فرمانداری نظامی برای پیشگیری از حوادث احتمالی این ماه، غیر از توسل به اجازه نامه آقای شریعتمداری برای روحانیانی که از دیگر شهرها وارد تبریز می شدند، با برپایی جلسه ای در اتاق بازرگانی و دعوت از روحانیان محافظه کار از آنان تعهد گرفت که امنیت را خود بر عهده بگیرند تا حکومت نظامی وادار به واکنش نشود...
جی پلاس: یازدهم آذرماه 1357 برابر بود با اول محرم 1399. امام خمینی در همین روز پیامی به ملت ایران فرستادند. این پیام دو درخواست مهم امام را به آگاهی مردم رساند. یکی فرار سربازان سراسر کشور از سربازخانه ها و دیگری ادامه اعتصاب ها.
از ابتدای محرم، تبریز شاهد تظاهراتی بود که بعضا به خون شهروندان نیز آغشته شد. در نخستین روز از این ماه در سطح شهر تظاهرات پراکنده ای صورت گرفت. در میان منابع مکتوب، تنها نشریه اطلاعات هفتگی به این حادثه اشاره کرده است. «... ماموران به دخالت پرداختند. طی این تظاهرات عده ای کشته و مجروح شدند. فرمانداری نظامی این شهر اعلام کرد که در تظاهرات یک نفر کشته شده است اما مردم می گفتند که کشته شدگان 5 نفر بوده اند.»
فرمانداری نظامی برای پیشگیری از حوادث احتمالی این ماه، غیر از توسل به اجازه نامه آقای شریعتمداری برای روحانیانی که از دیگر شهرها وارد تبریز می شدند، با برپایی جلسه ای در اتاق بازرگانی و دعوت از روحانیان محافظه کار از آنان تعهد گرفت که امنیت را خود بر عهده بگیرند تا حکومت نظامی وادار به واکنش نشود. این دسته از روحانیان با گماردن برخی از طلاب علوم دینی در میان دسته های عزادار تلاش کردند از سر دادن شعارهای ضد حکومتی جلوگیری کنند و عزاداری را وفق سنت های پیشین هدایت کنند اما ظاهرا این طرح قرین موفقیت نبود چرا که عزاداری های بازار با شعارهایی که علیه شاه و نظام سلطنتی او همراه بود آغاز و انجام می یافت. آقای سید حسن موسوی تبریزی در این باره می گوید: «فردای آن روز بدون اینکه آیت الله قاضی را در جریان بگذارم با چند نفر از انقلابیون تبریز ملاقات کردم... و گفتم: باید با جوی که به وجود آمده مقابله کرد. شما ده ـ بیست نفر مانند خودت را پیدا کن و اجتماع کنید تا من یک شعار انقلابی بسازم و با هم تکرار کنیم. به فکر ساختن شعار افتادم. شعاری که در برگیرنده خلاصه مواضع سیاسی ما باشد این بود: نه قانون اساسی، نه شاه امریکایی، حکومت اسلامی، الله اکبر، خمینی رهبر... نفی قانون اساسی را بدین دلیل در شعار گنجاندم که در آن مقطع برخی از افراد سرشناس اعلام کرده بودند که اگر شاه به قانون اساسی عمل کند کافی است... حرکت را شروع کردیم و در دو دسته بیست نفری شعار فوق را سر دادیم. راسته بازار قدیم و جدید را دور زدیم و به مدرسه طالبیه که به جای تیمچه مظفریه مرکز دسته جات سینه زنی شده بود، رسیدیم. برای مردم، دسته ما شعاری که می دادیم تعجب آور بود... کنترل دسته را هم خودم به عهده داشتم تا به سلامت به طالبیه رسیدیم. بعد از سه روز این شعارها به دسته جات دیگر هم سرایت کرد و فراگیر شد و توطئه عمال رژیم خنثی شد.»
هفته اول محرم بازار تبریز و برخی از خیابان ها شاهد این عزاداری ها بود. روز چهاردهم آذر، عده ای از عزاداران، کفن پوش در دسته های سینه زنی حاضر شدند. روز پنجشنبه 16 آذر در چند خیابان تبریز تظاهراتی صورت گرفت و تظاهرکنندگان با تیراندازی ماموران روبه رو شدند. طبق گفته عده ای از شاهدان در جریان تیراندازی چهار نفر کشته و چهار نفر مجروح شدند. همه روزه در بازار بزرگ تبریز دسته جات عزاداری به راه می افتند و با خواندن نوحه های ضد دولتی به راهپیمایی می پردازند. از شمار شهدای هفته اول محرم آمار دقیقی در دست نیست. با این حال در گزارشی که ضد اطلاعات ژاندارمری آذربایجان شرقی خطاب به رئیس ساواک این استان می نویسد، یادآور می شود که «برابر خبر رسیده در منزل آقای قاضی 6 جسد آماده شده و عده ای از مردم هم در منزل نامبرده هستند و قصد دارند این اجساد را از منزل نامبرده خارج و تظاهرات شدید شبانه به راه اندازند.»
هفتم محرم برابر با 17 آذر ماه 1357، تظاهرات و عزاداری های مردم به رودر رویی با نظامیان کشیده شد. این درگیری ها در خیابان ملل متحد منجر به خلع سلاح تعدادی از سربازان شد و شش قبضه اسلحه به دست مردم افتاد. درباره جزئیات این تظاهرات روزنامه کیهان خبر کوتاهی را پس از پایان اعتصابات مطبوعات درج کرد، مبنی بر اینکه «قبل از ظهر جمعه 17 آذرماه ماموران فرمانداری نظامی تبریز در چند نقطه شهر به روی تظاهرکنندگان و مردم آتش گشودند که در نتیجه عده کثیری کشته و زخمی شدند و دهها نفر نیز دستگیر شدند. این حادثه به دنبال ممانعت ماموران فرماندهی نظامی از ورود مردم به بازار و تشکیل دسته جات حسینی که از سه روز قبل در بازار بزرگ این شهر انجام می گرفت، صورت گرفت و مردم که نتوانسته بودند در بازار اجتماع کنند به خیابان ها آمدند. هنوز آمار صحیح از کشته شدگان و زخمی شدگان و دستگیرشدگان در دست نیست. یک مقام در مرکز اورژانس تبریز تعداد کشته شدگان را هشت نفر اعلام کرد ولی آنچه مسلم است آمار کشته شدگان به گفته مردم از این رقم بیشتر است.»
در یکی از شنودهای تلفنی ساواک بین آقایان عبدالمجید معادیخواه که در این زمان در تبریز به سر می برد و آقای ربانی گفت و گویی نیز درباره تعداد شهدا صورت می گیرد که معادیخواه بنا بر مسموعات خود، شهدای این روز تبریز را 30 نفر اعلام می کند. اما آقای قاضی در سخنرانی خود در روز هجدهم آذرماه در مسجد مقبره به مردم می گوید که در روزهای 15، 16، 17 آذر ماه 30 نفر از مردم تبریز به دست نیروهای نظامی و انتظامی به شهادت رسیدند.
برشی از کتاب تبریز در انقلاب؛ ص 432-435؛ چاپ اول (1383)؛ ناشر: چاپ و نشر عروج.