اجلاس عدم تعهد، هر چند امروز به دلیل میزبانی کشورمان، برای ایرانی ها اهمیت دارد اما پیش از این نیز، یک بار در کانون توجه مردم ایران قرار گرفته بود، زمانی که قرار بود بغداد میزبان سران عدم تعهد باشد، آن هم در بحبوحه جنگ ایران و عراق!

برای حکومت صدام حسین که در سوم خرداد 1361، خرمشهر را از دست داده و ضربه ای حیثیتی در جنگ و جهان خورده بود، بسیار مهم بود که با میزبانی بزرگ ترین نهاد بین المللی بعد از سازمان ملل، به ترمیم وجهه خود بپردازد.
از این رو، بغداد خود را مهیای برگزاری اجلاس می کرد و این در حالی بود که ایران می کوشید با تبلیغ نا امن بودن پایتخت عراق به دلیل وضعیت جنگی، مقامات کشورها را از سفر به عراق بازدارد و اجلاس بغداد را منتفی کند.
با این حال، ماشین تبلیغاتی و سیاسی صدام که از پشتوانه قدرت های بزرگ هم برخوردار بود، گوی سبقت را ربود و قرار شد اجلاس در بغداد تشکیل شود. عراقی ها، ادعا می کردند که بغداد به حدی امن است که حتی یک پرنده هم بدون اجازه آنها نمی تواند در آسمانش پرواز کند. آنها حتی از مسوولان کشورهای عدم تعهد خواستند تا کارشناسان امنیتی خود را به بغداد بفرستند و از نزدیک شاهد امنیت مثال زدنی آن باشند!
زمان اجلاس نزدیک می شد و تلاش های ایران ثمر بخش نبود. همه در تهران به دنبال راهی برای ضربه زدن به دشمن بودند؛ تا این که پیشنهادی محرمانه از وزارت خارجه به ریاست جمهوری رسید و خیلی زود مقدمات اجرایی کردنش در دستور کار مقامات عالی نظام قرار گرفت. !P3!
در نامه با تأکید بر اهمیت اجلاس، تلاش های عراق در این باره و تصریح به این که اهمیت این موضوع از "خرمشهر" کمتر نیست، آمده بود: "سرنوشت محل برگزاری کنفرانس را یک حرکت نظامی می تواند روشن کند."
به زودی طرح حمله آماده شد: بمباران بغداد.
این در حالی بود که بغداد در حصاری از موشک های ضدهوایی قرار داشت و ارتش صدام، حق داشت به امنیت پایتخت ببالد. اما 6 خلبان، ریسک سیاسی ترین حمله هوایی تاریخ کشورشان را پذیرفتند. بدین ترتیب سه هواپیمای اف - 4 به پرواز درآمدند، دو هواپیما از مرز گذشتند و به سمت بغداد رفتند و سومی بر فراز مرز ماند تا در صورت نیاز به کمک اقدام کند. بدین ترتیب در روز سی ام تیر 1361 ناگهان غرش هواپیماهای ایرانی در آسمان بغداد، چشم ها را متوجه آسمان کرد.
هواپیمای ایرانی بمباران را آغاز کردند و از جمله پالایشگاه الدوره را هدف قرار دادند؛ همزمان، هزاران گلوله ضدهوایی و ده ها موشک به سمت هواپیمای آنها شلیک شد و یکی از این موشک ها، به دم هواپیمای عباس دوران و منصور کاظمیان اصابت کرد.
دوران از کاظمیان خواست که با چتر نجات بیرون بپرد و با فشردن دکمه خروج اضطراری کابین کمک خلبان، او را با چتر نجات، از هواپیما بیرون انداخت. دوران بعد از آن که خیالش از بابت همرزمش راحت شد، هواپیمای نیمه سوخته اش را که نه بمبی داشت و نه موشکی، به سمت هتل قرق شده ای که قرار بود میزبان اجلاس عدم تعهد باشد هدایت کرد و لحظاتی بعد، آنچه بر جای ماند، هتل ویران اجلاس بغداد بود و هواپیمایی تکه تکه و البته پیکر سوخته شده عباس دوران.
خبر این حمله هوایی و انهدام هتلی که قرار بود محل اقامت سران باشد، به سرعت در جهان پیچید و نتیجه هم کاملاً مشخص بود: میزبانی از عراق پس گرفته شد؛ حیثیت سیاسی حکومت بغداد نیز بمباران شده بود!
بیست سال بعد، در تابستان گرم 1381، از شهید عباس دوران، تکه ای از استخوان سوخته پایش به وطن بازگشت و در شهر شیراز، به خاک سپرده شد.

!P2!

منبع: عضر ایران

انتهای پیام
این مطلب برایم مفید است
1 نفر این پست را پسندیده اند
نظرات و دیدگاه ها

مسئولیت نوشته ها بر عهده نویسندگان آنهاست و انتشار آن به معنی تایید این نظرات نیست.