48ساعت پس از انتشار آلبوم « بی‌نام » محسن چاوشی کم‌کم باید منتظر نقدها و نظرات متفاوت باشیم.

به گزارش جی پلاس، محسن چاوشی در ۴۰ سالگی و بعد از ۱۱ سال فعالیت رسمی موسیقایی در کشور، « بی‌نام » دهمین آلبوم رسمی خود را با ۱۱ قطعه منتشر کرده که در ادامه به تحلیل و بررسی آن چه در این آلبوم اتفاق افتاده است، پرداخته‌ایم

ملاقات چاوشی با شاعران کلاسیک فارسی

در چند سال گذشته اشعار و ترانه‌های انتخابی چاوشی برای آثارش از چند حالت خارج نبوده است؛ حسین صفا یا شاعران کلاسیک به خصوص مولانا. او این بار برای آلبوم جدیدش، مسافر قرن‌های دور و نزدیک شده است؛ ابتدا به سعدی و مولانا سری زده و بعد به قرن دهم و وحشی بافقی. این سفر را ادامه داده است تا به شعر معروف «همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی» فصیح الزمان شیرازی، شاعر دوره قاجار برسد.

بررسی قطعه‌های گذشته و کنونی او، مانند «قند منی»، «زاهد» و «قمارباز»، با استفاده از اشعار مولانا، نشان می‌دهد او رگ خواب ترکیب صدای خود و اشعار این شاعر را به خوبی به دست آورده است. شاید هم از تکرار خود با مولانا خسته شده، به همین دلیل، میل سعدی کرده است و با استفاده از موسیقی ترنس، شکل جدیدی از خواندن اشعار او را ارائه داده. موضوعی که شاید به مذاق قدیمی‌ترها خوش نیاید اما پل جدیدی برای پیوند نسل جدید با شاعران کلاسیک باشد. هرچند او در قطعه «گنجشک پریده» دو غزل سعدی را ترکیب و در «من ندانستم» نیز شعر سعدی و وحشی بافقی را یکی کرده است.

حضور سازهای فولکلور در « بی‌نام » اتفاق تازه و تحسین‌برانگیزی است. نی‌انبان‌نوازی‌های محسن شریفیان، سرپرست گروه لیان به قطعه‌های ریتمیک آلبوم، مانند «قند منی» هویت داده است. همچنین صدای سازهای کردی تنبور و دیوان و همچنین باغلاما، ساز اصیل آذری‌ها، توسط سید محمد کاظمی جاسمی بیشتر از گیتار الکتریکِ عادل روح‌نواز که در چند آلبوم قبلی چاوشی به یک عنصر همیشگی تبدیل شده بود، به گوش می‌خورد.

ناگفته نماند چاوشی در این آلبوم بیشتر از یک خواننده عمل کرده و میکس، مستر و تنظیم آهنگ‌ها را نیز بر عهده داشته است. واقعیت این است که رنگ صدای خاص چاوشی برای خلق یک اثر خوب کافی است و او گاهی با تنظیم‌های شلوغ کار را برای شنیدن مخاطب سخت می‌کند. هرچند استفاده از آواهای فولکلور و زیرصدای محمد جاسمی که در «بانوی عمارت» نیز با او همکاری داشت، در برخی قطعه‌ها جالب است، اما شاید چاوشی با تنظیم و دخالت دادن سلیقه تنظیم‌کننده حرفه‌ای دیگری، شاهد خروجی بهتری می بود.

محسن چاوشی در هر آلبوم یک ژانر را دنبال می‌کند. به عنوان مثال، آلبوم قبلی او به نام «ابراهیم» را می‌توان در دسته  اجتماعی‌ قرار داد. اما چاوشی در این آلبوم با چند قطعه طرب‌انگیز، محزون و تامل‌برانگیز به دنبال ارائه ترکیبی مانند آن چه در آلبوم موفق «امیر بی‌گزند» رخ داد، بوده است. نکته‌ای که کاربران در فضای مجازی نیز به آن اشاره داشته‌اند؛ به عنوان مثال نوشته‌اند: «همین طور که «ابراهیم» نتونست به «پاروی بی‌قایق» برسه اما همچنان خوش‌ساخت و پرمغز بود.

آلبوم « بی‌نام » هم همین موضوع براش صدق می‌کنه.»، «تو بعضی از قطعه‌های آلبوم شما فقط شنونده یک ترانه و موسیقی نیستین بلکه اگه دقیق‌تر بشین، شما دارین به یک روایت گوش می‌دین. فکر می‌کنم تفاوت استانداردهای چاوشی و بقیه خواننده‌ها از همین جا شروع میشه» ،«با قلبی اندوهگین باید اعلام کنم آلبوم بی‌نام کپی ناموفقی از آلبوم امیر بی‌گزند است.» یا «آلبوم بی‌نام چاوشی رو حین رانندگی گوش ندید، دوبار نزدیک بود تصادف کنم».

به هر حال شاید در برایند کلی، این طور به نظر آید که این آلبوم به پای آلبوم‌های قبلی چاوشی نرسد اما او نسبت به آلبوم‌های منتشر شده امسال، جلوتر از دیگر خوانندگان ایستاده است. به خصوص این که نشان داده همان قدر که تصنیف «با سواران»همایون شجریان با شعر «بر سلطان» مولانا می‌تواند شنیدنی  باشد، این شعر با صدا و موسیقی ریتمیک او نیز شنیدنی‌ است. همچنین، وجود قطعه‌های «گنجشک پریده»، «راز»، «قوم به حج رفته» و… نشان می‌دهد او درجا نزده و باز هم دوست دارد در یک مسیر جدید که گاهی شامل تلفیق اشعار یک شاعر قرن هفتم با موسیقی الکتریک می‌شود، شنا و هوادارانش را در این قطعه‌ها غرق کند.

 

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
34 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

  • کدخبر: 1317238
  • منبع: روزنامه خراسان
  • نسخه چاپی

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.