشخص کنید، سپس در فرآیند استخدام اولویت را به این ویژگیها بدهید.
تغییر رویکرد از مصاحبه های زمان خروج به مصاحبههای زمان ورود: به جای اینکه برای جویا شدن ایده های کارکنان تا وقتی که آنها در حال رفتن از شرکت هستند صبر کنید زمانی جویای دیدگاههای آنها شوید که تازه از راه رسیدند. از طریق نشستن و صحبت کردن با استخدامی ها جدید طی دوره آشناسازی با محیط می توانید به آنها کمک کنید که احساس ارزشمند بودن کنند و همزمان پیشنهادهای نویی را نیز به دست آورید.
مشکلات را مطالبه کنید نه راه حل ها را: اگر افراد با عجله به سراغ پاسخ ها بروند در نهایت بیشتر حمایتکننده خواهید داشت تا پرس و جو کننده و طیف کامل اطلاعات موجود در جلسه را از دست میدهید.
به جای انتصاب وکیل مدافع شیطان چنین شخصی را کشف کنید دیدگاههای دیگر اندیشانه حتی زمانی که نادرست باشند هم مفیدند اما تنها دستوراتی اثر بخشند که اصیل و بی تناقض باشند. افرادی را کشف کنید که حقیقتاً با اقلیت هم نظر هستند و از آنها دعوت کنید دیدگاههای خود را ارائه دهند.
از افراد استقبال کنید: اگر خودتان عامل به توصیه های خود نباشید ترغیب دگر اندیشی دشوار خواهد بود با دعوت افراد به انتقاد علنی از خودتان می توانید شرایط را برای برقراری آزادانه تر ارتباط بین افراد حتی زمانی که ایده هایشان محبوب نیست مهیا کنید.
اقدامات برای والدین و معلمان
نو آوری در کودکان
از کودکان بپرسید اگر الگویشان در این موقعیت قرار داشت چه می کرد: بچه ها هنگامی که از دید افراد نوآفرین به مشکلات نگاه میکنند به صورت خودجوش دست به ابتکار عمل میزنند. از بچه ها بپرسید مایل است چه چیزی در خانواده و مدرسه شان بهبود یابد، سپس از آنها بخواهید یک شخص واقعی یا شخصیت خیالی را مشخص کنند که او را به خاطر خلاقیت و نو آوریاش دوست دارند اگر آن شخص در این موقعیت بود چه می کرد؟
رفتارهای خوب را به هویت اخلاقی پیوند دهید: بسیاری از والدین و معلمان به تمجید از کارهای خوب میپردازند اما بچه ها زمانی با گذشت تر می شوند که از آنها به خاطر اینکه خودشان آدم کمک کنندهای هستند تمجید شوند. این بخشی از هویت آنها می شود. اگر میخواهید کودکی اسباب بازی را با دیگری سهیم باشد به جای اینکه بپرسید می شود تقسیم کنی بپرسید می شود تقسیم کننده باشی.
توضیح دهید رفتارهای بد چه عواقبی برای دیگران دارد: وقتی کودکان رفتار بدی انجام می دهند به آنها کمک کنید متوجه شوند اقداماتشان چگونه به دیگران صدمه میزند این باعث احساس همدردی و احساس گناه میشود که این در نهایت به تقویت انگیزه آنها برای تشخیص درست و غلط و اجتناب از انجام دادن آن کار در آینده کمک می کند .
بیشتر بر ارزشها تاکید کنید تا قوانین: قوانین محدودیت ها را تعیین می کند که به بچه ها یاد میدهد دیدگاه ثابتی در قبال جهان داشته باشند. ارزش ها بچه ها را تقویت می کند که خودشان اصول را درونی کنند. وقتی درباره استانداردها حرف می زنید توضیح دهید چرا برخی از ایده آل ها برای شما مهم است و از فرزندانتان بپرسید چرا آن ایده آل ها مهم هستند.
جایگاه های تازه ای ایجاد کنید که بچه ها به دنبال آن بروند: تحقیقات نشان می دهد که این کار باعث کاهش دیدگاه تعصب آمیز میشود و بچه ها یاد میگیرند برای نقاط قوت متمایز از یکدیگر ارزش قائل شود. همچنین این کار میتواند به آنها فضای کافی برای مد نظر قرار دادن ایده های نو آفرینانه را بدهد به جای این که قربانی گروه اندیشی شوند.