تمرکز بر جنبه های مثبت رابطه و مثبت نگری از مواردی است که بر روابط زن و شوهرها اثرگذاری زیادی دارد.
به گزارش جی پلاس، تارا پارکر در کتاب خود تحت عنوان "FOR BETTER"، در مورد یک سری رازهای علمی صحبت کرده است که میتوانند به موفقیت بیشتر هر ازدواجی کمک کنند. او دستورالعملی 6 مادهای پیشنهاد کرده که پایه شادمانی و سعادت در زندگی مشترک است.
ماده ۱) خبرهای خوش را جشن بگیرید
اصلیترین دلیل جدایی در اکثر ازدواجهای ناموفق، چیزی نیست جز "افت شدید کیفیت زندگی" که خود در ارتباط مستقیم با "بی توجهی به نقاط قوت و مثبت رابطه"، است.
در واقع بیش از آن که افزایش رویدادهای منفی مهم باشند، "کاهش اتفاقات مثبت" اثر تخریبی دارند.
دکتر Howard Markman مدرس مرکز زناشویی و خانوادگی دانشگاه دنور و یکی از محققان پیشرو در زمینه مطالعات ازدواج در این باره میگوید: تمرکز بر جنبههای مثبت رابطه و به طور کلی مثبت نگری اهمیت بسیار زیادی دارد. به نظر میرسد که "سطح تفریح زوجین" و همچنین "قدرت دوستی آنها با یکدیگر"، دور نمای دقیقی از آینده پیش روی آنها باشد.
اما برای آن که بتوانیم تبدیل به صمیمیترین دوست همسر خود شویم چه باید کنیم؟
یک راه ساده اش این است: "خبرهای خوش را جشن بگیرید".
طبق نتایج حاصل از تحقیقات، زوجهایی که به طور منظم اوقات خوش، رویدادهای خوشایند و موهبت کنار یکدیگر بودن را جشن میگیرند، در رابطه زناشویی خود به مراتب متعهدتر هستند و سطوح بالاتری از اعتماد، مشارکت، صمیمیت و رضایت را تجربه میکنند.
این که همسرتان بداند که شما برای موفقیت هایش به وی افتخار میکنید، کافی نیست و بهتر است آن را به صورت عملی نشان دهید. همین جشنهای به ظاهر کوچک میتوانند سلامت رابطه را تا اندازه قابل توجهی تقویت کنند؛ بنابراین هر اتفاق کوچک و مثبت، میتواند بهانهای برای یک جشن باشد، جشنی که الزاماً یک مهمانی با شکوه نیست و میتواند رفتن به یک رستوران یا یک دورهمی کوچک خانوادگی یا خلوت عاشقانه در خانه و رقصی دو نفره باشد.
ماده ۲) قانون ۵ به ۱ را رعایت کنید
آیا میدانید که برای گذر از رویدادهای بد، به چند اتفاق خوب و دلنشین نیازمند هستیم؟
۵ به ۱ چیست؟ اگر بخواهیم عوارض و آسیبهای ناشی از ناملایمات زندگی را به حداقل برسانیم، به ازای هر حادثه بد به ۵ اتفاق خوشایند نیاز خواهیم داشت.
البته لازم نیست که تمامی رویدادهای مثبت و منفی زندگی خود را بشمارید، اما اگر در این مورد احساسی از برابری دارید، باید به فکر اقدامی اساسی در راستای نجات رابطه زناشویی باشید.
محققان دانشگاه واشینگتن اقدام به بررسی دادههای به دست آمده از مطالعات مختلف کردند که طی آن به یک الگوی جالب دست یافتند. در ازدواجهای پایدار، تعاملات مثبت میان همسران حداقل ۵ برابر بیشتر از برخوردهای منفی است (پس برخورد منفی هم وجود دارد و طبیعی است).
زمانی که این نسبت شروع به کاهش میکند، ازدواج با احتمال بالاتری در معرض خطر طلاق قرار میگیرد.
البته که در جریان زندگی واقعی، هیچ زن و شوهری نمیتوانند شمارش دقیقی از تعاملات مثبت و منفی خود را داشته باشد، اما قاعده کلی این است که به ازای هر رفتار اشتباه خود تا جایی که در توان دارید به همسرتان محبت کنیدت تا نسبت ۵ به ۱ دستخوش تغییرات تنزلی نشود.
ماده ۳) استانداردهای خود را بالا نگه دارید
طبق مطالعات دکتر Baucom، افرادی که استانداردهای آرمان گرایانه دارند و به دنبال ازدواجی عاشقانه هستند در اغلب موارد آن را به دست میآورند. مردان و زنانی که استانداردهای پایین تری دارند و روابط سالم، محترمانه و عشق را حق خود نمیدانند، دقیقا یک زندگی مشترک عاری از تمامی فاکتورهای خوشبختی را جذب خواهند کرد. در مقابل همسرانی که شریک زندگی خود را به سوی انتخاب و تجربه استانداردهایی بالاتر سوق میدهند، ازدواجهای موفق تری نیز خواهند داشت.
البته این به معنای درافتادن در عرصه مادیات نیست بلکه ارائه و دریافت احترام و عشق و خوشی در سطح بالا مد نظر است. باید به نوبه خود، بالاترین استانداردهای عشق ورزی را به همسرتان ارائه کنید و او نیز همچنین.
ماده ۴) روابط خود با اعضای خانواده و دوستان را حفظ کنید
ازدواجهای امروزی بیشتر شبیه یک "پیله کرم ابریشم" با ظرفیت تنها دو نفر هستند که انتظار میرود تمام حمایت و صمیمیت مورد نیاز فقط و فقط از آنها تامین شود! اما این حالت یک وضعیت سالم و واقع گرا نیست. اعضای خانواده و دوستان را در حلقهای نزدیک به خود نگه دارید. ازدواج باید رابطه اول و اصلی شما در زندگی باشد، نه تنها رابطه شما!
دکتر Coontz معتقد است که محدود کردن زندگی به رابطه زناشویی و پذیرش این سطح از کنار هم بودن، به نفع هیچ یک از زوجین نیست.
به گفته وی یکی از اصلیترین روشهای قوت بخشیدن به زندگی مشترک، "وارد آوردن بار و فشار عاطفی کمتر به همسر" محسوب میشود.
باید بدانیم که ارتباط با دوستان و خانواده میتواند نیازهای عاطفی طرفین را تا اندازه زیادی برطرف کند و به زندگی مشترک دلگرمتر کند.
او اضافه میکند که شادترین همسران همانهایی هستند که میتوانند علاقه و حمایت را ورای زندگی مشترک خود نیز دریافت کنند و این منابع ثانویه، اعضای خانواده و دوستان خواهند بود.
کسانی که همسر خود را از رابطه با اعضای خانواده و دوستان منع میکنند، در واقع در حال کندن چاه عاطفی برای زندگی خود هستند.
ماده ۵) انتظار نداشته باشید که همسرتان شما را شاد کند
محققان ثابت کرده اند که خوشحالی و شادمانی افراد در نهایت به سطح طبیعی و پایه آنها باز خواهد گشت، حتی پس از رویدادهای بسیار مثبت و خوشایند مانند جشن عروسی! در واقع احساس شادی و رضایت از زندگی در فکر و قلب هر شخص نهفته است و نمیتوان انتظار داشت که طرف مقابل در یک رابطه عاطفی آن را برای ما مهیا سازد. این توقعی خلاف واقع و غیر منصفانه است.
به بیان دیگر، حتی رویدادهای بزرگ مانند ازدواج و تولد نوزاد، دورهای کوتاه مدت از خوشحالی را به زوجین تزریق خواهند کرد و با فروکش کردن اشتیاق اولیه، فرد به سطح پایه شادی خود باز میگردد یعنی همه چیز عادی میشود. برای مثال اگر نمره کلی شادمانی شما در زندگی ۴ از ۱۰ است، یک رویداد مثبت میتواند تنها برای مدتی آن را به اعداد بالاتر (مثلاً ۷) برساند و بعد از مدتی به همان عدد ۴ بر میگردید.
پس این که فکر کنید همسرتان میتواند سطح شادی تان را همیشه بالا نگه دارد، انتظاری علمی و عملی نیست. اگر این انتظار را داشته باشید، چون برآورده نمیشود، دچار ناامیدی خواهید شد. البته اگر زندگی عاشقانهای داشته باشید، در گذر زمان نمره کلی شادمانی و سطح پایه آن، میتواند آرام آرام ارتقا یابد و صد البته به خاطر دلایل ژنتیکی، سطح پایه شادی آدمها عدد حداکثری خود را دارد.
ماده ۶) هیجان آفرینی کنید
به این جمله دقت کنید: همسران بیش از آن که نیازمند رویدادهای خوشایند باشند، به قرارگیری در موقعیتهای هیجان انگیز نیاز دارند.
در واقع آنها باید فعالیتهایی را در کنار یکدیگر انجام دهند که شور و اشتیاق عشق دوران آشنایی را زنده کند. در کتاب "FOR BETTER "تارا پارکر" یک بررسی جالب انجام شده است. از یک سری همسران خواست شد که در آزمونی برای سنجش کیفیت زندگی مشترک خود شرکت کنند. آنهایی که قرارهای شبانه هیجان انگیز با یکدیگر داشتند (مانند امتحان رستورانهای خوب شهر، رفتن به سینما، شهربازی و فعالیتهای مشابه دیگر)، سطح رضایت بالاتری از ازدواج را نشان دادند. با انجام فعالیتهای جدید میتوان به طرز شگفت انگیزی سلامت و کیفیت یک رابطه عاطفی را احیا کرد. برای مثال به کوهنوردی بروید، دوچرخه سواری کنید، یا جایی جدید را برای مسافرت انتخاب کنید یا روشهای جدیدی برای اعمال زناشویی در بستر امتحان کنید.
لیستی متشکل از موارد مورد علاقه خود و همسرتان تهیه کرده و سعی کنید که آنها را به مرور زمان محقق سازید. دوری از عادتهای یکنواخت و تکراری قدیمی، کلیدی است که میتواند به هر رابطهای جانی دوباره ببخشد و کیفیت در کنار هم بودن زوجین را افزایش دهد. علاوه بر این، کسب تجربههای جدید و هیجان انگیز سطح صمیمیت همسران را نیز بالاتر میبرد و به کیفیت زندگی میانجامد.