یک معلم بازنشسته شیرازی که 10 هزار دلارش را در جیب شلوار کردی خود در سواحل گیلان جا گذاشته بود جزئیات این ماجرای عجیب را تشریح کرد.
به گزارش جی پلاس، این اتفاق در منطقه ساحلی چوبر شهرستان تالش رخ داد. مدیر طرح منطقه ساحلی چوبر تالش درباره ماجرای پیدا کردن دلارها به خبرنگار ما گفت: ساعت حدود 11 صبح بود که داشتم به آلاچیقها سرکشی میکردم. چند بار از مقابل یکی از آلاچیقها عبور کردم و متوجه شدم یک شلوار کردی روی پرده آلاچیق آویزان است. تصور کردم شلوار کهنهای بوده و مسافری آن را رها کرده و رفته است. شلوار را برداشتم تا داخل سطل آشغال بیندازم. اما کمی سنگینتر از حد معمول بود وقتی دستم را داخل جیب کردم از چیزی که میدیدم متعجب شدم. مقدار زیادی دلار داخل آن بود.جابر محمدپور در ادامه گفت: با توجه به اینکه برای پیدا کردن صاحب دلارها نیاز به کمک داشتم با شهرداری منطقه چوبر تماس گرفته و او را در جریان قرار دادم. او خواست تا شلوار را به شهرداری ببرم. با کمک هم از روی ته فیش بانکی که داخل شلوار کردی پیدا کرده بودیم شماره تماس صاحب پولها را بهدست آوردیم و با او تماس گرفتیم.
وقتی از مسافر مورد نظر درباره اینکه مدرک یا پولی گم کرده است پرسیدیم او اظهار بیاطلاعی کرد اما دقایقی بعد تماس گرفته و گفت که مبلغی پول به دلار داشته که داخل شلوار کردیاش گذاشته بود و آن را گم کرده است. خواستیم به شهرداری بیاید و بعد از انجام روال قانونی پولها را به او برگرداندیم.
شرح ماجرا از زبان صاحب دلارها
این معلم بازنشسته درباره جزئیات اتفاقات رخ داده گفت: خیلی خوشحال شده بودم که پولهایم پیدا شده است. به شهرداری که رسیدم در آنجا تمام وسایلم را از ماشین بیرون آوردند و خودرو را به طور کامل بازرسی کردند. فکر میکردند شاید من قاچاقچی ارز یا خلافکار باشم. وقتی دیدند که غیر از حدود 9 هزار و 300 دلاری که گم کرده بودم ارز دیگری همراه ندارم، یکی از مأموران مرا سوار خودروی پلیس کرد و ماشین مرا هم مأمور دیگری سوار شد تا با هم به مقر پلیس برویم. خواهش کردم که خودروام را به پارکینگ نبرند چون میدانستم اگر این اتفاق بیفتد باید چند روز دوندگی کنم و جایی هم برای ماندن نداشتم. مأمور پلیس گفت باید پرونده را برای قاضی کشیک دادسرا بفرستیم و ایشان دربارهات تصمیم بگیرد. اما سرانجام با اثبات اینکه دلارها قاچاق نیست و مال خودم است قضیه ختم به خیر شد و من هم دلارها را تحویل گرفته و راهی خانه ام شدم.