چند روزی همقدم با شهید پالیزوانی

علت استعفای آقا مرتضی از سپاه چه بود؟

هم درس می خواند و هم جبهه می رفت؛ در دانشگاه تهران حکمت مطهر راه انداخت و در جبهه عقیدتی تدریس می کرد.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: مرتضی[1] علاقه عجیبی به درس خواندن و ادامه تحصیل داشت، اما شرایط کاری اش در سپاه، رفت و آمدش به جبهه و داشتن همسر باردار به او این اجازه را نمی داد اما همسرش که این اشتیاق را در وی می دید دلش نیامد که او را از این نعمت بی بهره بگذارد و از مرتضی تقاضا کرد تا خود را برای شرکت در کنکور آماده کند.

تصمیمش که بر این مساله استوار شد از سپاه استعفا داد و بیرون آمد و می گفت: شاید اکنون نتوانم درست و منظم سر کارم حاضر شوم و به بیت المال مدیون می شوم.

سال 63 بود که کنکور داد و در رشته فلسفه دانشگاه تهران قبول شد. همسرش[2] اینگونه نقل می کند که او گاهی برای گذراندن یک واحد درسی، چندین کتاب را مطالعه می کرد.

با اینکه درس و دانشگاه می توانست بهانه ای برای ماندن و نرفتن به جبهه باشد اما او که اهل جبهه بود و دوری از آنجا برایش غیرقابل تحمل می رفت و می آمد و برای رزمنده ها عقیدتی تدریس می کرد تا جایی که دوستانش می گفتند وارد هر سنگری که می شدی می دیدی رزمنده ای در حالی که کتاب شهید مطهری را به دست دارد و مطالعه می کند، گوشه ای نشسته است.

تلاشش برای آشنایی با افکار شهید مطهری تنها به سنگرهای رزم خلاصه نشد او با پشتکاری که داشت موفق شد تا تدریس کتاب حکمت مطهر را در دانشگاه تهران پایه ریزی کند.

مرتضی اعتقاد داشت که روزی که جنگ تمام می شود و دوستان و همرزمانش به شهرهایشان بر می گردند باید از سر نو تحصیلشان را ادامه دهند و آنقدر سر این موضوع حساس بود که یک روزی که سوار اتوبوس بود شنیده بود که شخصی می گوید: حزب اللهی ها بی سوادند و همین انگیزه ای شد تا بلافاصله در کلاس های آموزش زبان انگلیسی ثبت نام کند.

 

 
  1. دانشجوی شهید مرتضی پالیزوانی که در سن 24 سالگی و در روز دوازدهم اردیبهشت ماه سال 65 در فکه به شهادت رسید.
  2. بانو فهیمه صابری.

 

دیدگاه تان را بنویسید