قصه ازدواج جهان آرا

یک روز عصر با هم قرار گذاشتیم که کمک و همیار هم باشیم به همین سادگی.

لینک کوتاه کپی شد

جی پلاس ـ منصوره جاسبی: مراسم خواستگاری برگزار شده و حالا نوبت رسیده بود به محرم شدن ما با همدیگر. قرار شد برویم بهشت زهرا سر مزار برادر محمد[۱]. همین کار را هم کردیم. حدود بعد از ظهر بود که دو نفری رفتیم بهشت زهرا و صیغه عقد را جاری کردیم به همین سادگی و متعهد شدیم که کمک و همیار هم باشیم. مراسم رسمی هم با حضور هر دو خانواده و تعدادی از دوستان محمد در منزل ما برگزار شد و هفته بعد از مراسم هم راهی خرمشهر شدیم و زندگی مشترک را آغاز کردیم.[۲]

  1. شهید سید محمد جهان آرا، فرمانده سپاه خرمشهر.
  2. خاطره به نقل از همسر شهید.

دیدگاه تان را بنویسید