قرار بود با تشکیل فدراسیون انجمن های ورزشی باری از روی دوش ورزش برداشته شود و یار ورزش باشد نه غار و بار ورزش.
به گزارش ایلنا، فدراسیون پنجاه و یکم که در سال 89 و در زمان سعیدلو با اصرار حمید سجادی برای این تاسیس شد که سروصدای انجمنهای سرگردان را بخوابانند.
قرار شد همه سبکها و انجمنها و رشتههاییکه مثل کودک سرراهی آوارهاین فدراسیون و آن فدراسیون بودند را جمع کنند و بریزند در قالب یک فدراسیون بنام انجمنهای ورزشی.
هدف مهمتر که در اساسنامه فدراسیون فوق آمده میگوید: انجمنی اگر توانست به لحاظ کمی و کیفی و تشکیلاتی به حد قابل قبولی از خودکفایی برسد باید تبدیل به فدراسیون شود.
وقتی نگاه میکنیم به غیر از دو، سه رشته که مدیران قوی دارند، سایر 17 انجمن زیرمجموعه فدراسیون انجمنها نه تنها پیشرفتی نداشتند که درجا زدهاند و دلیل اصلی این درجا زدن یک سوء مدیریت حاکم بر انجمنهاست به دلیل اینکه رئیس فدراسیون سعی کرده اینجا را به هیات خلوتی برای برخی دوستان و آشنایان خود از کمیته المپیک و وزارت ورزش و شهرداری تبدیل کند.
طبیعی است که اینها دنبال جایگاه و پست و عنوان انجمن هستند و خیلی برای گسترش رشتههای خود تلاشی نمیکنند. حتی هفتهای یک بار هم سری به فدراسیون نمیزنند و این عدم سرکشی را هم رئیس فدراسیون دوست دارد و هم خود روسای انجمنها که سالی چند مسافرت می روند، از اسم و عنوان انجمن بهرهبرداری مالی و معنوی دارند و یک نفر از پرسنل فدراسیون را به عنوان دبیر و نایب رئیس انتخاب میکنند تا نامهنگاریها و پیگیری امور را از طریق وی داشته باشند.
اما ای کاش کار به همینجا ختم میشد. شوربختانه اتفاقاتی در این انجمنها افتاده که با آبروی ملی بازی شده است و این نقطه تاریک را هیچ جوری نمیتوان پاک کرد.
هر دو موردی که طی یکسال اخیر افتاده و در سطح جهانی بازتاب منفی و زشتی برای چهره ایران عزیز داشته است از دوستان و نزدیکان جناب رئیس فدراسیون بوده اند.
نایب رئیس انجمن فوتوالی که همزمان ریاست هیات انجمنهای استان گلستان هم هست از دوستان و همولایتیها و هم کلاسیهای جناب رئیس فدراسیون، سال گذشته در گرماگرم المپیک ریو دست به کار زشتی در برزیل زد که تمام حلاوت و شیرینی موفقیت کاروان ورزشی ایران در المپیک را با یک شیرین کاری خاص زیر سئوال برد.
این شیرین کاری به حدی بازتاب منفی برای ورزش و مردم ایران داشت که متولیان ورزش را وادار کرد تحقیقات گسترده و دقیقی انجام دهند که متاسفانه کار از کار گذشته بود.
فکر کردیم رئیس فدراسیون در مقابل این حرکت نابخردانه و ناشیانه واکنش نشان میدهد و او را نیامده برکنار میکند اما همچنان در فدراسیون رفت و آمد دارد و انگار نه انگار که شخص مورد نظر با آبروی ایران و ایرانی بازی کرده است.
اخیراً تیم فوتبالدستی در سفری به آلمان دومین شیرین کاری بزرگ و افتضاح دیگری را برای ورزش ایران به ارمغان آورد. بازیکنان این تیم که به طور میانگین سالانه و سه نفر آنها پس از هر سفر یا پناهنده میشوند و یا به کشور بازنمیگردند برای سفر به جامجهانی فوتبالدستی آلمان نفری 6 میلیون تومان پرداخت کردند.
گویا مدرسانجمن که او نیز از دوستان شهرداریچی رئیس فدارسیون است برای صرفهجویی (صرفهجویی از پول بازیکنان) با رئیس جمعیت اسلامی هامبورگ ارتباط میگیرد و خواهش میکند اجازه دهند ورزشکاران ایرانی در مسجد هامبورگ بخوابند! ورزشکاران پس از یک شب خوابیدن در لابی هتل نهایتاً به مسجد پناه میبرند و عکسهای استراحت ایشان در لابی هتل و پارک و مسجد هامبورگ در تمامی شبکههای معتبر جهانی انعکاس گسترده و منفی داشت.
جالب اینکه قریبلو رئیس انجمن ابتدا منکر این واقعیات شد اما وقتی رئیس مرکز اسلامی هامبورگ اعلام کرد که رئیس انجمن فوتبالدستی ایران تقاضا کرده که بازیکنان چند روزی در مسجد استراحت کنند ما هم همکاریهای لازم را با آنها انجام دادیم. آن موقع بود که رئیس انجمن فوتبالدستی تکذیب خود را تکذیب کرد!
حسن میرزاآقابیک رئیس انجمن راگبی ایران که یکی از فعالترین انجمنها است در مصاحبه اخیرش گلایه کرد و گفته ما باید فدراسیون شویم اما نمیدانم چرا اجازه نمیدهند. ما سال گذشته 30 میلیون بودجه از فدراسیون گرفتیم حال آنکه بیش از 500 داور و مربی پرورش دادیم، اعزام به خارج داشتهایم، در همه ردههای دختران و پسران مسابقه برگزار میکنیم و اینها با بودجه 30 میلیون تومانی امکانپذیر نیست.
بقیه انجمنها هم که همچنان کجدارو مریز در سکوت ادامه میدهند تا پست و عنوان و مسافرتها را حفظ کنند. با این شرایط آیا وزارت ورزش نمیخواهد مروری بر اتفاقات این فدراسیون داشته باشد؟