«طرح جامع» و «طرح تفصیلی» 2 طرح مهم در برنامه‌ریزی و مدیریت شهری است. طرح جامع، طرح بلند مدتی است که در آن نحوه استفاده از اراضی و منطقه‌بندی مربوط به حوزه‌های مسکونی، صنعتی، بازرگانی، اداری و کشاورزی، تأسیسات، تجهیزات، تسهیلات عمومی مناطق نوسازی، بهسازی و اولویت‌های مربوط به آن‌ها تعیین شده و ضوابط و مقررات مربوط به کلیه موارد و همچنین ضوابط مربوط به حفظ بنا، نماهای تاریخی و مناظر طبیعی تهیه و تنظیم می‌گردد و برحسب ضرورت، قابل تجدیدنظر خواهد بود.
عمده مشکلات کلان شهرها
اگر به تاریخ شهرسازی در جهان نگاهی بیندازیم به سادگی درخواهیم یافت شهرهایی که امروز در سطح جهانی مطرح‌اند همگی از نقشه راه و طرح‌های جامعی برخوردار بوده‌اند. این در حالی است که در ایران پس از انقلاب شهرهای ما از چنین نعمتی محروم مانده‌اند. اگر بخواهم عمده‌ترین مشکل شهرهای کشور را برای شما توضیح دهم، باید به فقدان همین طرح‌های جامع اشاره کنم. موضوعی که سبب شده تا کلان‌شهرهایی مانند تهران، مشهد، اصفهان و... با مشکلاتی عدیده مواجه شوند. امروز که شهرداران شهر را تحویل می‌گیرند نمی‌دانند پس از اتمام دوره چهار ساله شان، شهر باید به چه مرحله‌ای از توسعه و پیشرفت رسیده باشد. شما اگر دقت کنید زمانی که فردی می‌خواهد کوهنوردی کند هرگز بدون داشتن یک نقشه راه چنین کاری نخواهد کرد. او تاریخ رسیدن به نقطه اوج و قله را محاسبه می‌کند و توشه راهی برای این زمان به همراه خواهد داشت. این در حالی است که شهرداران ما زمانی که به تصدی‌گری شهرداری می‌رسند، عملا طرحی برای اقدامات خود نه دارند و نه تهیه می‌کنند. درواقع شهرداران بیش از آنکه با برنامه پیش روند، مسائل را به قضا و قدر می‌سپارند و همین مسئله سبب می‌شود تا پس از چهار سال با بحران‌های مختلفی که امروز با آن‌ها مواجهیم روبرو شویم. تمامی این مشکلات به دلیل عدم وجود یا عدم توجه به نقشه راه است. هر شهرداری باید با برنامه‌ریزی پیش برود و حل مشکلات را در مقاطع زمانی مشخصی در نظر بگیرد. به طور مثال حل معضل ترافیک، مشکلات محیط زیست یا پیاده کردن برنامه‌ای برای کم شدن مهاجرت‌ها نیاز به برنامه‌ریزی‌های زمان‌بندی شده دارند. نکته دیگری که می‌خواهم به آن اشاره کنم در ارتباط با تهران است که دیگر کلان‌شهرهای کشور نیز با آن دست به گریبان‌اند. امروز اگر نگاهی به خیابان‌ها و بزرگراه‌های تهران بیندازیم نخستین مشکلی که خواهیم دید، معضل ترافیک است. موضوعی که اگر به آن کمی دقیق شویم درخواهیم یافت بخش عمده‌ای از آن به خودروهای شخصی بازمی‌گردد که متأسفانه بدون هیچ محدودیتی در خیابان‌ها حکمرانی می‌کنند. حل مشکل ترافیک تهران میسر نخواهد شد مگر آنکه عبور و مرور برای خودروهای شخصی محدود و سخت شود. تجربه سال‌های گذشته نشان داده توصیه‌ها و اقدامات فرهنگی چندان موثر در حل این معضل نبوده‌اند و از همین رو من معتقدم که بهتر است به ایجاد موانع قانونی و الزامی شهری روی آوریم. باید تردد خودروهای شخصی، به ویژه تک سرنشین‌ها را برای صاحبانشان پر هزینه کنیم تا بخش اعظمی از مشکلات ترافیک حل شود. متأسفانه در سال‌های گذشته اقداماتی از سوی شهرداری تهران صورت گرفت که به جای محدود کردن عبور و مرور خودروهای شخصی برای آن‌ها مسیرهای میانبر ساخته می‌شد که از جمله می‌توان به تونل صدر اشاره کرد. هزینه‌ای که برای تسهیل تردد این خودروها هزینه می‌شود باید در نوسازی و تجهیز ناوگان حمل و نقل عمومی خرج شود. در سال‌های گذشته تونل‌ها و پل‌هایی ساخته شد که تنها هدف‌شان تسهیل تردد خودروهای شخصی بوده است. موضوعی که علاوه بر افزایش استفاده از خودروهای شخصی، معضل آلودگی هوا را هم تشدید کرده است. اگر این بودجه‌ها صرف تجهیز و به روزآوری ناوگان BRT یا مترو می‌شد امروز بسیاری از مشکلات کنونی پایتخت حل شده بود. در حال حاضر اگر نگاهی به غرب اتوبان همت بیندازیم با برج‌هایی روبه‌رو خواهیم شد که هیچگونه وسایل حمل و نقل عمومی برای عبور و مرور آن‌ها در نظر گرفته نشده است. در منطقه برج سازی است که تعداد بسیاری از مردم تهران در آن قسمت ساکن هستند. جمعیت انبوهی که از منطقه 22 به محل کار خود می‌رود مجبور است از وسایل نقلیه شخصی استفاده کند. همین مسائل سبب شده تا همت و نیایش بسته شوند. من فکر نمی‌کنم که شهروندان علاقه‌ای به ماشین سواری در ترافیک داشته باشند، اما کمبود وسایل حمل و نقل عمومی آن‌ها را به ساعت‌ها انتظار در ترافیک مجبور می‌کند. ما نمی‌گوییم مردم ماشین نداشته باشند. این حق است و همین وسیله نقلیه سفر را شیرین می‌کند، اما مسئله رسیدن به محل کار باید با وسایل حمل و نقل عمومی تسهیل شود. هر صبح وقتی به محل کارم می‌روم با عده زیادی روبرو می‌شوم که در ماشین‌های خود خوابیده‌اند. این جمعیت یک ساعت زودتر خود را به مرکز شهر می‌رسانند تا جای پارک خودرو اشباع نشود و در مدت زمان باقی مانده در وسیله نقلیه استراحت می‌کنند.
این گرفتاری در سایر شهرها هم وجود دارد، اما در کلان‌شهرهایی مانند تهران به اوج خود رسیده است. با حل این معضل تا حدود زیادی از مسئله آلودگی هوا هم رها می‌شویم. البته مشکلات محیط زیستی مبحث سنگینی دارد. ما بستر محیط زیست تهران را نابود کرده‌ایم. چنارهای تهران دانه به دانه خشک می‌شود و این به دلیل آب آلوده‌ای است که بر بستر شهر جریان دارد و چنار که از خاک نم اعماق تغذیه می‌کند تحمل این حجم آلودگی آب را ندارد. درخت باعث تصفیه شدن آلودگی هواست و زمانی که این درخت‌ها خشک شوند گرفتاری آلودگی هوا جدی‌تر هم می‌شود.
مدیریت یکپارچه شهری
این طرح از قدیم مطرح بود. و از زمان کرباسچی، ایشان به فکر داشتن یک معاون سیاسی هم بودند تا کارهای سیاسی شهر را انجام دهند. چنین چیزی مقدور نیست. شرایط حکومتی ما چنین حرکت‌هایی را ایجاب نمی‌کند. نمی‌توان تمام کارها را به مجموعه شهرداری سپرد. به طور مثال می‌توان کارهای خدمات اجتماعی و خدمات بهزیستی را به شهرداری‌ها سپرد و به کوچک‌تر شدن دولت کمک کرد، اما اینکه تمامی امور به شهرداری‌ها سپرده شود امری عقلانی نیست. حتی می‌توان بخشی از فعالیت‌های کمیته امداد امام خمینی، مسائل مربوط به زمین‌های شهری و بخش‌هایی از انتظامات شهری که رویکردی امنیتی ندارند را به شهرداری‌ها سپرد، اما این موضوع که بسیاری از کارهای دولت به نهاد شهرداری سپرده شود نتیجه‌اش هرج و مرجی خواهد بود که می‌تواند مشکلات فراوانی به بار آورد.
روزنامه ستاره صبح
1735
انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
0 نفر این پست را پسندیده اند

موضوعات داغ

نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.