یار روزگاران قدیم، از شهید رهنمون چه میگوید؟
من و محمدعلی انترن بودیم که اهواز در تیررس گلوله های توپخانه دشمن قرار گرفت و هتل نادری شد پایگاه اورژانس ما.
جی پلاس ـ منصوره جاسبی: روزهای پایانی دبیرستان بود و فصل کنکور و تست و... محمدعلی[۱] شد دانشجوی علوم پزشکی اهواز و من دانشجوی اصفهان. من و او که دوشادوش هم بودیم و همنفس، حالا کیلومتر جاده ها بینمان فاصله انداخته بود اما دلهامان نزدیک و نزدیکتر تا روزی که به مرحله انترنی رسیدیم و اهواز را میان گلوله های دشمن یافتیم. شهر از مردمان خالی بود و هیچ مکانی حتی بیمارستان ها امنیت نداشتند. محمدعلی که خود به اهواز رفته بود، من را نیز به یاری طلبید.
زیرزمین هتل نادری شد پایگاه اورژانس، شرایط جنگی بود و شب ها محروم از هیچ نور چراغی، و حالا این شرایط سخت، ما را باز کنار هم قرار داده بود تا همدوش هم به مجروحان رسیدگی کنیم... و رفته رفته اداره بهداری سپاه شد مسئولیتی بر دوش محمدعلی و ما*. [۲]
- شهید دکتر محمدعلی رهنمون که در هشتم اسفند ماه سال ۶۲ در عملیات خیبر به شهادت رسید.
* . من و چند تن دیگر از دوستان.
- بر گرفته از خاطره دکتر محمدرضا محمدی، رئیس مرکز تحقیقات روانپزشکی و روانشناسی دانشگاه علوم پزشکی تهران.
دیدگاه تان را بنویسید