حالا بر اساس گفته‌های وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، قرار شده صاحب تعاونی شوند و کارشان به عنوان «مشاغل خدماتی» تعریف شود؛ طرحی که عده‌ای می‌گویند با اجرای آن فقط این بحران اجتماعی عمیق تر می‌شود، اما عده‌ای دیگر عقیده دارند با اجرای این طرح، می‌توان حداقل کمی از دغدغه‌های کودکان کار و خیابان را کم کرد.
روز گذشته، علی ربیعی از تشکیل کمیته‌ای با همکاری شهرداری تهران و به منظور بررسی ویژه آسیب‌های اجتماعی پایتخت خبر داد و عنوان کرد: به دنبال آن هستیم تا با کمک شهرداری، خدمات پشت چراغ قرمز و چهارراه‌ها را که عمدتا توسط کودکان و متکدیان ارائه می‌شود، در قالب «مشاغل خدماتی» تعریف کرده و حتی تعاونی برای آنها ایجاد کنیم و آنها را تحت‌پوشش قرار دهیم.
از نگاه ربیعی، ظاهر شهر تهران از نظر وجود معتادان متجاهر و متکدیان به‌هم‌ریخته است.
او تاکید دارد: سعی داریم با کمک سازمان بهزیستی، شهرداری و ناجا در قالب تفاهم‌نامه‌ای، برنامه‌های خود را جلو ببریم تا چهره شهر را از تکدیگری پاک کنیم؛ به‌این منظور هماهنگی‌هایی نیز با دادگستری انجام شده است، به گونه‌ای که اگر کودک کاری برای بار دوم جمع‌آوری شود، ضمن نگهداری آن به خانواده‌اش اخطار می‌دهیم و اگر برای بار سوم ساماندهی شود، کودک به مدت طولانی‌تری نگهداری می‌شود.
اگر با اظهارنظرهای وزیر رفاه جلو برویم و این طرح هم اجرا شود، مسئولان این وزارتخانه اعتقاد دارند که در آن صورت، اوضاع رفاهی این کودکان بهتر از وضع فعلی می‌شود. در تماسی که با یکی از مسئولان ارشد وزارت رفاه داشتیم و درباره اجرای این طرح‌‌ پرسیدیم، این مقام مسئول از جزئیات بیشتر این طرح،اظهار بی اطلاعی و ارائه توضیح بیشتر را به روزهای آینده موکول کرد.
پیوند فقر و کودکان کار
هیچ آمار قابل اتکایی از کودکان کار‌و خیابان وجود ندارد. برخی آمارهای غیررسمی از وجود حداقل دو میلیون کودک کار و خیابان در ایران خبر می‌دهد.
حسن موسوی‌چلک، رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران در گفت‌وگو با جام‌جم، از طرح وزارت رفاه برای ساماندهی این کودکان استقبال می‌کند و می‌گوید: به شرط بررسی دقیق و اجرای درست و علمی، افزایش حمایت‌های اجتماعی از کودکان کار می‌تواند اوضاع رفاهی آنها را بهبود بخشد.
این مددکار اجتماعی بر این باور است که تحت‌پوشش قرار دادن این کودکان و راه‌اندازی تعاونی برای آنها، تاثیر درازمدتی در افزایش کودکان کار و خیابان ندارد، زیرا تا وقتی فقر وجود دارد، کودکان کار و خیابان هم وجود خواهند داشت.
او تاکید می‌کند: واقعیت این است که نمی‌توان کودکان کار و خیابان را با اجبار از کار کردن منع کرد، زیرا خیلی از آنها نان‌آور خانواده هستند و افزایش فشار به آنها ممکن است به افزایش مشاغل زیرزمینی منجر شود، اما می‌توان با حمایت اجتماعی از کودکان کار و خیابان، کاری کرد که دست‌کم بخشی از زمان آنها صرف بهداشت، آموزش و یادگیری مهارت شود تا ضمن توانمند شدن، بتوانند در محیط کار جذب شوند.از سوی دیگر، همایون هاشمی، رئیس‌ پیشین سازمان بهزیستی کشور و عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس از زاویه‌ای دیگر به مشکل کودکان کار و خیابان نگاه می‌کند و می‌گوید: متاسفانه در ساماندهی کودکان خیابانی خلأ قانونی داریم، زیرا بسیاری از این کودکان بدسرپرست هستند که این موضوع دست قاضی را برای ارائه حکم می‌بندد؛ چراکه خانواده‌ها راضی به جدا شدن این کودکان نیستند و مدعی‌اند می‌توانند از کودکانشان بدرستی سرپرستی کنند. همچنین متاسفانه در بحث ساماندهی، بازتوانی، اجتماع‌پذیری، تحصیــلات و ایجاد شغل مناسب برای کودکان خیابانی با مشکلات و موانعی روبه‌رو هستیم.
آن‌طور که هاشمی به آنا می‌گوید: در مورد مجازات و برخورد با باندهای ساماندهی و سوء‌استفاده‌کننده از کودکان خیابان نیز قوانین به صورت شفاف و صریح وجود دارد و سوء‌استفاده و به‌کارگیری از کودکان خیابانی جرم محسوب می‌شود که بر این اساس، قانونگذار می‌تواند به عنوان مدعی‌العموم وارد شده و به صورت قضایی با این مجرمان برخورد کند.
صورت مساله را پاک می‌کنند
منتقدان طرح وزارت رفاه، از این‌که شغل دستفروشی در پشت چراغ قرمزها به رسمیت شناخته شود، ابراز نگرانی می‌کنند. یکی از این منتقدان، مریم پناهی، مدیرعامل کانون نوید زندگی کوشاست که سال‌ها در حوزه دفاع از حقوق کودکان کار و خیابان فعالیت کرده است.
به اعتقاد پناهی، این‌گونه طرح‌های وزارت رفاه، بیشتر نوعی پاک کردن صورت مساله است. به گفته او، اصلا نباید اجازه دهیم فردی در سنین کودکی برای کار کردن به محیط کار یا خیابان برود، چون کودک باید وقتش را با آموزش و بازی بگذراند. اما وقتی کار کودک را پذیرفتیم و برایش تسهیلاتی قائل شدیم، آن وقت همین تسهیلات به معنی آن است که ما کار کودک را هم پذیرفته‌ایم و حتی ممکن است این کار به تقویت مافیاهای فعال در حوزه کودکان کار و خیابان منجر شود.
توانمند کردن خانواده‌های فقیری که کودکانشان را برای دستفروشی به خیابان می‌فرستند، آموزش کودکان کار و خیابان، حمایت از حق تحصیل آنها، بهره‌مند شدن این کودکان از خدمات بهداشتی و رفاهی، حل مشکلات حقوقی آنها برای حضور در مدرسه، حمایت از نهادهای غیردولتی حامی حقوق کودکان کار، توزیع عادلانه ثروت در بین خانواده‌های ایرانی و مبارزه جدی با فقر، راهکارهای علمی و پایه‌ای است که پناهی به آنها اشاره می‌کند و می‌گوید با این راهکارهای منطقی، می‌توان مقابل پدیده کودکان کار‌و خیابان ایستاد. در شرایطی که براساس آمارهای رسمی، بیشتر کودکان خیابان در زمره اتباع‌بیگانه هستند، حال سوال اینجاست اگر این طرح وزارت رفاه هم اجرایی شود، تکلیف این گروه از کودکانی که نه شناسنامه دارند، نه تعیین هویت شده‌اند و نه حتی حضورشان در کشور به شکل قانونی است، چه خواهد شد؟
روزنامه جام جم
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.