در این مطلب آمده است: مطالعات انجام شده از سوی محققان و پژوهشگران اجتماعی در سایر مناطق دنیا نشان میدهد در جوامعی که سرمایه اجتماعی بالاتری وجود دارد شهروندان به یکدیگر و به دستگاههای خدماترسان اعتماد بیشتری دارند و وقت بیشتری برای پیگیری مسائل عمومی جامعه میگذارند.
اگرچه از آغاز طرح بحث سرمایه اجتماعی در دنیا حدود 30 سال و در ایران حدود 20 سال میگذرد اما باید دقت کرد که سرمایه اجتماعی یک فرمول جهانی و استاندارد ندارد و وابسته به مقتضیات هر جامعه شکل و نوع آن متفاوت است.
اما جامعهشناسان عنوان میکنند: سرمایه اجتماعی بر خلاف سرمایه اقتصادی و آموزشی و... تنها سرمایهای است که نمیتوان آن را از خارج وارد کرد.
بلکه تولید سرمایه اجتماعی دقیقا بر عهده نهادهای اجتماعی جوامع است. این در حالی است که دستگاههای رسمی در ایران گمان میکنند که میتوانند مولد سرمایه اجتماعی باشند.
هیچ دستگاه بوروکراتیکی که دارای سلسله مراتب است نمیتواند مولد سرمایه اجتماعی باشند. تحقیقات جهانی انجام شده در این خصوص نشان میدهد تنها نهادهای مدنی که از نوع افقی هستند و تعیین اهداف بهصورت مشارکتی در آنها انجام میشود و میتوان بسته به میزان مشارکت، اهداف آنها را تغییر داد و عضویت مردم در آن نهادها آزاد است و میتوانند مولد سرمایه اجتماعی باشند.
کارشناسان حوزه شهری عنوان میکنند شهرداری یا هر دستگاه رسمی دیگری میتوانند شرایط را برای تولید سرمایه اجتماعی تثبیت کنند تا نهادهای مدنی و مردمی فعال شوند.
یعنی هر چقدر به نهادهای مدنی و مردم بیشتر میدان داده شود، آنها میتوانند تولید سرمایه اجتماعی بیشتری کنند، بنابراین وظیفه شهرداری به خصوص درحوزههای شهرسازی این است که به وضعیت فضاهای عمومی، محلهای، زمینهای بازی کودکان، پارکها و... توجه کند، چرا که در این فضاها بیشترین تعامل و ارتباط میان افراد شکل میگیرد.
صاحبنظران حوزه شهری عنوان میکنند مهمترین مسیر برای ایجاد مشارکت عمومی این است که مداخله عمومی ایجاد شود. به گفته آنها دخالت عمومی شرط اول مشارکت مردم است.
چون مشارکت یعنی اینکه مردم بدانند چه خبر است و چه منافع و زیانهایی ناشی از اقدامات مدیریت شهری متوجه آنها خواهد شد تا بتوانند برای آنها وقت بگذارند.
چراکه یکی از شاخصهای مهم در تشخیص میزان سرمایه اجتماعی یک جامعه، میزان وقتی است که مردم برای پیگیری، توجه و آگاهی از اتفاقات عمومی جامعه میگذارند.
یعنی جامعهای در دنیای امروز میتواند موفق و خوشبخت باشد که مردم برای مسائل عمومی آن زمان بگذارند تا نهایتا به ایجاد نشاط اجتماعی منجر شود.
اما در حال حاضر بحران بیتفاوتی مردم به مسائل، جامعه مارا تهدید میکند. اگرچه دوره جدید مدیریت شهری تهران با شعار ایجاد مشارکت عمومی و شفافیت در این عرصه قدم گذاشت، اما به نظر میرسد در حوزه های تخصصی که در واقع مشکلات اصلی شهر همچون ترافیک و آلودگی هوا است، نتوانسته این شعار را به عمل تبدیل کند.مدیریت شهری تهران در دوره جدید با اعلام کاهش حجم ترافیک شهری پایتخت، طرح جدیدی را پیشنهاد داده است که هنوز زوایای دقیقی از آن روشن نیست؛ این در حالی است که مدیریت شهری یعنی شهرداری و شورای شهر تهران در اهداف اولیهای که خود تعریف کرده بودند بنا دارند هر طرح مهم شهری را پیش از تصویب در معرض نظرسنجی افکار عمومی و کارشناسان قرار دهند تا معایب و مزایای طرح مشخص و رضایت مردم نسبت به اجرای طرح سنجیده شود.
اینکه چرا مدیریت شهری پایتخت هنوز نتوانسته در دوره جدید این محور را پیگیری کند و چه موانعی بر سر راه این هدف قرار دارد، در صفحه باشگاه اقتصاددانان امروز مورد بررسی قرار گرفته است.
روزنامه دنیای اقتصاد
تهرام/1735
اگرچه از آغاز طرح بحث سرمایه اجتماعی در دنیا حدود 30 سال و در ایران حدود 20 سال میگذرد اما باید دقت کرد که سرمایه اجتماعی یک فرمول جهانی و استاندارد ندارد و وابسته به مقتضیات هر جامعه شکل و نوع آن متفاوت است.
اما جامعهشناسان عنوان میکنند: سرمایه اجتماعی بر خلاف سرمایه اقتصادی و آموزشی و... تنها سرمایهای است که نمیتوان آن را از خارج وارد کرد.
بلکه تولید سرمایه اجتماعی دقیقا بر عهده نهادهای اجتماعی جوامع است. این در حالی است که دستگاههای رسمی در ایران گمان میکنند که میتوانند مولد سرمایه اجتماعی باشند.
هیچ دستگاه بوروکراتیکی که دارای سلسله مراتب است نمیتواند مولد سرمایه اجتماعی باشند. تحقیقات جهانی انجام شده در این خصوص نشان میدهد تنها نهادهای مدنی که از نوع افقی هستند و تعیین اهداف بهصورت مشارکتی در آنها انجام میشود و میتوان بسته به میزان مشارکت، اهداف آنها را تغییر داد و عضویت مردم در آن نهادها آزاد است و میتوانند مولد سرمایه اجتماعی باشند.
کارشناسان حوزه شهری عنوان میکنند شهرداری یا هر دستگاه رسمی دیگری میتوانند شرایط را برای تولید سرمایه اجتماعی تثبیت کنند تا نهادهای مدنی و مردمی فعال شوند.
یعنی هر چقدر به نهادهای مدنی و مردم بیشتر میدان داده شود، آنها میتوانند تولید سرمایه اجتماعی بیشتری کنند، بنابراین وظیفه شهرداری به خصوص درحوزههای شهرسازی این است که به وضعیت فضاهای عمومی، محلهای، زمینهای بازی کودکان، پارکها و... توجه کند، چرا که در این فضاها بیشترین تعامل و ارتباط میان افراد شکل میگیرد.
صاحبنظران حوزه شهری عنوان میکنند مهمترین مسیر برای ایجاد مشارکت عمومی این است که مداخله عمومی ایجاد شود. به گفته آنها دخالت عمومی شرط اول مشارکت مردم است.
چون مشارکت یعنی اینکه مردم بدانند چه خبر است و چه منافع و زیانهایی ناشی از اقدامات مدیریت شهری متوجه آنها خواهد شد تا بتوانند برای آنها وقت بگذارند.
چراکه یکی از شاخصهای مهم در تشخیص میزان سرمایه اجتماعی یک جامعه، میزان وقتی است که مردم برای پیگیری، توجه و آگاهی از اتفاقات عمومی جامعه میگذارند.
یعنی جامعهای در دنیای امروز میتواند موفق و خوشبخت باشد که مردم برای مسائل عمومی آن زمان بگذارند تا نهایتا به ایجاد نشاط اجتماعی منجر شود.
اما در حال حاضر بحران بیتفاوتی مردم به مسائل، جامعه مارا تهدید میکند. اگرچه دوره جدید مدیریت شهری تهران با شعار ایجاد مشارکت عمومی و شفافیت در این عرصه قدم گذاشت، اما به نظر میرسد در حوزه های تخصصی که در واقع مشکلات اصلی شهر همچون ترافیک و آلودگی هوا است، نتوانسته این شعار را به عمل تبدیل کند.مدیریت شهری تهران در دوره جدید با اعلام کاهش حجم ترافیک شهری پایتخت، طرح جدیدی را پیشنهاد داده است که هنوز زوایای دقیقی از آن روشن نیست؛ این در حالی است که مدیریت شهری یعنی شهرداری و شورای شهر تهران در اهداف اولیهای که خود تعریف کرده بودند بنا دارند هر طرح مهم شهری را پیش از تصویب در معرض نظرسنجی افکار عمومی و کارشناسان قرار دهند تا معایب و مزایای طرح مشخص و رضایت مردم نسبت به اجرای طرح سنجیده شود.
اینکه چرا مدیریت شهری پایتخت هنوز نتوانسته در دوره جدید این محور را پیگیری کند و چه موانعی بر سر راه این هدف قرار دارد، در صفحه باشگاه اقتصاددانان امروز مورد بررسی قرار گرفته است.
روزنامه دنیای اقتصاد
تهرام/1735
کپی شد