دعای بیست و هشتم صحیفه سجادیه را امام سجاد علیه السلام به هنگام پناه بردن به خدا می خواندند.
به گزارش خبرنگار جی پلاس، صحیفه سجادیه پس از قران و نهج البلاغه مهمترین میراث مکتوب شیعه به حساب می آید که امام سجاد علیه السلام بسیاری از معارف دینی از جمله خداشناسی، جهانشناسی، انسانشناسی و مباحث عالم غیب، فرشتگان، رسالت انبیا، جایگاه پیامبر(ص) و اهل بیت(ع)، امامت، فضایل و رذایل اخلاقی، گرامیداشت اعیاد، مسائل اجتماعی و اقتصادی، اشارات تاریخی، نعمتهای مختلف خداوند، آداب دعا، تلاوت، ذکر، نماز و عبادت را در قالب دعا بیان کرده اند. این کتاب گرانقدر به زبور آل محمد (ص) شهرت دارد و از نظر فصاحت و بلاغت مورد توجه قرار گرفته است و شرح های بسیاری بر آن نوشته شده است. دعای بیست و هشتم صحیفه سجادیه که دعای امام به هنگام پناه بردن به خداوند متعال است به همراه ترجمه در ادامه آمده است:
وَ کان مِن دعائِه علیهالسلام مُتَفَزِّعاً اِلَى اللَّهِ عَزَّوجَلّ
«دعا به وقت پناه بردن به خدا»
اَللَّهُمَّ اِنّى اَخْلَصْتُ بِانْقِطاعى اِلَیْکَ، وَ اَقْبَلْتُ بِکُلّى عَلَیْکَ،
بارخدایا به بریدنم از غیر و پیوستنم به تو خود را از هر شائبه خالص کردم، و با تمام وجود به تو رو آوردم،
وَ صَرَفْتُ وَجْهى عَمَّنْ یَحْتاجُ اِلى رِفْدِکَ، وَ قَلَبْتُ مَسْئَلَتى
و از آن که نیازمند به عطاى توست روى گرداندم، و درخواست خود را از طرف آن که از
عَمَّنْ لَمْیَسْتَغْنِ عَنْ فَضْلِکَ، وَ رَاَیْتُ اَنَّ طَلَبَ الْمُحْتاجِ
فضل تو بىنیاز نیست گرداندم، و دانستم که حاجت خواستن محتاج
اِلَى الْمُحْتاجِ سَفَهٌ مِنْ رَاْیِهِ، وَ ضَلَّةٌ مِنْ عَقْلِهِ. فَکَمْ قَدْ رَاَیْتُ
از محتاج دیگر از سبکرائى و گمراهى عقل اوست. خداوندا، چه بسیار
-یااِلهى- مِنْ اُناسٍ طَلَبُوا الْعِزَّ بِغَیْرِکَ فَذَلُّوا، وَ رامُوا الثَّرْوَةَ
مردم را دیدهام که از غیر تو عزت خواستند و خوار شدند، و از غیر تو ثروت
مِنْ سِواکَ فَافْتَقَرُوا، وَ حاوَلُوا الْاِرْتِفاعَ فَاتَّضَعُوا، فَصَحَّ
طلبیدند و تهیدست شدند، و در طلب بلندى و مقام برآمدند و پست شدند، پس انسان دوراندیش
بِمُعایَنَةِ اَمْثالِهِمْ حازِمٌ وَفَّقَهُ اعْتِبارُهُ، وَ اَرْشَدَهُ اِلى طَریقِ
بهدیدن امثال ایشان بر راه درست رود و پندگیرى او مایه توفیق او شود، و این انتخاب او را به راه
صَوابِهِ اخْتِیارُهُ. فَاَنْتَ یا مَوْلاىَ دُونَ کُلِّ مَسْئُولٍ مَوْضِعُ
صواب رهنمون شود. پس اى مولاى من مرجع خواهش من تویى نه هیچ
مَسْئَلَتى، وَ دُونَ کُلِّ مَطْلُوبٍاِلَیْهِ وَلِىُّ حاجَتى، اَنْتَ
مسئول دیگر، و برآورنده نیازم تویى نه هیچ مطلوبالیه دیگر، پیش از آنکه
الْمَخْصُوصُ قَبْلَ کُلِّ مَدْعُوٍّ بِدَعْوَتى، لایَشْرَکُکَ اَحَدٌ فى
کسى را بخوانم تو را مىخوانم و بس، احدى در چشمانداز امید من با تو
رَجآئى، وَ لایَتَّفِقُ اَحَدٌ مَعَکَ فى دُعآئى، وَ لایَنْظِمُهُ وَ اِیّاکَ
شریک نیست، و هیچ کس در دعاى من با تو همراه نیست، و نداى من او و تو را با هم
نِدآئى.لَکَ -یااِلهى-وَحْدانِیَّةُ الْعَدَدِ، وَمَلَکَةُ الْقُدْرَةِ الصَّمَدِ،
در برنمىگیرد. الهى، تنها توراست وحدانیت و یگانگى، و ملکه قدرت بىنیاز،
وَ فَضیلَةُ الْحَوْلِ وَالْقُوَّةِ، وَ دَرَجَةُ الْعُلُوِّ وَالرِّفْعَةِ، وَ مَنْ
و فضیلت حول و قوّت، و پایه والایى و رفعت، و ماسواى تو
سِواکَ مَرْحُومٌ فى عُمْرِهِ، مَغْلُوبٌ عَلى اَمْرِهِ، مَقْهُورٌ عَلى
در تمام عمر خود نیازمند رحمت تو، و در کار خویش عاجز و مغلوب، و در امور
شَاْنِهِ، مُخْتَلِفُ الْحالاتِ، مُتَنَقِّلٌ فِى الصِّفاتِ، فَتَعالَیْتَ
خود ناتوان است، و حالاتى گوناگون، و صفات ناپایا دارد، پس تو بالاتر از آنى که همانند
عَنِ الْاَشْباهِ وَ الْاَضْدادِ، وَ تَکَبَّرْتَ عَنِ الْاَمْثالِ وَ الْاَنْدادِ،
و ضدى براى تو باشد، و بزرگتر از آن که همسان و همتا داشته باشى،
فَسُبْحانَکَ لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ.
پس پاک و منزّهى، معبودى جز تو نیست.
کپی شد