به گزارش خبرنگار ایرنا، محمدحسین دانایی شامگاه دوشنبه در همایش بزرگداشت جلال آل احمد به مناسبت پنجاهمین سالگرد درگذشت این نویسنده، منتقد و مترجم نامدار ایرانی در فرهنگسرای سرو با یادی از شمس آل احمد و سیمین دانشور اظهارداشت: آل احمد از ابتدا یک شخصیت مردمی بود و در جناح مردم و در مقابل ظلم، قدرت و نابه سامانی های اجتماعی قرار داشت.
وی گفت: اگر آل احمد در حوزه حاکمیت تعریف می شد، نویسنده درجه دو سه ای مانند صادق چوبک و برخی نویسندگان دیگر می شد و علت اینکه آل احمد یک وجه امتیازی پیدا کرد همین موضع گیری اجتماعی سیاسیش بود و انصاف نیست که در این شرایط اجازه دهیم این رویه کماکان ادامه داشته باشد، یک شخصیت تقطیع و دخل و تصرف در حقایق تاریخی شود، آل احمد تکه تکه و تکه های مطلوب و مورد استفاده آن برجسته شود و تکه های دیگری از زندگی و نظریات او مغفول بماند.
دانایی با اشاره به اینکه دهه چهل به دلیل تعداد و تیراژ قابل توجه کتاب هایی در زمینه ادبیات فارسی و تعداد نشریات و صفحات ویژه ادبی دهه طلایی ادبیات فارسی است، اظهارداشت: این اتفاق تاریخی فرخنده مدیون حضور نویسندگانی همچون جلال آل احمد، سیمین دانشور، صادق چوبک است.
وی با اشاره به تاسیس کانون نویسندگان ایران در دهه چهل به عنوان اولین نهاد و تشکل صنفی اهل قلم با هدف مبارزه با سانسور و تامین آزادی بیان و اندیشه گفت: این کانون در آغازش خوب درخشید اما به تدریج رو به افول گذاشت، یکی از علل افول آن فوت نابهنگام آل احمد بود و کانون نویسندگان ایران سال ۴۸ و از مسیری که برای آن تعریف شده بود منحرف شد و عرصه تاخت و تاز سیاسیون و سیاست بازان قرار گرفت.
دانایی افزود: آل احمد یک ستاره درخشانی در دهه ۴۰ شمسی بود و این درخشش و برجستگی تنها منحصر به دهه چهل نبود و بعد از فوت ایشان هم این موضوع استمرار داشته است و تا امروز یکی از مطرح ترین روشنفکران فارسی زبان مرحوم آل احمد است که این واقعیت را هم تیراژ کتابهایش و هم تعداد مقالات و نظریات که در نشریات مختلف راجع به ایشان منتشر می شود، می توان مشاهده کرد.
خواهرزاده جلال آل احمد اظهارداشت: حاصل نهایی این گفتگوها اثبات این موضوع است که آل احمد هنوز نمرده است و زنده است و علت استمرار حیات معنوی آل احمد هم ناشی از ویژگی های ذاتی، ادبی و هنری و موضوع هایی است که انتخاب کرده است، موضوعاتی است که همچنان مطرح هستند و باعث شدند که این نویسنده همچنان زنده باشد.
دانایی خاطرنشان کرد: گذشت زمان در حضور معنوی آل احمد در عرصه فرهنگی و توطئه سکوت های قبل از انقلاب و سانسورهای شدید و ایجاد و محدودیت هایی برای او یا بهره برداری های سیاسی یا جناحی که بعد از انقلاب نسبت به او اعلام می شد هیچ یک از آنها تاثیر منفی بر حضور او نگذاشتند.
خواهرزاده جلال آل احمد به جوانان و کسانی که علاقه مند به شناخت آل احمد هستند، توصیه کرد: اظهارنظرهای غیرصحیح و جرح و تحریف درباره او فراوان بوده، علاقه مندان این آثار را بخوانند اما اعتماد نکنند و برای شناخت آل احمد واقعی به متون خودش رجوع کنند که از دخل و تصرف محفوظ مانده است، اثر نویسنده عصاره افکار، اخلاقیات و نظریاتش است آل احمد را در آثار خودش می توان پیدا کرد و همچنین علاقه مندان برای شناخت احوال شخصی او می توانند به نامه ها و یادداشت های روزانه او مراجعه کنند که امیدواریم به زودی در قالب کتابی منتشر شود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه پس از ۵۰ سال و تغییر نظام سیاسی ما گرفتار مصیبت سانسور هستیم، گفت: چند مدت قبل شاهد این بودیم که وزارت ارشاد کار سانسور را به مناقصه می گذارد و برای آن پیمانکار تعیین می کند و از آن طرف سازمان ملل ما را جز دو سه کشور خیلی عقب مانده دنیا از لحاظ سانسور و غلظت سانسور معرفی می کند، جای تاسف دارد که ما هنوز نتوانستیم این گره بزرگ را از پای اندیشه و فرهنگ کشور باز کنیم.
رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نیز در این همایش اظهارداشت: برای بررسی و تحلیل شخصیت جلال آل احمد باید شرایط زندگی وی یعنی دهه چهل که نظام یک تقابل جدی نگاه روشنفکری و غرب زدگی را تبلیغ کرده و به دنبال تغییر مسیر جامعه بود را بررسی کنیم که چه تحول بزرگی در زندگی جلال آل احمد به وجود می آید.
سعید اوحدی با اشاره به فرمایش رهبر معظم انقلاب درباره آل احمد مبنی بر اینکه وی یک نعمت بود، ای کاش زنده بود و این مسیر کمال را همچنان طی می کرد، گفت: آثار آل احمد همچون «غرب زدگی»، «در خدمت و خیانت روشنفکران» و «از رنجی که می بریم» همه اینها یک واقعیت است که انسان اگر توفیق داشت و خداوند قوه تشخیص و میزان به او اعطا کرده و انسان بصیرت پیدا کرد، در مسیر کمال قرار می گیرد و اگر در مسیر غفلت قرار گرفت، مسیر سقوط انسان می شود.
وی افزود: بزرگترین ویژگی آل احمد در زندگیش، بصیرتی بود که خداوند به او عنایت کرد و جلال آل احمد در مقطعی از زندگیش جلالی می شوند که وقتی به حج مشرف می شوند، می گویند خسی در میقات ایشان خود را در مانند خسی در مقابل عظمت الهی می بینند.
سیدمحمدحسینی وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در این همایش با اشاره به موضوع غرب زدگی و روشنفکری از دیدگاه جلال آل احمد بیان کرد: وی یک زمانی عضو حزب توده بوده و سپس از این حزب جدا شد، غرب زدگی از آثار فاخر و ماندگار آل احمد است.
حسینی افزود: آل احمد مانند برخی از روشنفکران دورانی را زندگی کرد اما چون دغدغه داشت، دردمند بود و با مردم آشنا بود و در برج عاج نمی نشست، وی نسبت به به حوادث جاری جامعه بی تفاوت نبود و یکی از نقدهای جدی جلال این بود افرادی که داعیه روشنفکری دارند باید درد و غم مردم را داشته باشند.
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه کتاب غرب زدگی برجسته ترین نمود اندیشه اجتماعی جلال آل احمد است، اظهارداشت: وی با غرب مخالف نیست بلکه با غرب زدگی مخالف است و برخی معتقدند که بخشی از شهرت جلال به دلیل این دیدگاه است، رویکرد آل احمد در این اثر آسیب شناختی و جدال اجتماعی است.
وی گفت: غرب از دیدگاه آل احمد، غرب جغرافیایی یا سیاسی نیست، یک غرب اقتصادی است که یک عده تولیدکننده ماشین؛ فناوری و تکنولوژی است و یک عده هم مصرف کننده هستند، تقسیم بندی غرب و شرق، یک جدال نابرابر است.
حسینی افزود: از نظر آل احمد عدم توسعه نیافتگی در شرق عدم استمرار جریان های تمدن ساز، نامناسب بودن شرایط اقلیمی، غفلت از تحولات جهانی و علل توسعه یافتگی غرب؛ انقلاب صنعتی، به دست آوردن مواد خام ارزان، رنسانس، کشف آمریکا، اختراع برق، لشکرکشی به هند است.
وزیر اسبق فرهنگ و ارشاد اسلامی همچنین درباره لزوم سانسور بیان کرد: ما مرزهای اعتقادی، اخلاقی و منافع ملی داریم که نمی شود اینها را در انتشار آثار فرهنگی و هنری نادیده گرفت و اگر اینها را اجازه دهیم جامعه واکنش نشان می دهد، همچنین آل احمد هم در نوشته های خود به این موضوع اشاره کرده که نشریات دوره پهلوی را رنگین نامه هایی می داند که خشونت و مسایل جنسی را بیان می کنند، آنها را نقد می کند.
محسن محبی حقوق دان و استاد دانشگاه با اشاره به ویژگی های تاریخی دهه های ۳۰ تا ۵۰ و تاثیرگذاری جریان های سیاسی و اجتماعی بر افکار و اندیشه آل احمد اظهارداشت: آل احمد یک روشنفکر بود، انسان سیاسی و به دنبال تشکیل دولت، حزب و ترویج اسلام نبود، در عین حال دغدغه مند بود.
محبی ضمن بیان ویژگی های آثار آل احمد گفت: او چهره های مختلف دارد که در هر پرده ای رخ می نماید و باید مانند منشور به او نگاه کرد، از لحاظ ادبیات آل احمد، مقاله نویس برجسته ای است، شاهکار ادبی او «نون والقلم» است که متاسفانه پیامش سیاسی است اما قالبی که برای آن طراحی کرده کاملا هنرمندانه و ادیبانه نوشته است.
وی افزود: قصه های کوتاه آل احمد فوق العاده است چون برش هایی از زندگی اجتماعی و واقعی مردم است، همچنین کتاب «خسی در میقات» داستان سفرش به حج فوق العاده است و نگاه او در این اثر در مردم شناسانه است، هر چند تحت تاثیر آموزه های دینی قرار دارد.
این استاد دانشگاه بیان کرد: آل احمد وجدان بیدار روزگار خودش است و هر کس که می خواهد جا پای آن مرد بگذارد باید وجدان روزگار خودش باشد، جلال در بین جامعه روشنفکری مرجعیت داشت، کتاب منتشر می کرد، یکی را نویسنده می کرد و دیگری را از نویسندگی سلب می کرد که این مرجعیت ناشی از شجاعت، پاره ای از آثار ادبی و نثر او بود.
محمدرضا کائینی نویسنده و پژوهشگر نیز در این همایش با بیان اینکه آل احمد هر روز مشغول خودشکنی بود، اظهارداشت: سیمای واقعی جلال آل احمد را می توان در سفرنامه های و نامه هایش به سیمین دانشور مشاهده کرد، وی تا آخرین لحظه زندگیش در اندیشه ریختن طرح و فکری است و آل احمد امروز با دیروز متفاوت است، این انسان خودتخریبی می کند، رویکردش متفاوت از روشنفکران فریز شده است که گاهی دیدگاه های خود را به یاد نمی آورند.
کائینی با اشاره به نظریه غرب زدگی آل احمد گفت: منظور او از کلمه «ماشین» در این نظریه اسم مستعار فرآورده های فکری، فلسفی، اجتماعی و سیاسی و اقتصادی غرب است، برخی وقتی در مورد ماشین صحبت می کنند، یک تصور ابتدایی است که منظور آل احمد ماشین و اتومبیلی است که وارد ایران شده در صورتی که وی در پس این موضوع، علوم انسانی و فرآورده های فکری که ماشین با خود آورده را مورد توجه قرار می دهد و در برخی از نوشته هایش هم اینگونه آمده که مصرف کننده ماشین باشید و سوار ماشین بشوید اما ماشین سوار شما نشود یعنی از لحاظ فکری مولد باشید و سعی کنید علوم انسانی را بومی کنید، بحثی که هنوز مطرح است و از آن رنج می بریم و باعث مجادلات و سوء تفاهم های زیادی در جامعه است.
وی با بیان اینکه برخی معتقدند که آل احمد در واپسین وقت حیاتش از دین استفاده ابزاری کرده است، افزود: من با این دیدگاه مخافلم، آل احمد در دهه پایان عمرش یک نزدیکی به سنن ملی دینی کشور پیدا کرد و رابطه خوبی با برخی مبارزان داشت اما تفسیر خودش را از دین و مذهب داشت، آل احمد ۱۰سال قبل از انقلاب ظرفیت نهفته در سنت را کشف کرد و پیش بینی درستی داشت و به آن چیزی که می نوشت اعتقاد داشت.
این نویسنده و پژوهشگر بیان کرد: برخی می گویند که آل احمد عجول بود، حال باید بررسی کرد که این ویژگی خوب بود یا بد که دیدگاه روشنفکران را به خودش جلب کرده، مرده آل احمد زنده بسیاری از روشنفکران را حریف است.
کائینی افزود: آثار آل احمد، در این شرایط کتاب نخواندن و نخریدن مردم، بسیاری از ناشران خصوصی را همچنان سرپا نگه داشته است و ناشر خصوصی هم به دنبال آثار خود است، من احساس می کنم که مردم یک صداقت و دردل آشنایی از میان این آثار می شنوند و به آن علاقه مند هستند نه تنها دریافت اطلاعات.
فریدون مجلسی تحلیلگر مسائل سیاسی و دیپلمات سابق ضمن بررسی شرایط سیاسی و اجتماعی جلال آل احمد و تاثیر آنها بر این نویسنده بیان کرد: آل احمد شخصیت سرکش، شورشی و شتاب زده بود و دیگران را به کارهای مختلف وامی داشت، وی سنت هایی را شکست و تاثیرگذار بود.
وی افزود: آل احمد یک انسان عدالت خواه بود به همین دلیل به حزب توده می پیوندد اما با مشاهده انحرافات این حزب از آن جدا می شود، آل احمد روشنفکر تمام معنی بود و نشانه روشنفکری قالب شکنی و رهایی اندیشه از همه قید و بندهاست.
همچنین در این همایش شهین اوجاق علیزاده استاد زبان و ادبیات فارسی نقش متقابل جلال آل احمد و سیمین دانشور در رشد ادبی و فکری یکدیگر با حفظ شخصیت و استقلال فکری را مورد بررسی قرار داد.
پخش مستند جلال آل احمد با یادی از سیمین دانشور از دیگر بخش های این همایش بود.
به گزارش ایرنا، همایش بزرگداشت جلال آل احمد به مناسبت پنجاهمین سالگرد درگذشت این نویسنده، منتقد و مترجم نامدار ایرانی با همکاری انجمن دوستداران سیمین و جلال در فرهنگسرای سرو برگزار شد.
جلالالدین سادات آلاحمد معروف به جلال آلاحمد، فرزند سید احمد حسینی طالقانی است که سال ۱۳۰۲ در تهران به دنیا آمد و در غروب روز ۱۸ شهریور سال ۱۳۴۸ در اسالم گیلان چشم از جهان فروبست.
وی را باید یکی از نویسندگان و اندیشمندان قرن معاصر دانست که تأثیرگذاری زیادی بر اتفاقات سیاسی و اجتماعی عصر خود داشت. او از جمله نویسندگان پرکار و اثرگذار معاصر است که به خوبی شرایط اجتماعی، فرهنگی و سیاسی عصر خود را در آثارش منعکس کرده و به نقد آنها پرداخته است. آل احمد در جایگاه یک متفکر اجتماعی نیز ظاهر شده و نقش بسزایی در کشمکشهای فکری و نظری دهههای ۳۰ و ۴۰ تاریخ معاصر ایران داشته است.
«خسی در میقات»، «نون و القلم»، «غرب زدگی»، «از رنجی که می بریم» و «مدیر مدرسه» از جمله آثار جلال است.
تهرام/۷۲۴۵//۱۳۴۸