به گزارش ایرنا دومین نشست هم اندیشی مساله یابی زنان و شهر تهران با موضوع 'چگونه شهری دوستدار زن بسازیم' با همکاری گروه پژوهشی مطالعات زنان پژوهشکده مطالعات اجتماعی و دفتر مشاور شهردار تهران در امور زنان یکشنبه در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
نعمت الله فاضلی انسان شناس، نویسنده و عضو هیات علمی پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی در این نشست اظهار کرد: برای رسیدن به 'شهر دوستدار زن' نیاز است که نهاد مدیریت شهری، شیوه ساماندهی و سازماندهی مدیریت شهری را موضوع اصلی تحولات و سیاستگذاری های خود قرار گیرد.
وی افزود: مفهوم 'شهر دوستدار زن' به این معنی است که چگونه ساختارهای شهری را با نیازها، خواسته ها و ساختارهای زنان متناسب کنیم و چه کاری باید انجام شود برای اینکه شهر از منظر زنان شهری امن، آرام، قابل سکونت و پاسخگوی نیازهای جامعه و زنان باشد.
به گفته وی، عبارت 'شهر دوستدار زن' از اواخر قرن 20 و اوایل قرن 21 به عنوان یک شعار و ایده کلیدی با این هدف مطرح شد که تغییراتی در شهرها (تهران و شهرهای بزرگ کشور) بوجود آورد برای اینکه زنان امکان زیستن متناسب با مقتضیات وجودی خود را پیدا کنند.
فاضلی با بیان اینکه در 40 سال گذشته در کشور به ساخت و ساز بیش از اندیشیدن و آفریدن توجه شده و تفکر پروژه محور جایگزین تفکر مساله محور شده است، افزود: در حوزه زنان بیش از اینکه نیاز به ساخت و ساز و پول خرج کردن باشد، نیاز به نوعی تفکر و نظریه به ویژه در زمینه برنامه ریزی و سیاستگذاری داریم.
به گفته وی، از زمان رضا شاه و شکل گیری شهرهای مدرن تا کنون شیوه مدیریت شهری در ایران پروژه محور و تکنیکی بوده است و نمایشی از پل ها، اتوبان ها، ساختمان ها و نمودارهای آماری خود را ارائه کرده است.
وی اظهار کرد: اگر چه این شیوه مدیریت شهری دستاوردهایی داشته اما به فروپاشی 'محله' و به حاشیه رانده شدن زندگی اجتماعی و انسان منجر شده است، این فضا نمی تواند نیازها و ارزش های وجودی انسان برای زندگی شهری را تامین کند، به عبارت دیگر در شهرهای کنونی به ویژه تهران، همه در خدمت سود، بازار، قدرت و ایدئولوژی هستند، به طوری که در زمینه ساخت بازارهای بزرگ، مراکز خرید بزرگ، ایدئولوژی و قدرت سیاسی و نمادهای ایدئولوژیکی که باید در شهر قدرت را به رخ بکشند تا شهروندان را به انقیاد خود درآورند، آمارها بالاست اما آنجا که بحث زندگی، سلامت، آرامش، آب و هوا، تربیت کودک، حس تعلق به مکان، حس خوب شهری، ارزش های زیبایی شناسی شهر، سیمای شهری، هویت، خودشکوفایی، عدالت و داشتن یک زندگی و شهر انسانی به میان می آید شاخص ها و معیارهای در سطح پایین قرار می گیرد.
عضوهیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: پروژه های بزرگ شهری در زندگی واقعی شهروندان موثر نبوده زیرا می بینیم که شهر شورش کرده و به محض ایجاد یک شکاف در ساخت قدرت، خیابان ها امنیت خود را از دست می دهد.
وی با تاکید بر اینکه شهر باید بر اساس قانون 'حداقل تلاش و حداکثر تفکر' مدیریت شود، گفت: کلانشهرهای امروزی تراکم پیچیده ای از اقوام و گروه ها، سرمایه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و انباشت تدریجی چالش های حل نشده (از ترافیک تا آلودگی محیط زیست) و پیچیده ترین روابط و رقابت گروه ها هستند و تحقیر انسان در محیط کلانشهرها به شکل های گوناگون و روزمره اتفاق می افتد.
فاضلی اظهار کرد: 'شهر دوستدار زن' در واقع بیان یک مساله شهری است و به این معنی است که شهرهای ما با زنان، دوستی ندارد.
*ظهور 'زن کلانشهری'
نویسنده کتاب زنانه شدن فضای شهری در ایران امروز (با تکیه بر فضای کلانشهر تهران) با بیان اینکه شهر در ایران معاصر در موقعیت زن تحول بنیادی ایجاد کرده افزود: زنان در شهر معاصر نسبت به شهر پیشامعاصر، حضور گسترده ای در خیابان ها، میدان ها، بازارها و فضاهای شغلی و تفریحی پیدا کردند؛ انقلاب مشروطه، دوران پهلوی و انقلاب اسلامی و تحولات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی باعث شده زنان، که قبلا محل زندگی آنها خانه و مزرعه بوده، امروزه در شهر حضور پیدا کنند و یکی از اقتضائات و لوازم سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، حضور زنان در شهر باشد، اگرچه فمنیست ها به این گفته انتقاد دارند و معتقدند این تنها ظاهر قضیه است و زیرپوست شهر، فقر، ناامنی و خشونت علیه زنان وجود دارد.
وی اضافه کرد: مساله زن و شهر از جایی شروع شده که زن به صورت مولفه وجودی شهر درآمده، باید بپذیریم نه تنها زن به شهر آمده، بلکه شهر، زنانه شده و زنان، هم شهری شده اند.
فاضلی با اشاره به سه مدل فرهنگی زنان ایران گفت: در مدل پیشامعاصر زندگی زنان روستایی و عشایری بر اساس طبیعت شکل می گرفت و در دوران معاصر، دولت ها و تکنولوژی در زندگی زن شهری نقش دارند اما در مدل فرهنگی 'زن کلانشهری' در حال ظهور که در تهران مشاهده می شود، نه طبیعت و نه قدرت، بلکه فردیت تعیین کننده زنانگی است و هیچ ایدئولوژی سیاسی قادر به تحمیل خود بر آنها نیست، که من آن را به ویژه درتهران 'کلانشهری شدن زن' می نامم.
وی اظهار کرد: ایده 'شهر دوستدار زن' از دل این مدل فرهنگی 'زن کلانشهری'، از درون شکل گیری جهان زنانه شده، زبان زنانه، گفتمان های مونث، بازاندیشی موقعیت مردان، پایان دوران پدرسالاری و از درون یک قرن بازاندیشی انتقادی در ساختارهای نابرابر و تبعیض جنسیتی بیرون آمده است.
فاضلی تاکید کرد: در تهران و برخی کلانشهرها در مسیری قرار گرفتیم که موقعیت زن و کلانشهر، موقعیت مساله مندی شده است، زیرا زنان در ساختار شهر نفوذ کرده اند، به این معنی که جنسیتی شدن و عدم بیطرفی شهر برملا شده و این تصور که عده ای دلسوز و غمخوار با بیطرفی شهر را اداره می کنند، به چالش کشیده شده است.
وی افزود: فضاهای شهری به صورت تاریخی، نابرابر توزیع شده و همه ساختارها شامل معماری، طراحی فضاهای سبز و فضاها شغلی و تفریحی و سیاسی و دیگر اجزای آن دارای اشکال پیچیده تبعیض جنسیتی است، بنابراین ایده و چشم انداز 'شهر دوستدار زن' می خواهد به مسئولان شهری و سایر شهروندان و رسانه ها بگوید که همه در مسیر نوعی تولید و بازتولید اشکال مختلف آشکار و پنهان نابرابری های جنسیتی هستیم.
این پژوهشگر مساله نابرابری جنسیتی را مانند مساله آلودگی هوا توصیف کرد و توضیح داد: سالانه هزاران نفر بر اثر آلودگی هوا بیمار می شوند و یا جان خود را از دست می دهند و این اتفاقات در سکوت رسانه ای رخ می دهد، تبعیض جنسیتی نیز سالانه هزاران کشته می دهد و هزاران بیمار روحی و روانی و افراد آسیب دیده و رنج دیده برجای می گذارد، در حالی که صدایی بلند نمی شود.
وی تاکید کرد: ایده 'شهر دوستدار زن' آگاهی و دیدگاهی است که می گوید شهر باید با نوعی حساسیت جنسیتی زیست کند و فعالیت های فردی، اجتماعی، مدیریتی و سازمانی همراه با این حساسیت باشد و صدای قربانیان تبعیض جنسیتی را بشنود و منعکس کند.
فاضلی همچنین با اشاره به نتایج سه ماه پیش موسسه تحقیقاتی 'گالوپ' مبنی بر اینکه ایرانیان عصبی ترین مردم دنیا هستند اظهار کرد: این نتیجه بخاطر خشونت علیه زنان، ناامنی خیابانی و نابرابری ها و تنش های جنسیتی است، بنابراین 'شهر دوستدار زن' اگر چه بیان شاعرانه ای از یک خواسته است اما تلاش دارد این مفهوم را برساند که زن کلانشهری امروزی با زن شهری 50 سال پیش و زن روستایی و عشایری یک قرن پیش تفاوت وجودی دارد، زیرا مادر و مادربزرگ های ما تبعیض جنسیتی را احساس نمی کردند، از فشارهای آن دچار بیماری روحی نمی شدند و آن را به عنوان یک تکلیف الهی می پذیرفتند، اما در مدل فرهنگی در حال ظهور، یک زن کلانشهری تحت تاثیر فشارهای ناشی از نابرابری قرار می گیرد.
این انسان شناس تصریح کرد: در جنگ ایران و عراق پنج هزار زن شهید و چندین هزار زن جانباز شدند، این زنان نیز برای دفاع از دین و کشورشان جان دادند اما تمام بزرگراه ها به نام شهدای مرد نامگذاری شده و حتی یک خیابان نیز به اسم زنان شهید نیست؛ این مساله خشونت نمادین علیه زنان است و در خودآگاه و ناخودآگاه زنان تاثیر منفی می گذارد.
وی اضافه کرد: مساله این است که زن کلانشهری می خواهد دیده شود و این به هرزگی، ولنگاری و عریانی بدن زن ارتباطی ندارد، بلکه تحت عنوان 'حق بر شهر' باید به آن پرداخته شود؛ حق داشتن صدا، حق مشارکت نمادین در شکل دادن فضاهای شهری، حق متفاوت بودن و زیستن است؛ در واقع زنان می خواهند شهروندانی برابر و با به رسمیت شناختن تفاوت های خود باشند، بنابراین تقلیل مطالبات زنان نوعی خشونت نمادین علیه آنهاست.
فاضلی با بیان اینکه برای ساختن 'شهر دوستدار زن' نیازمند نوعی بازاندیشی در نهاد سازمان و مدیریت شهری هستیم، گفت: مدیریت شهری باید کارهای نمایشی و پروژه محور که نتایج مطلوبی نیز ندارد کنار بگذارد و نوعی حساسیت و گفتمان جدید بوجود آورد، زیرا در فضای مدیریت شهری که حساسیت جنسیتی نباشد، زن به عنوان موجودی فرودست تلقی شده و به عنوان نمایش و لفاظی ایدئولوژیک از آن استفاده می شود و برنامه های شهری فقط برای رفع تکلیف خواهد بود.
وی در ادامه پدیده اجتماعی 'زنانِ مرد شده' را توصیف کرد و گفت: 'زنانی که مرد شده اند' تعدادشان در ایران زیاد است و بیش از مردان به یک مرد شبیه هستند، اینان بیش از یک مرد، زنانگی خود را انکار می کنند تا بتوانند موقعیت شغلی و یا حقوق شهروندی خود را حفظ کند؛ باید این مساله را مد نظر داشت که زنان مرد شده، برای آرمان 'شهر دوستدار زن' خطرناک تر از مردان هستند.
این استاد دانشگاه همچنین با اشاره به کتاب زنان و فضای عمومی شهر (از دکتر ایمانی جاجرمی) اظهار کرد: بر این اساس تا سال 1386 در هیچ یک از اسناد مدیریت شهری ایران نامی از زنان برده نشده است و از 10 سال پیش است که اسم زن در اسناد شهری پیدا می شود.
تهرام/ 9754 //1348
نعمت الله فاضلی انسان شناس، نویسنده و عضو هیات علمی پژوهشگاه علومانسانی و مطالعات فرهنگی در این نشست اظهار کرد: برای رسیدن به 'شهر دوستدار زن' نیاز است که نهاد مدیریت شهری، شیوه ساماندهی و سازماندهی مدیریت شهری را موضوع اصلی تحولات و سیاستگذاری های خود قرار گیرد.
وی افزود: مفهوم 'شهر دوستدار زن' به این معنی است که چگونه ساختارهای شهری را با نیازها، خواسته ها و ساختارهای زنان متناسب کنیم و چه کاری باید انجام شود برای اینکه شهر از منظر زنان شهری امن، آرام، قابل سکونت و پاسخگوی نیازهای جامعه و زنان باشد.
به گفته وی، عبارت 'شهر دوستدار زن' از اواخر قرن 20 و اوایل قرن 21 به عنوان یک شعار و ایده کلیدی با این هدف مطرح شد که تغییراتی در شهرها (تهران و شهرهای بزرگ کشور) بوجود آورد برای اینکه زنان امکان زیستن متناسب با مقتضیات وجودی خود را پیدا کنند.
فاضلی با بیان اینکه در 40 سال گذشته در کشور به ساخت و ساز بیش از اندیشیدن و آفریدن توجه شده و تفکر پروژه محور جایگزین تفکر مساله محور شده است، افزود: در حوزه زنان بیش از اینکه نیاز به ساخت و ساز و پول خرج کردن باشد، نیاز به نوعی تفکر و نظریه به ویژه در زمینه برنامه ریزی و سیاستگذاری داریم.
به گفته وی، از زمان رضا شاه و شکل گیری شهرهای مدرن تا کنون شیوه مدیریت شهری در ایران پروژه محور و تکنیکی بوده است و نمایشی از پل ها، اتوبان ها، ساختمان ها و نمودارهای آماری خود را ارائه کرده است.
وی اظهار کرد: اگر چه این شیوه مدیریت شهری دستاوردهایی داشته اما به فروپاشی 'محله' و به حاشیه رانده شدن زندگی اجتماعی و انسان منجر شده است، این فضا نمی تواند نیازها و ارزش های وجودی انسان برای زندگی شهری را تامین کند، به عبارت دیگر در شهرهای کنونی به ویژه تهران، همه در خدمت سود، بازار، قدرت و ایدئولوژی هستند، به طوری که در زمینه ساخت بازارهای بزرگ، مراکز خرید بزرگ، ایدئولوژی و قدرت سیاسی و نمادهای ایدئولوژیکی که باید در شهر قدرت را به رخ بکشند تا شهروندان را به انقیاد خود درآورند، آمارها بالاست اما آنجا که بحث زندگی، سلامت، آرامش، آب و هوا، تربیت کودک، حس تعلق به مکان، حس خوب شهری، ارزش های زیبایی شناسی شهر، سیمای شهری، هویت، خودشکوفایی، عدالت و داشتن یک زندگی و شهر انسانی به میان می آید شاخص ها و معیارهای در سطح پایین قرار می گیرد.
عضوهیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: پروژه های بزرگ شهری در زندگی واقعی شهروندان موثر نبوده زیرا می بینیم که شهر شورش کرده و به محض ایجاد یک شکاف در ساخت قدرت، خیابان ها امنیت خود را از دست می دهد.
وی با تاکید بر اینکه شهر باید بر اساس قانون 'حداقل تلاش و حداکثر تفکر' مدیریت شود، گفت: کلانشهرهای امروزی تراکم پیچیده ای از اقوام و گروه ها، سرمایه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی و انباشت تدریجی چالش های حل نشده (از ترافیک تا آلودگی محیط زیست) و پیچیده ترین روابط و رقابت گروه ها هستند و تحقیر انسان در محیط کلانشهرها به شکل های گوناگون و روزمره اتفاق می افتد.
فاضلی اظهار کرد: 'شهر دوستدار زن' در واقع بیان یک مساله شهری است و به این معنی است که شهرهای ما با زنان، دوستی ندارد.
*ظهور 'زن کلانشهری'
نویسنده کتاب زنانه شدن فضای شهری در ایران امروز (با تکیه بر فضای کلانشهر تهران) با بیان اینکه شهر در ایران معاصر در موقعیت زن تحول بنیادی ایجاد کرده افزود: زنان در شهر معاصر نسبت به شهر پیشامعاصر، حضور گسترده ای در خیابان ها، میدان ها، بازارها و فضاهای شغلی و تفریحی پیدا کردند؛ انقلاب مشروطه، دوران پهلوی و انقلاب اسلامی و تحولات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی باعث شده زنان، که قبلا محل زندگی آنها خانه و مزرعه بوده، امروزه در شهر حضور پیدا کنند و یکی از اقتضائات و لوازم سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، حضور زنان در شهر باشد، اگرچه فمنیست ها به این گفته انتقاد دارند و معتقدند این تنها ظاهر قضیه است و زیرپوست شهر، فقر، ناامنی و خشونت علیه زنان وجود دارد.
وی اضافه کرد: مساله زن و شهر از جایی شروع شده که زن به صورت مولفه وجودی شهر درآمده، باید بپذیریم نه تنها زن به شهر آمده، بلکه شهر، زنانه شده و زنان، هم شهری شده اند.
فاضلی با اشاره به سه مدل فرهنگی زنان ایران گفت: در مدل پیشامعاصر زندگی زنان روستایی و عشایری بر اساس طبیعت شکل می گرفت و در دوران معاصر، دولت ها و تکنولوژی در زندگی زن شهری نقش دارند اما در مدل فرهنگی 'زن کلانشهری' در حال ظهور که در تهران مشاهده می شود، نه طبیعت و نه قدرت، بلکه فردیت تعیین کننده زنانگی است و هیچ ایدئولوژی سیاسی قادر به تحمیل خود بر آنها نیست، که من آن را به ویژه درتهران 'کلانشهری شدن زن' می نامم.
وی اظهار کرد: ایده 'شهر دوستدار زن' از دل این مدل فرهنگی 'زن کلانشهری'، از درون شکل گیری جهان زنانه شده، زبان زنانه، گفتمان های مونث، بازاندیشی موقعیت مردان، پایان دوران پدرسالاری و از درون یک قرن بازاندیشی انتقادی در ساختارهای نابرابر و تبعیض جنسیتی بیرون آمده است.
فاضلی تاکید کرد: در تهران و برخی کلانشهرها در مسیری قرار گرفتیم که موقعیت زن و کلانشهر، موقعیت مساله مندی شده است، زیرا زنان در ساختار شهر نفوذ کرده اند، به این معنی که جنسیتی شدن و عدم بیطرفی شهر برملا شده و این تصور که عده ای دلسوز و غمخوار با بیطرفی شهر را اداره می کنند، به چالش کشیده شده است.
وی افزود: فضاهای شهری به صورت تاریخی، نابرابر توزیع شده و همه ساختارها شامل معماری، طراحی فضاهای سبز و فضاها شغلی و تفریحی و سیاسی و دیگر اجزای آن دارای اشکال پیچیده تبعیض جنسیتی است، بنابراین ایده و چشم انداز 'شهر دوستدار زن' می خواهد به مسئولان شهری و سایر شهروندان و رسانه ها بگوید که همه در مسیر نوعی تولید و بازتولید اشکال مختلف آشکار و پنهان نابرابری های جنسیتی هستیم.
این پژوهشگر مساله نابرابری جنسیتی را مانند مساله آلودگی هوا توصیف کرد و توضیح داد: سالانه هزاران نفر بر اثر آلودگی هوا بیمار می شوند و یا جان خود را از دست می دهند و این اتفاقات در سکوت رسانه ای رخ می دهد، تبعیض جنسیتی نیز سالانه هزاران کشته می دهد و هزاران بیمار روحی و روانی و افراد آسیب دیده و رنج دیده برجای می گذارد، در حالی که صدایی بلند نمی شود.
وی تاکید کرد: ایده 'شهر دوستدار زن' آگاهی و دیدگاهی است که می گوید شهر باید با نوعی حساسیت جنسیتی زیست کند و فعالیت های فردی، اجتماعی، مدیریتی و سازمانی همراه با این حساسیت باشد و صدای قربانیان تبعیض جنسیتی را بشنود و منعکس کند.
فاضلی همچنین با اشاره به نتایج سه ماه پیش موسسه تحقیقاتی 'گالوپ' مبنی بر اینکه ایرانیان عصبی ترین مردم دنیا هستند اظهار کرد: این نتیجه بخاطر خشونت علیه زنان، ناامنی خیابانی و نابرابری ها و تنش های جنسیتی است، بنابراین 'شهر دوستدار زن' اگر چه بیان شاعرانه ای از یک خواسته است اما تلاش دارد این مفهوم را برساند که زن کلانشهری امروزی با زن شهری 50 سال پیش و زن روستایی و عشایری یک قرن پیش تفاوت وجودی دارد، زیرا مادر و مادربزرگ های ما تبعیض جنسیتی را احساس نمی کردند، از فشارهای آن دچار بیماری روحی نمی شدند و آن را به عنوان یک تکلیف الهی می پذیرفتند، اما در مدل فرهنگی در حال ظهور، یک زن کلانشهری تحت تاثیر فشارهای ناشی از نابرابری قرار می گیرد.
این انسان شناس تصریح کرد: در جنگ ایران و عراق پنج هزار زن شهید و چندین هزار زن جانباز شدند، این زنان نیز برای دفاع از دین و کشورشان جان دادند اما تمام بزرگراه ها به نام شهدای مرد نامگذاری شده و حتی یک خیابان نیز به اسم زنان شهید نیست؛ این مساله خشونت نمادین علیه زنان است و در خودآگاه و ناخودآگاه زنان تاثیر منفی می گذارد.
وی اضافه کرد: مساله این است که زن کلانشهری می خواهد دیده شود و این به هرزگی، ولنگاری و عریانی بدن زن ارتباطی ندارد، بلکه تحت عنوان 'حق بر شهر' باید به آن پرداخته شود؛ حق داشتن صدا، حق مشارکت نمادین در شکل دادن فضاهای شهری، حق متفاوت بودن و زیستن است؛ در واقع زنان می خواهند شهروندانی برابر و با به رسمیت شناختن تفاوت های خود باشند، بنابراین تقلیل مطالبات زنان نوعی خشونت نمادین علیه آنهاست.
فاضلی با بیان اینکه برای ساختن 'شهر دوستدار زن' نیازمند نوعی بازاندیشی در نهاد سازمان و مدیریت شهری هستیم، گفت: مدیریت شهری باید کارهای نمایشی و پروژه محور که نتایج مطلوبی نیز ندارد کنار بگذارد و نوعی حساسیت و گفتمان جدید بوجود آورد، زیرا در فضای مدیریت شهری که حساسیت جنسیتی نباشد، زن به عنوان موجودی فرودست تلقی شده و به عنوان نمایش و لفاظی ایدئولوژیک از آن استفاده می شود و برنامه های شهری فقط برای رفع تکلیف خواهد بود.
وی در ادامه پدیده اجتماعی 'زنانِ مرد شده' را توصیف کرد و گفت: 'زنانی که مرد شده اند' تعدادشان در ایران زیاد است و بیش از مردان به یک مرد شبیه هستند، اینان بیش از یک مرد، زنانگی خود را انکار می کنند تا بتوانند موقعیت شغلی و یا حقوق شهروندی خود را حفظ کند؛ باید این مساله را مد نظر داشت که زنان مرد شده، برای آرمان 'شهر دوستدار زن' خطرناک تر از مردان هستند.
این استاد دانشگاه همچنین با اشاره به کتاب زنان و فضای عمومی شهر (از دکتر ایمانی جاجرمی) اظهار کرد: بر این اساس تا سال 1386 در هیچ یک از اسناد مدیریت شهری ایران نامی از زنان برده نشده است و از 10 سال پیش است که اسم زن در اسناد شهری پیدا می شود.
تهرام/ 9754 //1348
کپی شد