در دورههای اخیر جشنواره فیلم فجر، هر زمانی که بنا بود گزارشی کلی از برآیند جشنواره نگاشته شود، کلیدواژههای «ژانر نکبت»، «فیلمهای آپارتمانی» و «رئالیسم سیاه» وجه مشترک کلیت جشنواره و جزء جداییناپذیر آن محسوب میشد. این جریان خطمشی سینمای ایران در سال آینده را رقم میزد و مفاهیم اینچنینی را در میان مخاطبان سینمایی و جامعه ایرانی بازتولید میکرد. اما در نهایت باید جایی مواجهه خطمشیگذارانه با این روند صورت میپذیرفت؛ اتفاقی که پس از انتقادات فراوان اهالی رسانه و دغدغهمندان هنر به نظر میرسد در جشنواره سیوهفتم کلیدش زده شد. راهحل مدیران جشنواره برای دور شدن از این جریان، تنوعبخشی به آثار حاضر در جشنواره بود؛ همانطور که در بخشی از بیانیه هیاتداوران جشنواره فجر پس از پایان داوریها مطرح شد: «مدتهای مدید است که قاب سینمای ایران، به دلایل مختلف، گرفتار فضاهای محدود و بسته و عمدتاً آپارتمانی معطوف به مشاجرههای خانوادگی شده است. باعث خوشنودی است که عوامل فیلمهای امسال، این قاب محدود را شکستند و دوربین خود را به محیطهای باز معابر و خیابانها و جادهها و دشتها و شهرهای مخلتف کشور بردند تا گسترههای وسیع و پسزمینههای عریض و تنوع چشماندازها، قابی در خور نام و هویت سینما پیدا کنند. توجه سینماگران به ژانرهای مختلف جنگی، کمدی، پلیسی، فانتزی، تخیلی، ملودرام، نوآر، تریلر، معمایی و نیز لحنهای اجتماعی، خانوادگی و شاعرانه، غنای موضوعی فیلمهای امسال و فاصلهشان را از قالبهای یکسان دوران گذشته نوید میدهد». از همین رو جشنواره سیوهفتم با آثار متنوعی روبهرو بود که اگرچه در کیفیت و پرداخت سوژه با فراز و نشیبهایی همراه بودند و انتقادات زیادی هم نسبت به آنها وارد است اما با این وجود ترکیبشان پازل سینمای ایران در جشنواره فجر را رنگارنگ کرده بود و با اغماض و عبور کردن از محتوایشان، ژانرها و مضامین متنوعی در این دوره از جشنواره به رقابت پرداختند. البته که باز هم نزدیک به 50 درصد آثار در ژانر درام و ملودرام اجتماعی قرار دارند و بخش قابلتوجهی از آنها با مضامین بیارتباط با بدنه جامعه ایرانی در فضایی تلخ و سیاه روایت میشوند. با این وجود نمیتوان تنوع آثار در 50 درصد بقیه جشنواره را نادیده انگاشت.
از سینمای ورزشی تا تراژدی و معما
«تختی» تجربه دیگری از همکاری سعید ملکان و بهران توکلی است که پس از درخشش تنگه ابوقریب، با تمسک به همان شیوه تولید، سراغ تختی رفتند و داکیودرام بیوگرافیک از زندگی معمایی جهانپهلوان تختی را به تصویر کشیدند. روایت این فیلم در فضایی سیاهوسفید اگرچه ریسک بالایی به همراه داشت اما قصه پرکشش آن، تجربه جدید بهرام توکلی را برای مخاطبان خاص و عام سینما مورد پسند قرار داده است.
«سمفونی نهم» اثری فانتزی از محمدرضا هنرمند است که اگرچه چندان مورد اقبال اهالی سینما قرار نگرفت اما تجربهای خلاقانه از قصهگویی پیرامون فرشته ملکالموت داشت. سفر به لحظات آخر عمر کورش کبیر، هیتلر، امیرکبیر و... مضمون این فیلم را هیجانانگیز میکند.
«شبی که ماه کامل شد» فیلمی در ژانر تراژدی از نرگس آبیار است که به زندگی عبدالحمید ریگی میپردازد؛ روایتی که بین ملودرام و فضای اکشن در جریان است و مخاطب را تا پایان قصه با خودش همراه میکند. وجود توأمان مضامینی چون عشق، خشونت، تکفیر و سیاست فیلم جدید نرگس آبیار را بسیار درخشان کرده است.
«سونامی» فیلمی ورزشی و نخستین تجربه بلند سینمایی میلاد صدرعاملی است. تکواندو و آزمون انتخابی تیمملی برای المپیک پیرنگهای قصه صدرعاملی جوان را شکل میدهند. این فیلم اگرچه درونمایههایی سیاسی دارد اما همچنان هیجان تکواندو پررنگتر از سایر ابعاد در این فیلم به چشم میآید و جزو معدود فیلمهای ورزشی سینمای ایران در سالهای اخیر محسوب میشود.
«23 نفر» تنها فیلم حاضر در جشنواره با محوریت دفاعمقدس است که از ماجرای مشهور 23 نوجوان اسیر ایرانی اقتباسشده است. این فیلم با 24 بازیگر محوری که تقریباً هیچکدام از آنها از چهرههای سینمای ایران نبودند در فضایی بین طنز و درام جریان دارد و مورد توجه بسیاری از اهالی سینما و مخاطبان هنر هفتم قرار گرفته است.
«سرخپوست» در بیابان ژانر معمایی سینمای ایران، لنگهکفشی فاخر محسوب میشود که قصه پرکشش و فضای متفاوتش توانسته است تحسین مخاطبان را برانگیزد. این فیلم اگرچه معانی فرامتنی بسیاری را با خودش به همراه دارد اما مورد توجه طیفهای مختلف سینمایی قرارگرفته است و تجربهای جدید در سینمای ایران محسوب میشود.
«ماجرای نیمروز2: رد خون» در ادامه تجربه تاریخی- اکشن مهدویان در سینمای ایران، این بار با صحنههای هیجانانگیز از عملیات مرصاد و بار دراماتیک بیشتری تولید شده است. فضای تجربهگرای مهدویان با کارگردانی و شیوه فیلمبرداری منحصربهفرد خود، فرمی بدیع در سینمای ایران محسوب میشود که در کنار فیلم تختی، توانستهاند گستره تنوع ژانر و مضمون این دوره از جشنواره را وسعت بیشتری بخشند.
«آشفتهگی» فریدون جیرانی در ادامه «خفهگی» او توانسته است امسال نیز تنها فیلم جشنواره به نمایندگی از ژانر نوآر و جنایی باشد. فیلمی که میتوان گفت در فرم کامل است اما مضمون آن چندان ارتباطی به جامعه ایرانی نداشته و از همین رو اقبال اهالی سینما و مخاطبان مردمی فیلم به آن چندان قابل توجه نیست.
«مسخرهباز» تجربه همایون غنیزاده -کارگردان تئاتر- در سینما است که این فیلم را در فضایی سوررئال و فانتزی به مانند آثار نمایشی روی صحنه تولید کرده است. غنیزاده تئاتر را به سینما آورده و از همین رو طیف موافقان و مخالفان گستردهای دارد. با این حال استفاده بجا از جلوههای ویژه و نوع روایت خاص فیلم آن را به اثری متفاوت تبدیل کرده است.
«زهرمار» و «پالتو شتری» کمدیهای این دوره از جشنواره را تشکیل میدهند. اولی از فرط سطحی بودن و دومی با پرداخت ضعیف به مسالهای عمیق، باعث شده که اقبال چندانی نسبت به این آثار صورت نگیرد و این ممکن است منجر به جدایی کامل سینمای کمدی از بدنه جشنواره فجر شود. «خون خدا» مرتضیعلی عباسمیرزایی تنها فیلمی است که بهصورت مستقیم در ژانر مذهبی و در فضای عاشورایی روایت میشود. اگرچه درونمایه فیلم و تحولات شخصیتها در فضایی اجتماعی است اما این فیلم توانست بعد از سالها نمایندهای از آثار مذهبی در جشنواره باشد.
قربانیهای تنوع ژانر
هرچند امسال نیز نزدیک به 50 درصد فیلمهای جشنواره با مضمون اجتماعی آن هم عمدتاً در فضایی تلخ و تیره روایت شدهاند اما امر تنوعبخشی به ژانرهای فیلمهای جشنواره اتفاقی پنهان از نظر نیست. در مقابل این تنوعبخشی اگرچه امری پسندیده محسوب میشود اما تنها میتوان از آن بهعنوان پله اول تغییر روند سینمای ایران از ژانر نکبت و فیلمهای آپارتمانی دانست، چرا که این تجربه ثابت کرد بسیاری از فیلمهای تنوعگرا از سطح کیفی پایینی برخوردارند و کمتر از یکچهارم آثار جشنواره در سینمای سال آینده ایران اثرگذار هستند. از سوی دیگر به نظر میرسد نظارت محتوایی بر آثار به صورت کلی نادیده انگاشته شده است و در عمده آثار حاضر در چهلمین جشن پیروزی انقلاب، تعداد زیادی از فیلمها در لایههای پایینی خود مضامین ضد ملی و ضدانقلابی را در اولویت قرار داده بودند. بهطوریکه عمده اهالی هنر و رسانه نسبت به تعدد موارد ضدانقلابیگری در آثار واکنش نشان دادند. این اتفاق نشان میدهد که بهانه تنوع بخشیدن به آثار قربانیهای زیادی اعم از کیفیت آثار و منافع ملی و میهنی داشته است.
روزنامه وطن امروز
تهرام/8138
از سینمای ورزشی تا تراژدی و معما
«تختی» تجربه دیگری از همکاری سعید ملکان و بهران توکلی است که پس از درخشش تنگه ابوقریب، با تمسک به همان شیوه تولید، سراغ تختی رفتند و داکیودرام بیوگرافیک از زندگی معمایی جهانپهلوان تختی را به تصویر کشیدند. روایت این فیلم در فضایی سیاهوسفید اگرچه ریسک بالایی به همراه داشت اما قصه پرکشش آن، تجربه جدید بهرام توکلی را برای مخاطبان خاص و عام سینما مورد پسند قرار داده است.
«سمفونی نهم» اثری فانتزی از محمدرضا هنرمند است که اگرچه چندان مورد اقبال اهالی سینما قرار نگرفت اما تجربهای خلاقانه از قصهگویی پیرامون فرشته ملکالموت داشت. سفر به لحظات آخر عمر کورش کبیر، هیتلر، امیرکبیر و... مضمون این فیلم را هیجانانگیز میکند.
«شبی که ماه کامل شد» فیلمی در ژانر تراژدی از نرگس آبیار است که به زندگی عبدالحمید ریگی میپردازد؛ روایتی که بین ملودرام و فضای اکشن در جریان است و مخاطب را تا پایان قصه با خودش همراه میکند. وجود توأمان مضامینی چون عشق، خشونت، تکفیر و سیاست فیلم جدید نرگس آبیار را بسیار درخشان کرده است.
«سونامی» فیلمی ورزشی و نخستین تجربه بلند سینمایی میلاد صدرعاملی است. تکواندو و آزمون انتخابی تیمملی برای المپیک پیرنگهای قصه صدرعاملی جوان را شکل میدهند. این فیلم اگرچه درونمایههایی سیاسی دارد اما همچنان هیجان تکواندو پررنگتر از سایر ابعاد در این فیلم به چشم میآید و جزو معدود فیلمهای ورزشی سینمای ایران در سالهای اخیر محسوب میشود.
«23 نفر» تنها فیلم حاضر در جشنواره با محوریت دفاعمقدس است که از ماجرای مشهور 23 نوجوان اسیر ایرانی اقتباسشده است. این فیلم با 24 بازیگر محوری که تقریباً هیچکدام از آنها از چهرههای سینمای ایران نبودند در فضایی بین طنز و درام جریان دارد و مورد توجه بسیاری از اهالی سینما و مخاطبان هنر هفتم قرار گرفته است.
«سرخپوست» در بیابان ژانر معمایی سینمای ایران، لنگهکفشی فاخر محسوب میشود که قصه پرکشش و فضای متفاوتش توانسته است تحسین مخاطبان را برانگیزد. این فیلم اگرچه معانی فرامتنی بسیاری را با خودش به همراه دارد اما مورد توجه طیفهای مختلف سینمایی قرارگرفته است و تجربهای جدید در سینمای ایران محسوب میشود.
«ماجرای نیمروز2: رد خون» در ادامه تجربه تاریخی- اکشن مهدویان در سینمای ایران، این بار با صحنههای هیجانانگیز از عملیات مرصاد و بار دراماتیک بیشتری تولید شده است. فضای تجربهگرای مهدویان با کارگردانی و شیوه فیلمبرداری منحصربهفرد خود، فرمی بدیع در سینمای ایران محسوب میشود که در کنار فیلم تختی، توانستهاند گستره تنوع ژانر و مضمون این دوره از جشنواره را وسعت بیشتری بخشند.
«آشفتهگی» فریدون جیرانی در ادامه «خفهگی» او توانسته است امسال نیز تنها فیلم جشنواره به نمایندگی از ژانر نوآر و جنایی باشد. فیلمی که میتوان گفت در فرم کامل است اما مضمون آن چندان ارتباطی به جامعه ایرانی نداشته و از همین رو اقبال اهالی سینما و مخاطبان مردمی فیلم به آن چندان قابل توجه نیست.
«مسخرهباز» تجربه همایون غنیزاده -کارگردان تئاتر- در سینما است که این فیلم را در فضایی سوررئال و فانتزی به مانند آثار نمایشی روی صحنه تولید کرده است. غنیزاده تئاتر را به سینما آورده و از همین رو طیف موافقان و مخالفان گستردهای دارد. با این حال استفاده بجا از جلوههای ویژه و نوع روایت خاص فیلم آن را به اثری متفاوت تبدیل کرده است.
«زهرمار» و «پالتو شتری» کمدیهای این دوره از جشنواره را تشکیل میدهند. اولی از فرط سطحی بودن و دومی با پرداخت ضعیف به مسالهای عمیق، باعث شده که اقبال چندانی نسبت به این آثار صورت نگیرد و این ممکن است منجر به جدایی کامل سینمای کمدی از بدنه جشنواره فجر شود. «خون خدا» مرتضیعلی عباسمیرزایی تنها فیلمی است که بهصورت مستقیم در ژانر مذهبی و در فضای عاشورایی روایت میشود. اگرچه درونمایه فیلم و تحولات شخصیتها در فضایی اجتماعی است اما این فیلم توانست بعد از سالها نمایندهای از آثار مذهبی در جشنواره باشد.
قربانیهای تنوع ژانر
هرچند امسال نیز نزدیک به 50 درصد فیلمهای جشنواره با مضمون اجتماعی آن هم عمدتاً در فضایی تلخ و تیره روایت شدهاند اما امر تنوعبخشی به ژانرهای فیلمهای جشنواره اتفاقی پنهان از نظر نیست. در مقابل این تنوعبخشی اگرچه امری پسندیده محسوب میشود اما تنها میتوان از آن بهعنوان پله اول تغییر روند سینمای ایران از ژانر نکبت و فیلمهای آپارتمانی دانست، چرا که این تجربه ثابت کرد بسیاری از فیلمهای تنوعگرا از سطح کیفی پایینی برخوردارند و کمتر از یکچهارم آثار جشنواره در سینمای سال آینده ایران اثرگذار هستند. از سوی دیگر به نظر میرسد نظارت محتوایی بر آثار به صورت کلی نادیده انگاشته شده است و در عمده آثار حاضر در چهلمین جشن پیروزی انقلاب، تعداد زیادی از فیلمها در لایههای پایینی خود مضامین ضد ملی و ضدانقلابی را در اولویت قرار داده بودند. بهطوریکه عمده اهالی هنر و رسانه نسبت به تعدد موارد ضدانقلابیگری در آثار واکنش نشان دادند. این اتفاق نشان میدهد که بهانه تنوع بخشیدن به آثار قربانیهای زیادی اعم از کیفیت آثار و منافع ملی و میهنی داشته است.
روزنامه وطن امروز
تهرام/8138
کپی شد