13 روز دیگر سال 1397 از راه می‌رسد. 2هفته پایانی هر سال برای هر کسی تداعی‌گر انجام یکسری کارها است؛ خانه‌تکانی، برنامه‌ریزی برای سفر و خرید از عمده مواردی هستند که اکثر ایرانی‌ها در این بازه زمانی مشغول به آن هستند.
برای بسیاری از ساکنان تهران حال و هوای عید نوروز با گشت‌وگذار از میان دست‌فروش‌ها معنا پیدا می‌کند حتی اگر خرید چندانی نداشته باشند.
بساطی‌هایی که از وسایل خانه گرفته تا انواع لباس و سین‌های موردنیاز سفره هفت‌سین را در کنار برخی از خیابان‌های پایتخت پهن می‌کنند و حسابی سرشان شلوغ است.
اما این روزها اگر سری به چهارراه ولی‌عصر بزنید، چهارراهی که یکی از مهمترین مکان‌های دست‌فروشان است، دیگر خبری از آن حس و حال نیست چراکه آنها از سوی نیروی انتظامی و شهرداری تهران ساماندهی و به صورت متمرکز در دو سه قسمت این تقاطع مستقر شده‌اند.
از پله‌های برقی زیرگذر چهارراه ولیعصر که بالا می‌آیم میانه پله متوجه می‌شوم خبری از دست‌فروشان نیست، نه سروصدایی هست نه تجمع مردم برای خرید.
به بالای پله که می‌رسم همان ابتدای راه دو مامور نیروی انتظامی ایستاده‌اند؛ سراغ دست‌فروش‌ها را از آنها می‌گیرم، می‌گویند: «چند روزی هست که آنها را جمع کرده‌ایم و چند خیابان بالاتر در یک زمین سرپوشیده اسکان یافته‌اند.»
تصمیم می‌گیرم با چند مغازه‌دار گپ‌وگفتی داشته باشم تا نظر آنها را از این تغییر بزرگ در محدوده کاری‌شان جویا شوم.
«محمود» مغازه فروش کفش چرم مردانه دارد. او به «ابتکار» می‌گوید: «چند سالی هست که به واسطه حضور دست‌فروش‌ها آرامش نداشتیم، هر روز اینجا درگیری به‌وجود می‌آمد، شلوغی و سروصدای زیاد آنها فضای کاری را برای ما سخت کرده بود.
مردم با حضور آنها توجهی به مغازه‌های ما نداشتند در حالی که سالانه حدود 30 میلیون تومان هزینه مالیات پرداخت می‌کنیم.»
این فروشنده به در باز مغازه اشاره می‌کند و می‌گوید: «بعد از مدت‌ها توانستیم در مغازه را برای چند ساعت باز بگذاریم، تا قبل از این نمی‌شد این کار را کرد چراکه شلوغی زیاد آرامش نسبی را از ما سلب می‌کرد. اگرچه می‌دانم که همه دست‌فروشان به دلیل مشکلات مالی و از سر ناچاری به این کار مشغولند اما ما چه گناهی کرده‌ایم که سال‌هاست آنها را در مقابل مغازه‌های‌مان تحمل کردیم.»

فروش‌مان تحت تاثیر دست‌فروشان بود
«فرزاد» دیگر مغازه‌داری است که در محدوده چهارراه ولی‌عصر لباس مردانه می‌فروشد. او درباره جمع‌آوری دست‌فروشان از کنار این خیابان به «ابتکار» توضیح می‌دهد: «کاسبی ما تحت تاثیر حضور بساطی‌ها قرار گرفته بود.
عملا فروش چندانی نداشتیم چراکه مردم ترجیح می‌دادند به جای خرید از مغازه همان پیراهن و شلوار را از آنها بخرند.»
پس از گفت‌وگو با این دو مغازه‌دار به خیابانی می‌رسم که در همان ابتدای راه داربست بزرگی نصب شده و بنری هم با اعلام محل ساماندهی دست‌فروشان روی آن قرار دارد.
یک عروسک بزرگ تبلیغاتی هم در ورودی خیابان مردم را راهنمایی می‌کند. اما خیابان مذکور با وجود استقرار بساطی‌ها در یک جای مشخص برخلاف سال‌های قبل که اطراف دست‌فروشان شلوغ بود تقریبا خلوت است.
وارد محدوده دست‌فروشان می‌شوم که به ‌لحاظ روشنایی وضعیت مطلوبی ندارد، فضا هم چندان ترغیب‌کننده برای ورود مردم نیست.
«مریم» یکی از فروشندگانی است که به «ابتکار» می‌گوید: «چهار پنج روزی هست که از کنار خیابان به اینجا منتقل شده‌ایم اما فروش‌مان کم شده است. هر شب هم 30 هزار تومان برای جایی که داده‌اند از ما می‌گیرند.»

ساماندهی نشده‌ایم
«محمدرضا» دیگر فروشنده‌ای است که در این فضای سرپوشیده مشغول به سیگار کشیدن است.
او درباره این جابه‌جایی به «ابتکار» می‌گوید: «از صبح تا حالا که ساعت 2 ظهر است حتی یک قلم جنس هم نفروخته‌ام درحالی که اگر کنار خیابان بودم این‌گونه نبود.
مبلغی را هم هر شب به ازای جایی که داده‌اند از ما می‌گیرند، این چطور ساماندهی است؟ ساماندهی یعنی سروسامان دادن، نه اینکه کم شدن فروش و هر شب پول گرفتن از ما.»
میانه صحبت با این فروشنده، «نوید» هم اظهار گلایه می‌کند و می‌گوید: «من هم از صبح فروشی نداشته‌ام، مردم در این چند روز به اینجا کمتر آمده‌اند و همین باعث کاهش فروش ما شده است در حالی که کنار خیابان این‌طور نبود.
من فکر می‌کنم اگر برنامه دیگری را برای ما در نظر می‌گرفتند بهتر بود.
شاید هم استقبال مردم از اینجا نیاز به زمان دارد بنابراین باید صبر کنیم اما مشکلات اقتصادی زیادی داریم که این اتفاق به دیگر مشکلات ما اضافه می‌کند.»
از محل استقرار دست‌فروشان به خیابان اصلی وارد می‌شوم. «مهشید» شهروندی است که به نظر سرگردان می‌رسد، از او درباره علت حضورش در این خیابان می‌پرسم.
او به «ابتکار» می‌گوید: «من امروز با این هدف به اینجا آمدم تا مثل هر سال از دست‌فروشان شلوار جین بخرم.
تجربه سال‌های گذشته به من نشان داد خرید از دست‌فروش‌ها هم مقرون به صرفه است و هم تنوع زیادی برای انتخاب وجود دارد، اینجا هم به دلیل حضور گسترده دست‌فروشان به‌ویژه در روزهای پایانی سال مکان مناسبی برای خرید است اما متاسفانه خبری از دست‌‌فروشان نیست، گویا آنها را جمع کرده‌اند.»
به او آدرس دست‌فروشان را می‌دهم چراکه از وجود آنان در چند خیابان بالاتر اظهار بی‌اطلاعی می‌کند. لبخند بر لبانش می‌آید و می‌گوید: «چیزی ندیدم که مرا راهنمایی به سمت دست‌فروشان بکند.
حتما به آنجا خواهم رفت تا دست خالی به خانه بازنگردم.»

بساطی‌ها نیستند، غافلگیر شدم
«آزاده» شهروند دیگری است که وقتی درباره دست‌فروشان از او می‌پرسم، با خنده می‌گوید: «حال‌وهوای نوروز برای من با گشتن از میان دست‌فروشان معنا پیدا می‌کند اما امروز غافلگیر شدم چراکه از آنها خبری نیست.
همیشه چند لباس و وسیله هم از آنان می‌خرم که هم کیفیت و هم قیمت مناسبی داشته‌اند.»
«یاسر» دیگر شهروندی است که درباره تجربه خریدش از دست‌فروشان چهارراه ولی‌عصر به «ابتکار» می‌گوید: «چند باری برای خرید لباس به اینجا آمده‌ام و به نظرم خرید خوبی بوده است.»
او هم مثل دو شهروند قبلی از حضور دست‌فروشان در یکی از خیابان‌ها اظهار بی‌اطلاعی می‌کند و توضیح می‌دهد: «از آنجایی که دست‌فروشان به دلیل مشکلات اقتصادی به این کار روی آورده‌اند، خرید از آنان را دوست دارم، این‌گونه هم برای خودم به‌صرفه است هم آنان فروش خود را خواهند داشت.»
«صدیقه» که به همراه مادر و برادرش به چهارراه ولی‌عصر آمده است کمی عصبانی به نظر می‌رسد.
او به «ابتکار» می‌گوید: «ما با این هدف که امروز از دست‌فروشان این منطقه خرید کنیم به اینجا آمدیم اما آنها را جمع‌آوری کرده‌اند.»
وقتی آدرس دست‌فروشان را به او می‌دهم می‌گوید: «آنقدر مامور نیروی انتظامی در خیابان است که فکر می‌کردم آنها را به‌طور کلی جمع‌ کرده‌اند برای همین پلیس مستقر شده که آنها بازنگردند.»
این شهروند توضیح می‌دهد: «قیمت بسیار مناسب دست‌فروشان و تنوع کالاهایی که دارند موجب می‌شوم تا مردم از جاهای مختلف به اینجا بیایند.
به‌نظرم اطلاع‌رسانی درباره تغییر مکان دست‌فروش‌ها ضعیف بوده است چراکه ما متوجه نشدیم آنها هستند اما جایی دیگر.»
اظهارات این شهروندان درحالی است که چند بنر با رنگ‌های روشن به فاصله از هم در طول خیابان نصب شده است و مردم را به سمت دست‌فروشان راهنمایی می‌کند.
ورودی خیابان استقرار آنها هم کاملا مشخص است. به هرحال آنچه از گفت‌وگو با مردم مشخص است این است که دست‌فروشان نه‌تنها حال و هوای عید را برای خیلی‌ها یادآوری می‌کنند که آنها توانسته‌اند اعتماد مردم را هم جلب کنند.
روزنامه ابتکار
تهرام/1735**1625
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.