در این مطلب آمده است :مردم در برابر سوانح طبیعی مثل زلزله ، فقط 9درصد آمادگی دارند.
سال گذشته رئیس سابق جمعیت هلال احمر کشور در مصاحبهای اعلام کرده بود؛ دیر یا زود تهران دچا زلزله میشود و احتمال وقوع زلزله با قدرت بیش از 6 ریشتر در تهران بسیار زیاد است.
با این فرض نه تنها تجهیزات و امکانات برای امدادرسانی در اختیار سازمانهای امدادگر وجود ندارد بلکه مردم نیز آموزش مدیریت بحران ندیدهاند.
بررسیها نیز از واقعیت شهر تهران نشان میدهد، میزان آمادگی پایتخت در برابر وقوع زلزله با بزرگی بیش از 6 ریشتر از بابت سرویس دهی در حوزه امداد و نجات شاخص بالایی نیست.
آنطور که مرتضی سلیمی رئیس سازمان امداد و نجات در گفتوگو با روزنامه ایران بیان میکند؛ زلزله شهر تهران به واسطه عوامل بسیاری پیچیدگیهای خاصی در حوزه امداد و نجات طلب میکند.
از سوی دیگر او با اطمینان اعلام میکند که سازمانهای امدادی کشور به واسطه اینکه دائماً در حال پاسخگویی به نیازهای امدادی هستند حداقل استانداردها را برای امدادرسانی در مواقع بحران دارند و در صورت وقوع بدترین سناریوی ممکن؛ راه های ارتباطی، ترافیک مسیر، آتش سوزی و هزاران عامل دخیل امکان بهینه جستوجو و نجات را مختل میکند.
آنچه در زیر میآید پرسشها و پاسخهای رئیس سازمان امداد و نجات کشور است که مدام در آن دغدغههایش از وضعیت امدادرسانی زمان بحران و چگونگی مهار بحرانهای آینده در شهر تهران تکرار شده است.
در صورت وقوع زلزله بزرگ در تهران سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر کشور چقدر آمادگی دارد؟ لطفاً آمار تجهیزات و امکانات تان را بفرمایید؟
قبل از ورود به بحث در خصوص زلزله تهران لازم است نکات مهمی را خدمتتان عرض کنم برای اینکه ذهنیت کاملی از فضای پیش رو داشته باشیم.
سازمان امداد ونجات یک زیر مجموعه از جمعیت هلال احمر است و این جمعیت بهطور کلی وظیفه امدادرسانی و ارائه کمکهای اولیه در حوادث را دارد.
همچنین در حال حاضر و با توجه به قانون قبلی مسئول کارگروه امداد و نجات و آموزش همگانی نیز هست و در برنامه توسعه ششم کشور نیز وظیفه امداد و نجات و آموزش همگانی را دارد.
از سویی دیگر در کلانشهر تهران مسئول مدیریت بحران در حال حاضر شهرداری تهران و ستاد مدیریت بحران شهر تهران هست که هلال احمر نیز هماهنگی کاملی با آن دارد.
اما هنوز قانونهای مدیریت بحران کشور بهطور واضح وظایف دستگاه های مسئول را مشخص نکردهاند و این اولین بحث کاری است.
چون ما یک سازمان اجرایی هستیم باید قانون و شرح وظایف شفاف داشته باشیم.
در حال حاضر در تمامی بخشهای امداد و نجات ما حضور داریم که این وظیفه کلانی است.
همزمان که امداد ونجات در زلزلهها را انجام میدهیم در عین حال در همه کشور امدادجادهای، کوهستانی، ساحلی و سوانح طبیعی مثل سیل و زلزله را با نیروی داوطلب و تعداد کمی نیروهای کادری پوشش میدهیم؛ آن هم در کشوری که میزان تصادفات جادهای و حوادث طبیعی و غیر طبیعی آن کم نیست.
در عین حال پوشش امدادی تمامی مراسم بزرگ و ملی کشور نیز درحوزه امداد و نجات است و در کنار همه اینها در حوادث بینالمللی نیز ورود میکنیم.
همه کادر جمعیت هلال احمر به اندازه نیروهای یک دانشگاه علوم پزشکی در کشور نیست و از طرفی نیروهای داوطلب نیز بدون هیچ چشمداشتی با ما همکاری دارند ولی به هر حال ما باید فکر آینده و زندگی این جوانان نیز باشیم.
حال در چنین فضای کاری مدیریت امداد ونجات با این وضعیت نسبتاً مطلوب در حال انجام است.
دستگاه های دیگر هم همکاری دارند و تلاش های خوبی میکنند اما نگاه مردم در حوادث بزرگ به هلال احمر است.
لازم است نگاهی کوتاه در یک روز به عملکرد سازمان امداد ونجات در کانال این سازمان بیندازید تا متوجه حجم عظیم فعالیتها شوید، فعالیتهایی که هر کدام به نوبه خود مستلزم دانش، مهارت، تجهیزات و مدیریت است.
از سوی دیگر شهر تهران به واسطه ویژگیهای خاص خود چه به لحاظ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و بافت و کالبد شهری جایگاه خاصی در مباحث مدیریت بحران دارد و زلزله شهر تهران به واسطه عوامل بسیاری پیچیدگیهای خاصی در امداد و نجات را طلب میکند.
چون به هرحال وقتی از زلزله شهر تهران صحبت میکنیم باید سناریو محور باشیم که منظورمان چه زلزلهای با چه ابعادی در کدام منطقه با چه شدتی و در چه زمانی است.
اجازه بدهید به سؤال اصلی مان برگردیم. آیا به طور کلی سازمان امداد و نجات در برابر زلزله تهران آمادگی دارد یا خیر؟
ما از یک سو «هفت سناریو» در برابر زلزله تهران را از دوسال قبل آماده کردیم و از سویی موضوع 10درصد ذخیره اقلام احتیاطی در پایگاه اقماری اطراف شهر تهران را در دستور کار داریم.
بنا بر لایحه مصوب نیز به ما مأموریت اسکان و تغذیه اضطراری یک میلیون نفر در شهر تهران سپرده شده است.
اما این سناریوها و تصمیمها بر اساس مطالعات «جایکا» (جایکا مطالعهای را در خصوص طرح ریز پهنه بندی لرزهای تهران بزرگ (80- 1379) انجام داد که نتیجه گیریهای انجام شده طی آن نشان میدهد که در بدترین حالت (یک زلزله شدید) تلفات بسیار سنگینی در بر خواهد داشت) هست که از زمان انجام آن خیلی می گذرد و خیلی تغییرات در شهر تهران رخ داده است.
لذا مدیریت بحران کشور و شهر تهران باید مطالعاتی بهطور دقیق و سناریو محور انجام دهند که آمادگیهای مطلوب سازمانهای اجرایی نیز به دست آید.
تدوین شرح وظایف دقیق و مهمتر از همه حرکت به سوی شهری ایمن باید بهطور جدی در دستور کار باشد.
نگاه رسانهها و جامعه ما باید از پاسخ محوری به سمت پیشگیری و آمادگی برود و این یک حرکت ملی میخواهد یعنی از دولت و مجلس و تمامی ارکان نظام گرفته تا مردم و رسانهها، سازمانهای تخصصی شورای هماهنگی مدیریت بحران که حدود 89 سازمان بوده و تحت عنوان 14 کارگروه فعالیت می کند باید در این زمینه ورود کنند.
آمار تجهیزات و امکانات امداد و نجات جمعیت هلال احمر در تهران را بفرمایید و این آمار را به نسبت جمعیت تهران مقایسه کنید.
تعداد آمبولانسها و نیروهای امدادی در چه وضعیتی قرار دارند؟
بهطور خاص سازمان امداد ونجات با توجه به وظیفه اصلی امدادرسانیاش در حال حاضر به لحاظ کشوری آمادگی پاسخگویی را دارد.
مثلاً نزدیک به 500 هزار چادرامدادی برای زلزله تهران برآورد شده است که تقریباً در سطح کشور این آمادگی را داریم.
اما استاندارد 10 درصد ذخیره شهر تهران و سناریویهای خیلی پیچیده نیازمند بودجه و حمایتهای خاص است.
بر اساس محاسبات شناسایی محل های مناسب برای اسکان اضطراری به مساحت 3000 هکتار، دارای حداقل 350 هکتار فضای سرپوشیده، برای اسکان یک میلیون نفر لازم است.
اما در بخشهای جستوجو ونجات نیاز به تقویت داریم.
بهطور قطع جستوجو ونجات در شهر تهران با توجه به کالبد و فضای فیزیکی، امکانات و دانش و مهارتهای خاص می خواهد.
حادثه پلاسکو نشان داد نجات در شهر تهران تصمیمات خاص و آمادگیهای خاص میخواهد.
دربحث آمبولانس، برآورد پیشبینی شده در همان سناریوها حدود 400 دستگاه است.
ما در سطح کشوری بیشتر از این مقدار داریم. درحال حاضر تعداد آمبولانس مستقر در تهران یک هشتم این مقدار است. یعنی باز برمی گردیم به همان موضوع سناریوی پیچیده. بسترها هم باید مناسب باشد آیا در صورت وقوع بدترین سناریوی ممکن راه های ارتباطی، ترافیک مسیر، آتش سوزیها، امنیت و هزاران عامل دخیل امکان بهینه جستوجو و نجات را فراهم میکند؟
لذا باید هم افزایی سازمانی و بین دستگاهی داشته باشیم. باید همه مسائل را در کنار هم ببینیم.
توقع از سازمان امداد و نجات یا اورژانس به تنهایی در چنین شرایطی چندان منطقی نیست.
تمام اجزا و عوامل مدیریت بحران باید در کنار هم باشند و گرنه سازمان های امدادی کشور ما چون دائماً در حال پاسخگویی هستند به اطمینان میتوان گفت حداقل استانداردها را برای امدادرسانی دارند.
امداد و نجات مستلزم پیش زمینههایی هست؛ آمادگی کامل مردم و مسئولان و سازمان ها.
با توجه به اینکه تهران دارای معابر تنگ است و برجهای زیادی روی گسلها ساخته شده در صورت زلزله امدادرسانی در تهران چگونه خواهد بود؟
تا زمان هست بازسازی و مقاومسازی باید در دستور کار قرار گیرد و با متخلفان برخورد شود.
مسیرهای مخصوص امدادرسانی در همه نقاط شهر تعبیه شود.
قوانین شفاف و محکمی تدوین و اجرا شود. آمادگی «جامعه محور» به عنوان یک اصل مهم باید تقویت شود.
مراکز امدادرسانی در سطح محلات ایجاد و آموزشها بهطور جدی در دستور کار باشد.
در ساعات اولیه عملیات جستوجو و نجات در همه جا اغلب توسط مردم هدایت می شود لذا باید این موضوع جدی گرفته شود.
پیشبینی مراکز اسکان اضطراری و افزایش ظرفیت و توان بیمارستان ها و آمادگیهای امنیتی نیز باید مورد توجه قرار گیرد و در چنین فضایی مطمئناً امداد و نجات مطلوبی نیز حاصل خواهد شد.
گفته میشود مردم آموزشهای لازم در مواقع بحران را نمیدانند به نظر میرسد هلال احمر در بحث آموزش همگانی ضعیف عمل کرده است؟
ضعیف و قوی ارزیابی کردن عملکرد یک ارگان نیاز به پژوهش دارد. لذا چنین قضاوتی باید بر اساس مطالعات باشد.
این که میزان آمادگی مردم ایران در حال حاضر در برابر سوانح 9 درصد است موضوعی است که از پژوهشها حاصل شده و قابل اتکاست.
اما این که هلال احمر ضعیف عمل کرده بررسی میدانی نشده است و احتیاج دارد که در کنار عوامل مختلف اجتماعی و فرهنگی و سیاسی سنجیده شود. به هر حال هلال احمر در طول این سالها و بویژه در سالهای اخیر در طرح «خادم » حتی حضوری به منازل مراجعه کرده و صدها انیمیشن و کتاب و... تولید شده و هزاران مانور درسطح محلات و مدارس انجام داده است.
اما نکته مهم این است که هلال احمر قدرت مثلاً نیروی انتظامی را ندارد.
نیروی انتظامی در بحث بستن «کمربند ایمنی» هم آموزش داشت و هم ابزار جریمه. ولی ما با موضوعی مثل بلایای طبیعی مواجهیم که شاید دغدغه خانوارها نباشد و تنها در زمان وقوع زلزله اهمیت پیدا کند.
اما کانون آموزش هلال احمر برای ما یک فرصت طلایی است هرچند که تجربه نشان داده زودگذر است، بعد از زلزله بم مردم خیلی از آموزشهای هلال احمر استقبال کردند ولی کم کم این موضوع کمرنگ میشود.
لذا باید این یک دغدغه اصلی باشد بخصوص از طرق اصحاب رسانه. ببینید هلال احمر یک جزء از مدیریت بحران است.
مثلاً رسانه ملی، روزنامهها و فضای مجازی باید برنامههای زیادی با کمک هلال احمر تولید کند و همه اینها باید دست به دست هم دهند. اما در حال حاضر «هرخانواده یک امدادگر» موضوعی است که سال ها دارد کار میشود.
خانواده آماده در برابر مخاطرات هم رویکرد جدیدی در این باب است.
شما چه تمهیدات ویژهای برای مواجهه زلزله در شهری مثل تهران که با مشکل فرونشست فاضلاب شهری و لوله کشی گاز و تونلهای زیر زمینی مواجه است، اندیشیدهاید؟
همانطور که گفتم در مدیریت بحران مجموعه دستگاه های مختلفی دخیلاند که مبحث شریانهای حیاتی و مسائل مربوط به آن و لزوم مقاومسازی در حوزه تخصصی این سازمانهاست.
اما در خصوص امداد و نجات در چنین شرایطی با هماهنگی ستاد مدیریت بحران شهر تهران و با همکاری آتش نشانی و اورژانس ورود میکنیم.
در آموزش امدادگران سعی کردهایم این مباحث گنجانده شود و ابزار لازم و تیم بندی داشته باشیم اما به صورت کلی ما «معین» این دستگاه در شهر تهران هستیم مثل حادثه پلاسکو که به عنوان همکار وارد شدیم.
گفته میشود کمبود سگهای نجات مشکل جدی است.
وضعیت تیمهای «آنست» سازمان امداد و نجات کشور چگونه است؟
ببنید تیمهای آنست در حال حاضر یکی از به روزترین تیم ها و آمادهترین آنهاست که در زلزله کرمانشاه نیز عملکرد قابل قبول و حضور به موقعی داشتند.
بهطور کلی در سناریوی پیشبینی شده 141 قلاده لازم است که در حال حاضر 71 قلاده در سطح کشور وجود دارد.
ما برنامههای منظمی برای ارتقای این تیمها به تیمهای جستوجو نیز در دست کار داریم که مجهز به دستگاه های زنده یاب باشند و در قالب این تیمها به مناطق اعزام شوند.
در تهران به واسطه تراکم ساختمانهای بلند و معابر تنگ امکان فرود بالگرد هوایی هم سخت است.
در چنین شرایطی برای انتقال مجروحان به مراکز درمانی استانهای همجوار چه برنامهای دارید؟
در بحث بالگردهای امدادی نیز مرکز امدادهوایی سازمان امداد و نجات موظف شده است، ضمن حفظ آمادگی لازم جهت پاسخگویی به زلزله احتمالی تهران، در تعامل با هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران، تمامی نقاط پروازی تهران را شناسایی و طرح عملیاتی خود را آماده کند.
در زلزله کرمانشاه بالگردهای امدادهوایی جمعیت خوب عمل کردند اما ضرورت بالگردهای پرواز در شب و تعیین نقاط پروازی در شهر تهران ضروری است.
وضعیت اقلام غذایی و 22 گانه زیستی از جمله چادر و پتو و چراغ قوه چگونه است؟ با توجه به اینکه اخیراً هلال احمر موضوع کمک به مردم میانمار و زلزله کرمانشاه را پیش رو داشته است؟
در خصوص کمکهای مردمی به زلزله زدگان و مردم میانمار هم لازم به توضیح هست که سیستم گردشی در انبارهای هلال احمر وجود دارد و در هر حادثه با اعتبارات خود تأمین میشود. کمکهای مردمی نیز فقط بر اساس نیت خیرین برای همان حادثه تأمین می شود و در صورت تأمین اقلام امدادی یک حادثه از ذخیره اقلام استفاده می کنیم.
ما در پشتیبانی اقلام امدادی مدیریت مناطق 9 گانه را در کشور داریم.
زیرا در کشور ما در مناطق مختلف حوادث رخ می دهد؛ برای مثال همزمان که در کرمانشاه امدادرسانی داریم باید در کرمان هم داشته باشیم. لذا به صورت منطقهای وارد می شویم و همه امکانات را در یک منطقه تمرکز نمیدهیم.
ولی در خصوص کمکهای اهدایی مردمی با توجه به نیات خیرین همگی در همان منطقه حادثه دیده صرف میشود.
اما بهطور خاص سازمان امداد و نجات و با توجه به وظیفه اصلی امدادرسانی ما در حال حاضر به لحاظ کشوری آمادگی پاسخگویی را داریم. مثلاً نزدیک به 500 هزار چادرامدادی برای زلزله تهران برآورد شده است که تقریباً در سطح کشوری این آمادگی را داریم.
اما استاندارد 10 درصد ذخیره شهر تهران و سناریویهای خیلی پیچیده نیازمند بودجه و حمایتهای خاص است.
چه تدابیری برای تأمین اسکان اضطراری حادثهدیدگان اندیشیدهاید؟
بر اساس محاسبات شناسایی محلهای مناسب برای اسکان اضطراری به مساحت 3000 هکتار نیاز داریم که در حال حاضر در تهران حداقل 350 هکتار فضای سرپوشیده برای اسکان یک میلیون نفر داریم.
ما شهرهایی را که در مسیر برگشت مردم هستند تحت عنوان «شهر سایه» تعریف کردهایم که بتوانند زیر ساختها را آماده کنند و علاوه بر آن 120 سوله بحران ورزشی که امکان اسکان دارند، شناسایی کردیم که بتوانیم مردم را در این سولهها اسکان دهیم. استانداردی که «اف بیآر» برای زلزله تهران پیشبینی کرده 3000 هکتار است.
طبق این استاندارد برای هر نفر فضای 4 متری شامل سرویس بهداشتی، حمام، فضای بازی و شست وشوی ظروف تعریف شده است که در 7 استان این پیشبینی را کردهایم. در شهرهای اطراف تهران نیز ایجاد شهرهای سایه اتفاق افتاده ولی در کنار اینها ورزشگاهها را نیز برای اسکان اضطراری شناسایی کردهایم.
روزنامه ایران
تهرام/1735
سال گذشته رئیس سابق جمعیت هلال احمر کشور در مصاحبهای اعلام کرده بود؛ دیر یا زود تهران دچا زلزله میشود و احتمال وقوع زلزله با قدرت بیش از 6 ریشتر در تهران بسیار زیاد است.
با این فرض نه تنها تجهیزات و امکانات برای امدادرسانی در اختیار سازمانهای امدادگر وجود ندارد بلکه مردم نیز آموزش مدیریت بحران ندیدهاند.
بررسیها نیز از واقعیت شهر تهران نشان میدهد، میزان آمادگی پایتخت در برابر وقوع زلزله با بزرگی بیش از 6 ریشتر از بابت سرویس دهی در حوزه امداد و نجات شاخص بالایی نیست.
آنطور که مرتضی سلیمی رئیس سازمان امداد و نجات در گفتوگو با روزنامه ایران بیان میکند؛ زلزله شهر تهران به واسطه عوامل بسیاری پیچیدگیهای خاصی در حوزه امداد و نجات طلب میکند.
از سوی دیگر او با اطمینان اعلام میکند که سازمانهای امدادی کشور به واسطه اینکه دائماً در حال پاسخگویی به نیازهای امدادی هستند حداقل استانداردها را برای امدادرسانی در مواقع بحران دارند و در صورت وقوع بدترین سناریوی ممکن؛ راه های ارتباطی، ترافیک مسیر، آتش سوزی و هزاران عامل دخیل امکان بهینه جستوجو و نجات را مختل میکند.
آنچه در زیر میآید پرسشها و پاسخهای رئیس سازمان امداد و نجات کشور است که مدام در آن دغدغههایش از وضعیت امدادرسانی زمان بحران و چگونگی مهار بحرانهای آینده در شهر تهران تکرار شده است.
در صورت وقوع زلزله بزرگ در تهران سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر کشور چقدر آمادگی دارد؟ لطفاً آمار تجهیزات و امکانات تان را بفرمایید؟
قبل از ورود به بحث در خصوص زلزله تهران لازم است نکات مهمی را خدمتتان عرض کنم برای اینکه ذهنیت کاملی از فضای پیش رو داشته باشیم.
سازمان امداد ونجات یک زیر مجموعه از جمعیت هلال احمر است و این جمعیت بهطور کلی وظیفه امدادرسانی و ارائه کمکهای اولیه در حوادث را دارد.
همچنین در حال حاضر و با توجه به قانون قبلی مسئول کارگروه امداد و نجات و آموزش همگانی نیز هست و در برنامه توسعه ششم کشور نیز وظیفه امداد و نجات و آموزش همگانی را دارد.
از سویی دیگر در کلانشهر تهران مسئول مدیریت بحران در حال حاضر شهرداری تهران و ستاد مدیریت بحران شهر تهران هست که هلال احمر نیز هماهنگی کاملی با آن دارد.
اما هنوز قانونهای مدیریت بحران کشور بهطور واضح وظایف دستگاه های مسئول را مشخص نکردهاند و این اولین بحث کاری است.
چون ما یک سازمان اجرایی هستیم باید قانون و شرح وظایف شفاف داشته باشیم.
در حال حاضر در تمامی بخشهای امداد و نجات ما حضور داریم که این وظیفه کلانی است.
همزمان که امداد ونجات در زلزلهها را انجام میدهیم در عین حال در همه کشور امدادجادهای، کوهستانی، ساحلی و سوانح طبیعی مثل سیل و زلزله را با نیروی داوطلب و تعداد کمی نیروهای کادری پوشش میدهیم؛ آن هم در کشوری که میزان تصادفات جادهای و حوادث طبیعی و غیر طبیعی آن کم نیست.
در عین حال پوشش امدادی تمامی مراسم بزرگ و ملی کشور نیز درحوزه امداد و نجات است و در کنار همه اینها در حوادث بینالمللی نیز ورود میکنیم.
همه کادر جمعیت هلال احمر به اندازه نیروهای یک دانشگاه علوم پزشکی در کشور نیست و از طرفی نیروهای داوطلب نیز بدون هیچ چشمداشتی با ما همکاری دارند ولی به هر حال ما باید فکر آینده و زندگی این جوانان نیز باشیم.
حال در چنین فضای کاری مدیریت امداد ونجات با این وضعیت نسبتاً مطلوب در حال انجام است.
دستگاه های دیگر هم همکاری دارند و تلاش های خوبی میکنند اما نگاه مردم در حوادث بزرگ به هلال احمر است.
لازم است نگاهی کوتاه در یک روز به عملکرد سازمان امداد ونجات در کانال این سازمان بیندازید تا متوجه حجم عظیم فعالیتها شوید، فعالیتهایی که هر کدام به نوبه خود مستلزم دانش، مهارت، تجهیزات و مدیریت است.
از سوی دیگر شهر تهران به واسطه ویژگیهای خاص خود چه به لحاظ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی و بافت و کالبد شهری جایگاه خاصی در مباحث مدیریت بحران دارد و زلزله شهر تهران به واسطه عوامل بسیاری پیچیدگیهای خاصی در امداد و نجات را طلب میکند.
چون به هرحال وقتی از زلزله شهر تهران صحبت میکنیم باید سناریو محور باشیم که منظورمان چه زلزلهای با چه ابعادی در کدام منطقه با چه شدتی و در چه زمانی است.
اجازه بدهید به سؤال اصلی مان برگردیم. آیا به طور کلی سازمان امداد و نجات در برابر زلزله تهران آمادگی دارد یا خیر؟
ما از یک سو «هفت سناریو» در برابر زلزله تهران را از دوسال قبل آماده کردیم و از سویی موضوع 10درصد ذخیره اقلام احتیاطی در پایگاه اقماری اطراف شهر تهران را در دستور کار داریم.
بنا بر لایحه مصوب نیز به ما مأموریت اسکان و تغذیه اضطراری یک میلیون نفر در شهر تهران سپرده شده است.
اما این سناریوها و تصمیمها بر اساس مطالعات «جایکا» (جایکا مطالعهای را در خصوص طرح ریز پهنه بندی لرزهای تهران بزرگ (80- 1379) انجام داد که نتیجه گیریهای انجام شده طی آن نشان میدهد که در بدترین حالت (یک زلزله شدید) تلفات بسیار سنگینی در بر خواهد داشت) هست که از زمان انجام آن خیلی می گذرد و خیلی تغییرات در شهر تهران رخ داده است.
لذا مدیریت بحران کشور و شهر تهران باید مطالعاتی بهطور دقیق و سناریو محور انجام دهند که آمادگیهای مطلوب سازمانهای اجرایی نیز به دست آید.
تدوین شرح وظایف دقیق و مهمتر از همه حرکت به سوی شهری ایمن باید بهطور جدی در دستور کار باشد.
نگاه رسانهها و جامعه ما باید از پاسخ محوری به سمت پیشگیری و آمادگی برود و این یک حرکت ملی میخواهد یعنی از دولت و مجلس و تمامی ارکان نظام گرفته تا مردم و رسانهها، سازمانهای تخصصی شورای هماهنگی مدیریت بحران که حدود 89 سازمان بوده و تحت عنوان 14 کارگروه فعالیت می کند باید در این زمینه ورود کنند.
آمار تجهیزات و امکانات امداد و نجات جمعیت هلال احمر در تهران را بفرمایید و این آمار را به نسبت جمعیت تهران مقایسه کنید.
تعداد آمبولانسها و نیروهای امدادی در چه وضعیتی قرار دارند؟
بهطور خاص سازمان امداد ونجات با توجه به وظیفه اصلی امدادرسانیاش در حال حاضر به لحاظ کشوری آمادگی پاسخگویی را دارد.
مثلاً نزدیک به 500 هزار چادرامدادی برای زلزله تهران برآورد شده است که تقریباً در سطح کشور این آمادگی را داریم.
اما استاندارد 10 درصد ذخیره شهر تهران و سناریویهای خیلی پیچیده نیازمند بودجه و حمایتهای خاص است.
بر اساس محاسبات شناسایی محل های مناسب برای اسکان اضطراری به مساحت 3000 هکتار، دارای حداقل 350 هکتار فضای سرپوشیده، برای اسکان یک میلیون نفر لازم است.
اما در بخشهای جستوجو ونجات نیاز به تقویت داریم.
بهطور قطع جستوجو ونجات در شهر تهران با توجه به کالبد و فضای فیزیکی، امکانات و دانش و مهارتهای خاص می خواهد.
حادثه پلاسکو نشان داد نجات در شهر تهران تصمیمات خاص و آمادگیهای خاص میخواهد.
دربحث آمبولانس، برآورد پیشبینی شده در همان سناریوها حدود 400 دستگاه است.
ما در سطح کشوری بیشتر از این مقدار داریم. درحال حاضر تعداد آمبولانس مستقر در تهران یک هشتم این مقدار است. یعنی باز برمی گردیم به همان موضوع سناریوی پیچیده. بسترها هم باید مناسب باشد آیا در صورت وقوع بدترین سناریوی ممکن راه های ارتباطی، ترافیک مسیر، آتش سوزیها، امنیت و هزاران عامل دخیل امکان بهینه جستوجو و نجات را فراهم میکند؟
لذا باید هم افزایی سازمانی و بین دستگاهی داشته باشیم. باید همه مسائل را در کنار هم ببینیم.
توقع از سازمان امداد و نجات یا اورژانس به تنهایی در چنین شرایطی چندان منطقی نیست.
تمام اجزا و عوامل مدیریت بحران باید در کنار هم باشند و گرنه سازمان های امدادی کشور ما چون دائماً در حال پاسخگویی هستند به اطمینان میتوان گفت حداقل استانداردها را برای امدادرسانی دارند.
امداد و نجات مستلزم پیش زمینههایی هست؛ آمادگی کامل مردم و مسئولان و سازمان ها.
با توجه به اینکه تهران دارای معابر تنگ است و برجهای زیادی روی گسلها ساخته شده در صورت زلزله امدادرسانی در تهران چگونه خواهد بود؟
تا زمان هست بازسازی و مقاومسازی باید در دستور کار قرار گیرد و با متخلفان برخورد شود.
مسیرهای مخصوص امدادرسانی در همه نقاط شهر تعبیه شود.
قوانین شفاف و محکمی تدوین و اجرا شود. آمادگی «جامعه محور» به عنوان یک اصل مهم باید تقویت شود.
مراکز امدادرسانی در سطح محلات ایجاد و آموزشها بهطور جدی در دستور کار باشد.
در ساعات اولیه عملیات جستوجو و نجات در همه جا اغلب توسط مردم هدایت می شود لذا باید این موضوع جدی گرفته شود.
پیشبینی مراکز اسکان اضطراری و افزایش ظرفیت و توان بیمارستان ها و آمادگیهای امنیتی نیز باید مورد توجه قرار گیرد و در چنین فضایی مطمئناً امداد و نجات مطلوبی نیز حاصل خواهد شد.
گفته میشود مردم آموزشهای لازم در مواقع بحران را نمیدانند به نظر میرسد هلال احمر در بحث آموزش همگانی ضعیف عمل کرده است؟
ضعیف و قوی ارزیابی کردن عملکرد یک ارگان نیاز به پژوهش دارد. لذا چنین قضاوتی باید بر اساس مطالعات باشد.
این که میزان آمادگی مردم ایران در حال حاضر در برابر سوانح 9 درصد است موضوعی است که از پژوهشها حاصل شده و قابل اتکاست.
اما این که هلال احمر ضعیف عمل کرده بررسی میدانی نشده است و احتیاج دارد که در کنار عوامل مختلف اجتماعی و فرهنگی و سیاسی سنجیده شود. به هر حال هلال احمر در طول این سالها و بویژه در سالهای اخیر در طرح «خادم » حتی حضوری به منازل مراجعه کرده و صدها انیمیشن و کتاب و... تولید شده و هزاران مانور درسطح محلات و مدارس انجام داده است.
اما نکته مهم این است که هلال احمر قدرت مثلاً نیروی انتظامی را ندارد.
نیروی انتظامی در بحث بستن «کمربند ایمنی» هم آموزش داشت و هم ابزار جریمه. ولی ما با موضوعی مثل بلایای طبیعی مواجهیم که شاید دغدغه خانوارها نباشد و تنها در زمان وقوع زلزله اهمیت پیدا کند.
اما کانون آموزش هلال احمر برای ما یک فرصت طلایی است هرچند که تجربه نشان داده زودگذر است، بعد از زلزله بم مردم خیلی از آموزشهای هلال احمر استقبال کردند ولی کم کم این موضوع کمرنگ میشود.
لذا باید این یک دغدغه اصلی باشد بخصوص از طرق اصحاب رسانه. ببینید هلال احمر یک جزء از مدیریت بحران است.
مثلاً رسانه ملی، روزنامهها و فضای مجازی باید برنامههای زیادی با کمک هلال احمر تولید کند و همه اینها باید دست به دست هم دهند. اما در حال حاضر «هرخانواده یک امدادگر» موضوعی است که سال ها دارد کار میشود.
خانواده آماده در برابر مخاطرات هم رویکرد جدیدی در این باب است.
شما چه تمهیدات ویژهای برای مواجهه زلزله در شهری مثل تهران که با مشکل فرونشست فاضلاب شهری و لوله کشی گاز و تونلهای زیر زمینی مواجه است، اندیشیدهاید؟
همانطور که گفتم در مدیریت بحران مجموعه دستگاه های مختلفی دخیلاند که مبحث شریانهای حیاتی و مسائل مربوط به آن و لزوم مقاومسازی در حوزه تخصصی این سازمانهاست.
اما در خصوص امداد و نجات در چنین شرایطی با هماهنگی ستاد مدیریت بحران شهر تهران و با همکاری آتش نشانی و اورژانس ورود میکنیم.
در آموزش امدادگران سعی کردهایم این مباحث گنجانده شود و ابزار لازم و تیم بندی داشته باشیم اما به صورت کلی ما «معین» این دستگاه در شهر تهران هستیم مثل حادثه پلاسکو که به عنوان همکار وارد شدیم.
گفته میشود کمبود سگهای نجات مشکل جدی است.
وضعیت تیمهای «آنست» سازمان امداد و نجات کشور چگونه است؟
ببنید تیمهای آنست در حال حاضر یکی از به روزترین تیم ها و آمادهترین آنهاست که در زلزله کرمانشاه نیز عملکرد قابل قبول و حضور به موقعی داشتند.
بهطور کلی در سناریوی پیشبینی شده 141 قلاده لازم است که در حال حاضر 71 قلاده در سطح کشور وجود دارد.
ما برنامههای منظمی برای ارتقای این تیمها به تیمهای جستوجو نیز در دست کار داریم که مجهز به دستگاه های زنده یاب باشند و در قالب این تیمها به مناطق اعزام شوند.
در تهران به واسطه تراکم ساختمانهای بلند و معابر تنگ امکان فرود بالگرد هوایی هم سخت است.
در چنین شرایطی برای انتقال مجروحان به مراکز درمانی استانهای همجوار چه برنامهای دارید؟
در بحث بالگردهای امدادی نیز مرکز امدادهوایی سازمان امداد و نجات موظف شده است، ضمن حفظ آمادگی لازم جهت پاسخگویی به زلزله احتمالی تهران، در تعامل با هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی ایران، تمامی نقاط پروازی تهران را شناسایی و طرح عملیاتی خود را آماده کند.
در زلزله کرمانشاه بالگردهای امدادهوایی جمعیت خوب عمل کردند اما ضرورت بالگردهای پرواز در شب و تعیین نقاط پروازی در شهر تهران ضروری است.
وضعیت اقلام غذایی و 22 گانه زیستی از جمله چادر و پتو و چراغ قوه چگونه است؟ با توجه به اینکه اخیراً هلال احمر موضوع کمک به مردم میانمار و زلزله کرمانشاه را پیش رو داشته است؟
در خصوص کمکهای مردمی به زلزله زدگان و مردم میانمار هم لازم به توضیح هست که سیستم گردشی در انبارهای هلال احمر وجود دارد و در هر حادثه با اعتبارات خود تأمین میشود. کمکهای مردمی نیز فقط بر اساس نیت خیرین برای همان حادثه تأمین می شود و در صورت تأمین اقلام امدادی یک حادثه از ذخیره اقلام استفاده می کنیم.
ما در پشتیبانی اقلام امدادی مدیریت مناطق 9 گانه را در کشور داریم.
زیرا در کشور ما در مناطق مختلف حوادث رخ می دهد؛ برای مثال همزمان که در کرمانشاه امدادرسانی داریم باید در کرمان هم داشته باشیم. لذا به صورت منطقهای وارد می شویم و همه امکانات را در یک منطقه تمرکز نمیدهیم.
ولی در خصوص کمکهای اهدایی مردمی با توجه به نیات خیرین همگی در همان منطقه حادثه دیده صرف میشود.
اما بهطور خاص سازمان امداد و نجات و با توجه به وظیفه اصلی امدادرسانی ما در حال حاضر به لحاظ کشوری آمادگی پاسخگویی را داریم. مثلاً نزدیک به 500 هزار چادرامدادی برای زلزله تهران برآورد شده است که تقریباً در سطح کشوری این آمادگی را داریم.
اما استاندارد 10 درصد ذخیره شهر تهران و سناریویهای خیلی پیچیده نیازمند بودجه و حمایتهای خاص است.
چه تدابیری برای تأمین اسکان اضطراری حادثهدیدگان اندیشیدهاید؟
بر اساس محاسبات شناسایی محلهای مناسب برای اسکان اضطراری به مساحت 3000 هکتار نیاز داریم که در حال حاضر در تهران حداقل 350 هکتار فضای سرپوشیده برای اسکان یک میلیون نفر داریم.
ما شهرهایی را که در مسیر برگشت مردم هستند تحت عنوان «شهر سایه» تعریف کردهایم که بتوانند زیر ساختها را آماده کنند و علاوه بر آن 120 سوله بحران ورزشی که امکان اسکان دارند، شناسایی کردیم که بتوانیم مردم را در این سولهها اسکان دهیم. استانداردی که «اف بیآر» برای زلزله تهران پیشبینی کرده 3000 هکتار است.
طبق این استاندارد برای هر نفر فضای 4 متری شامل سرویس بهداشتی، حمام، فضای بازی و شست وشوی ظروف تعریف شده است که در 7 استان این پیشبینی را کردهایم. در شهرهای اطراف تهران نیز ایجاد شهرهای سایه اتفاق افتاده ولی در کنار اینها ورزشگاهها را نیز برای اسکان اضطراری شناسایی کردهایم.
روزنامه ایران
تهرام/1735
کپی شد