فاجعه آنجاست که باغبان را به مدیریت شرکتمان و متخصص مدیریت را به کار نگهداری کودک، و پرستار را به کشاورزی بگماریم.
جی پلاس، جعفر محمدی نوشت: مهم نیست که اصلاحطلب هستیم یا اصولگرا یا بیطرف. مهم این است که خیلی از ما به افرادی رأی دادهایم که هیچ دانش و تجربهای در امور شهری نداشتهاند. این که مواضع سیاسی فلانی جگرمان را حال میآورد یا صدای فلانی خوب است و خوانندگیاش حرف ندارد، آیا دلیلهای موجهی هستند برای فرستادن آنان به شورای شهر؟
«شهر را شهرداری اداره میکند و شورای شهر به نمایندگی از مردم بر نهاد شهرداری نظارت میکند. فروریختن ساختمان پلاسکو محصول یک سلسله کاستیها در همه بخشهای جامعه و حکومت است و اگر نگاهی عمیق بدان بیندازیم، نمیتوانیم بخشی را مبرا بدانیم و قسمتی را مقصر تامّ و تمام.
با این حال از بین همه بخشها، جایی که ارتباط سازمانی مستقیمتری با این ماجرا دارد، شهرداری است که طبق قانون موظف بوده مانع فعالیت این ساختمان به عنوان بنای خطرساز شود.
اشتباه نشود! نمیخواهم درست هنگامی که عزیزانمان زیر انبوهی از آهن و سیمان و آتش مدفون شدهاند، بحث پلاسکو را سیاسی کنم بلکه میخواهم بگویم هر کدام از ما که در انتخابات شورای شهر تهران به افراد ناوارد در امور شهری رأی دادیم، مقصریم. اگر ما بخواهیم فردی را برای مدیریت شرکتمان، یا برای باغبانی باغمان یا برای نگهداری کودکمان استخدام کنیم، اولین چیزی که میپرسیم این است که آیا آن فرد در حوزه کاری شرکتمان تخصص دارد؟ یا اصلاً کشاورزی میداند؟ یا دانش و توانایی نگهداری از کودک را دارد؟
فاجعه آنجاست که باغبان را به مدیریت شرکتمان و متخصص مدیریت را به کار نگهداری کودک و پرستار را به کشاورزی بگماریم.
این فاجعه در شورای شهر تهران رخ داده است و بیهیچ تعارفی اکثر ما در شکل دادن به آن مقصر بودهایم. مهم نیست که اصلاحطلب هستیم یا اصولگرا یا بیطرف. مهم این است که خیلی از ما به افرادی رأی دادهایم که هیچ دانش و تجربهای در امور شهری نداشتهاند. این که مواضع سیاسی فلانی جگرمان را حال میآورد یا صدای فلانی خوب است و خوانندگیاش حرف ندارد، آیا دلیلهای موجهی هستند برای فرستادن آنان به شورای شهر؟ این که فلانی توانسته است وزنههای چند صد کیلویی را بالای سرش ببرد، چطور؟ آیا حمل فلزات سنگین به معنای آن است که آن ورزشکار عزیز حتماً میتواند بهترین تصمیمها را برای شهر بگیرد؟ کشتیگیر بودن یا رزمیکار بودن هم همینطور است؛ چرا که مبارزه با مشکلات شهری، مشت و لگد و فیتیلهپیچ به هیچ کار نمیآید و تنها تجربه و تخصص است که میتواند گره از کار بسته شهر بگشاید.
در انتخابات شورای شهر که اردیبشهت سال آینده برگزار میشود، به اصولگرا رأی میدهیم یا به اصلاحطلب یا هر کس دیگری، یک ملاک را از یاد نبریم: «آیا این آقا یا خانم اصلاحطلب یا اصولگرا یا مستقل، مدیریت شهری میداند یا خیر؟»
اگر نمیداند و رأی دهیم، فارغ از این که صاجب چه سلیقه سیاسی هستیم، به شهر و به مردم شهر خیانت کردهایم و شریک خون کسانی خواهیم بود که در پلاسکوهای بعدی میسوزند. جناحهای سیاسی نیز مردمفریبی را کنار بگذارند و برای رأیآوردن لیستهایشان، نام غیر متخصصانی که تنها ویژگیشان شهرت است را در لیستها نگذارند و به شهر و به مردم خیانت نکنند.»
منبع: عصر ایران