ترور ناجوانمردانه یک روحانی در همدان دوباره بحث مهم فضای مجازی را پیش کشید. بطور قطع در آینده هم هر اتفاقی رخ دهد به نحوی پای فضای مجازی به میان خواهد آمد و این طبیعی است.
به گزارش جی پلاس، وقوع این جنایات در اصل ربطی به فضای مجازی ندارد. البته ممکن است فضای مجازی در تشدید انگیزههای مجرم مؤثرباشد،همچنان که میتواند درتخفیف این انگیزه عمل کند.ولی نکته بسیارمهم این است که فضای مجازی بهترین فرصت را برای ردیابی مجرمین و نیزجلوگیری از وقوع جرم فراهم میکند. مشروط براینکه دستگاههای امنیتی و پلیسی ما دو نکته را توجه کنند. اول اینکه تواناییهای نرمافزاری و سختافزاری خود را در این فضا به بالاترین سطح برسانند. دوم اینکه اولویتهای نظارتی و کنترلی خود را واقعی و منطقی کنند و دنبال مسائل اصلی باشند. مسائلی که در امنیت اختلال ایجاد میکنند. این یادداشت در مقام توضیح نسبی این ادعا است.
مجرمین یا کسانی که درصدد ارتکاب جرم هستند را به دو دسته کلی میتوان تقسیم کرد.گروه اول مجرمین سادهلوح و عادی هستند. مجرمینی که درک روشنی از فضای مجازی و پیچیدگیهای آن ندارند و در این فضا به نحوی رفتار میکنند که به سرعت و به سادگی شناخته میشوند. مثل همین جنایتکار که پیشتر فیلم و تصاویر نمایشی خود را با اسلحه در اینستاگرام پخش کرده و حتی بعد از ترور نیز انجام این جنایت را اعلام کرده است. مثل برخی افرادی که سرقت میکنند و به سرعت اموال مزبور را از طریق سایتهای اینترنتی به فروش میگذارند! مثل کسانی که تصاویر خود را از حضور در محل جرم منتشر میکنند. مثل کسانی که تهدیدات خود را از طریق فضای مجازی عملی میکنند و... تمام این رفتارها میتواند سرنخهای مناسبی برای پیشگیری از وقوع جرم یا کشف آن باشد. در واقع اگر بگوییم ضربالمثل، کور از خدا چی میخواد؟ دو چشم بینا. دراینجا کاربرد دارد. اگر ما و پلیس ودستگاههای امنیتی دنبال شفافیت و کسب اطلاعات از مجرم باشیم، چه چیزی بهتراز فضای مجازی؟ بویژه برای بخش بزرگی از مجرمین که به نسبت سادهلوح هستند. درتلفنهای هوشمندشان انواع و اقسام تصاویر و گفتوگوها و ارتباطات که نشانه تأیید جرم آنان باشد وجود دارد. اتفاقاً پلیس و دستگاه امنیتی از این امکان بهرمند شدهاند ولی باید بیشتر و قویتر وارد میدان شوند.
گروه دوم مجرمین پیچیده و به لحاظ تعداد اندکی هستند که از فضای مجازی به نحو مؤثر و کارآمدی برای ارتکاب جرم استفاده میکنند. مقابله با این گروه نیز مستلزم آن است که دستگاههای پلیسی توانایی فنی بالاتری را نسبت به هر مجرم احتمالی پیدا کنند و اتفاقاً و بهدلیل آنکه فضای مجازی در کنترل و در دسترس است با اقدامات فنیتر میتوان این مجرمین را نیز شناسایی کرد. در همین مورد اتفاق اخیر، میتوان گفت که شرور مزبور از زمره مجرمین سادهلوح است که حتی تصاویر خود با اسلحه را در اینستاگرام گذاشته و نزدیک به 50 هزار نفر فالوئر داشته است! خب چه امکانی بهتر از اینکه با کمترین هزینه وی را دستگیر میکردند؟ اگر این کار انجام نشده است، ضعف فضای مجازی نیست، بلکه نقطه قوت آن است.
جالبتر اینکه پس از جنایت نیز در فضای مجازی خودش اعلام خبر کرده و پلیس نیز از همین طریق او را شناسایی کرده و در نهایت به سراغ او رفته است. با توجه بهویژگیهای مجرمین؛ قاطعانه میتوان گفت که بیش از 90 درصد آنان سادگیهای خود را دارند و بهطور قطع اگر از فضای مجازی استفاده کنند، رد پایی را در آنجا خواهند داشت و این بهترین فرصت برای کنترل، پیشگیری و کشف جرم است. ضعف خودمان را به فضای مجازی ربط ندهیم. فضای مجازی فرصت و امکانی مناسب است که از آن باید استفاده کرد. اینکه مجرمین یا پلیس بر آن غلبه پیدا کند، به تواناییهای آنان بستگی دارد و باید پلیس در این فضا دست بالا را داشته باشد.